پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، موضوع «جایگاه اقتصاد ایران در منطقه خاورمیانه» موضوعی بسیار گسترده با دامنهای وسیع است که میتواند از ابعاد متعددی همچون بعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی و… مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. اما اینکه ایران از حیث اقتصادی و در مقایسه با سایر کشورهای منطقه خاورمیانه از چه جایگاهی برخوردار است و چه چشماندازی برای آینده آن وجود دارد، موضوعی است که در اینجا به دلیل گستردگی موضوع و کمبود وقت تنها به بررسی برخی از متغیرهای کمی آن میپردازم.
جایگاه سوم به لحاظ جمعیتی
ایران از نظر جمعیت، جزو سه کشور بزرگ منطقه به شمار میرود و در کنار کشورهای مصر و ترکیه از بیشترین میزان جمعیت نسبت به سایر کشورها برخوردار است. هرچند باید توجه داشت که نرخ باروری و افزایش جمعیت در طول زمان برای تمامی کشورهای منطقه از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ کاهش یافته است و بالطبع ایران نیز با این کاهش روبه رو بوده است. چنانکه نرخ باروری در ایران در این بازه زمانی کاهش قابل توجهی داشته و حتی نسبت به درآمد کشور هم بسیار اندک است.
اگرچه در کل منطقه خاورمیانه رشد نرخ باروری نسبتاً مناسب به نظر میرسد، اما در ایران با کاهش روبه رو شده و حتی در مقایسه با کشورهایی که درآمدی مشابه با ایران دارند نیز با کاهش زیادی روبهرو شده است. اما اینکه کاهش نرخ باروری و کم شدن انگیزه برای فرزندآوری در ایران ناشی از چه عواملی است، موضوعی است که در اینجا به آن نمیپردازم، با این حال لازم است اشاره کنم که این امر در بلندمدت برای کشور مشکلاتی ایجاد میکند و به نظر میرسد راههایی که در حال حاضر از سوی دولت برای رفع این مشکل پیشنهاد شده است، مؤثر نبوده است. بدون شک، برای رفع این مشکل باید اقدامات جدی در زمینه اثرگذاری بر رفتار و تصمیمگیریهای خانوار انجام شود و جمعیت قادر به فرزندآوری را با تغییر در تصمیم خود روبهرو کند.
در آستانه سالمندی
نکته دیگری که از حیث مؤلفه جمعیتی درباره ایران اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد، این است که جمعیت جوان در ایران و تمامی کشورهای منطقه سهمی رو به کاهش دارد. هرچند سایر کشورهای نفتخیر منطقه مانند امارات، بحرین، قطر و کویت نیز همچون ایران با پدیده کاهش جمعیت جوان روبهرو شدهاند، اما این کشورها به دلیل مهاجرپذیری، توانستهاند تا حدی جمعیت خود را جوان نگه دارند. اما در ایران غالب جمعیت به میانسالان و افراد کهنسال اختصاص دارد که کاهش باروری و افزایش سالهای عمر دو عامل اثرگذار بر این موضوع بوده است. در سالهای آینده نیز در کل منطقه و در ایران جمعیت بالای ۶۵ سال رو به افزایش خواهد بود و لذا باید سیاستهایی برای مدیریت و رفع نیازهای این افراد اتخاذ شود. در واقع ایران طی سالهای آینده به شدت نیازمند ساماندهی صندوقهای بازنشستگی و اصلاحات ناظر به ساختار جمعیتی خواهد بود تا بتواند با محدودیتهایی که در زمینه عدم برخورداری از جمعیت جوان روبهرو میشود، نسبت به ساماندهی و مدیریت جمعیت سالمندان به خوبی اقدام کند.
کاهش تولید ناخالص ملی
درگام بعدی به تولید ناخالص داخلی میرسیم که طی یک دهه اخیر کاهش محسوسی داشته است. چنانکه در سال ۹۸ اقتصاد ایران ۴۰۰ میلیارد دلار قابلیت تولید داشته است، ولی طبق آمارها، امروز سطح رفاه مردم و قدرت خرید آنها برابر با این میزان نیست. این در حالی است که در سال ۷۹ یک دلار در ایران بسیار ارزشمند بوده و رفاهی که با خرید آن ایجاد میشده است حدود ۶ و نیم برابر رفاهی بوده است که کسی در آمریکا آن را خریداری میکرده است. ولی آمارها نشان میدهد که این میزان در سال ۹۸ به سه برابر رسیده و کاهش قابل توجهی داشته است! رانت نفت و گاز موضوع دیگری است که در اینجا مد نظر است. رانت در اینجا به معنای هزینه استخراج و بهرهبرداری از نفت و گاز است که در ایران به طور متوسط طی سالهای اخیر رو به افزایش بوده است. مثلاً کشور قطر در سال ۹۰ بیش از نیمی از درآمد خود را به رانت نفت و گاز اختصاص داده و در سالهای بعد آن را به ۴۶ و بعد به ۳۲ و سپس به ۲۲ درصد در سال ۲۰۱۹ رسانیده است. عربستان نیز این میزان را از ۴۷ به ۲۵ درصد رسانیده است. یعنی اقتصاد کشورهای نفتخیز به سمتی حرکت کرده است که نفت و گاز محوریت کمتری در عرصه اقتصاد داشته باشند و کشور بتواند با محصولاتی به غیر این دو محصول اقتصاد خود را اداره و برای کشور درآمد ایجاد کنند. اما در اقتصاد ایران رانت نفت و گاز همچنان نقش عمدهای دارد و چنانکه امروز مشاهده میشود ایران همچنان عمده درآمد خود را از طریق فروش نفت و گاز تأمین میکند.
نزول شاخصهای رفاه
در گام بعدی به وضعیت شاخصهای رفاه اقتصادی میپردازیم که تولید ناخالص داخلی سرانه در آن نقش مهم و کلیدی دارد. تولید ناخالص داخلی سرانه در ایران همیشه در دنیا متوسط بوده است، تا اینکه در سال ۲۰۱۹ تا حدی از دنیا فاصله گرفتیم. ترکیه در سال ۹۰ از حیث رفاه سرانه تا حدود ۳۰ درصد از ایران بیشتر بوده است. تا اینکه ایران در سال ۲۰۱۹ در رنکینگ رفاه سرانه مسیر نزولی را طی کرد و در حالی که ترکیه توانست این عدد را به ۲۸ هزار برساند، ایران در روندی نزولی به عدد ۱۴ هزار کاهش یافت! متأسفانه این تفاوت تنها در طول ۱۰ سال رخ داد و با عقب افتادن هرچه بیشتر ایران از رشد اقتصادی ادامه پیدا کرد. همه میدانیم که نرخ رشد اقتصادی ایران پایین است و طبعاً بدون توجه به رشد اقتصادی نمیتوان سایر ارکان اقتصادی و غیراقتصادی کشور را به پیش برد. ایران در دهه ۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی از حیث اقتصادی بالغ بر ۳۷ درصد رشد کرد و از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ توانست این رشد را تقریباً به یک و نیم برابر برساند. اما متأسفانه در دهه ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ پایینترین رشدهای اقتصادی در دنیا را به خود اختصاص داد و به میزان ۷ درصد رسید! چنانکه در فاصله بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ فاصله عظیمی با کشور همتای خود ترکیه پیدا کرد.
رشد تورم
در حال حاضر نیازی به اثبات ندارد که ایران از معدود کشورهای با تورم بالا در منطقه و حتی در جهان به شمار میرود. چنانکه میدانیم، ایران از اوایل دهه ۵۰ شمسی به دلیل فروش نفت و چاپ پول با تورمی افزایشی روبهرو بوده است. این تورم طی دهههای اخیر همچنان روندی افزایشی داشته و در هر دورهای با سرعتی قابل توجه صعود کرده است. در حال حاضر نیز تورم بسیار محسوسی در کشور وجود دارد و اگر ایران بتواند تورم را حتی به زیر ۲۰ درصد برساند باز هم قابل تحمل خواهد بود. اما تا وقتی که این رقم بالای ۲۰ درصد باقی بماند، شرایط زندگی و امور مالی و اقتصادی برای مردم دشوار خواهد بود.
فقر
امروز در اکثر کشورها پدیده «فقر شدید» کم است و کمتر کشوری را میتوان یافت که بخش اعظم جمعیت آن در فقر شدید به سر ببرند. جمعیت زیر خط فقر در ایران نیز کم نیست اما میتوان گفت که خوشبختانه نوع برخورد و مدیریت حاکمیت با این موضوع در ایران نسبت به سایر کشورها با شرایطی مشابه، مناسبتر بوده است. چراکه در ایران دو کالای مهم و تعیینکننده در زندگی مردم یعنی نان و انرژی با قیمت ارزان به دست مردم میرسد. همچنین ایران نسبت به کشورهای اطرافش مانند مصر از حیث خط فقر در موقعیت بهتری قرار دارد. چنانکه در مصر جمعیت قابل توجهی زیر خط فقر قرار دارند و ساماندهی مطلوبی نیز در این زمینه مشاهده نمیشود.
مصرف مسرفانه انرژی
میزان مصرف انرژی در کشورها یک نماگر مهم برای ارزیابی سطح بهرهوری اقتصاد و صنعت هر کشور است. آنچه مسلم است در ایران از انرژی برای تولید رفاه به درستی استفاده نمیشود. درواقع، هرچند ایران از بالاترین مصرف سرانه انرژی در مقایسه با سایر کشورها برخوردار نیست، ولی نسبت به درآمدش مسرفانهترین مصرف انرژی را دارد. این در حالی است که با ساماندهی روند مصرف و صرفهجویی در بخشهای مختلف میتواند جلوی اسراف در مصرف انرژی را بگیرد. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در منطقه خاورمیانه بحرین بیشترین مصرف سرانه انرژی را دارد و سایر کشورهای نفتخیز هم مصرف مسرفانهای نسبت به میزان درآمد و منابع انرژی خود دارند.
شاخص سرمایه انسانی
ایران از نظر مؤلفههای مهمی مانند تحصیلات، بهداشت و شاخصه توسعه انسانی در منطقه وضعیت چندان بدی ندارد و از برخی کشورها وضعیت بهتری نیز دارد. ایران از حیث تحصیلات متوسطه وضعیتی قابل قبول و از حیث تحصیلات دانشگاهی نیز وضعیتی قابل قبول در منطقه دارد. چنانکه میزان جمعیت تحصیلکرده و متخصص در ایران قابل توجه است و میتوان به این جمعیت به عنوان یک سرمایه انسانی ارزشمند نگاه کرد.
حسین عباسی-عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه مریلند آمریکا
ارسال نظر