عکس

درحالی‌که جهان دیجیتال، وارد تمام شئون زندگی مردم شده و اجتماع انسانی را دچار یک زیست دوگانه واقعی و مجازی کرده، فرصت‌های بی‌شماری برای خلق ثروت، پیش‌روی فعالان اقتصادی گشوده شده است. اما پیش‌نیازهای این تحول بزرگ چیست؟ و کسب و کارهای ایرانی چگونه می‌توانند با ورود به دنیای پلتفرم‌ها، مسیر تاریخی اقتصاد کشور را متحول کنند؟

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، یکی از موضوعات قابل توجه در روند توسعه اشتغال جهانی این است که امروز ترکیب اشتغال در سراسر دنیا تغییر محسوسی یافته است. چنانکه اگر در گذشته اموری مانند کشاورزی یا صنعت سهم عمده‌ای در تأمین اشتغال جامعه داشتند، امروزه این ترکیب به کلی تغییر کرده و هر کدام از مؤلفه‌های کشاورزی و صنعت در فهرست مورد نظر افول کرده‌اند. امروز دیگر خدماتی که مکمل انقلاب صنعتی هستند جایگاه اصلی و محوری را در ترکیب اشتغال در جهان ندارند و جای خود را به مشاغل خدماتی بخشیده‌اند که در آنها داده محوری و مشتری محوری اولویت بالایی دارد و دارای ظرفیت بسیاری در زمینه هوشمندسازی هستند. روندی که با شتاب همچنان ادامه دارد و ترکیب اشتغال جهانی را با تغییرات محسوسی روبه رو می‌کند.

اگر به بررسی‌هایی که ظرف ۲۵ سال گذشته در دنیا رخ داده، توجه کنید، مشاهده خواهید کرد که قیمت و ارزش هرآنچه که حاصل تولید انبوه است، به طور مستمر در حال کاهش است و در مقابل، قیمت و ارزش ارائه خدمات در حال افزایش است؛ اموری که کیفیت آنها نیز به طور مستمر در حال ارتقا و افزایش است و در جریان بهبود و تقویت روزمره قرار دارد. بنابراین امروز در وضعیتی قرار داریم که روند رشد نسبی قیمت‌ها، به طور مستمر به نفع خدمات در حال افزایش است. در چنین شرایطی، هر کسی که سرمایه خود را در حوزه تولید کالاهایی با تولید انبوه سرمایه‌گذاری کرده، گویی دارد سرمایه خود را برای گذشته خرج می‌کند! چراکه امروزه سرمایه‌گذاری در حوزه ارتقای کیفی خدمات ارزشمند است. البته بهبود خدمات، مستلزم رصد مستمر این حوزه و داده محوری این بخش است. داده‌هایی که مبنای نیاز مشتری است و نشان از آن دارد که روند مدنظر مشتری و مطالبات او به چه سمتی حرکت می‌کند.

واقعیت این است که از سال ۱۹۹۵ میلادی با پارادایم شیفت بسیار بزرگی در جهان روبه رو شدیم. پارادایم شیفتی که کشور ما در اواخر دهه ۹۰ شمسی تا حدی به آن وارد شد. این پارادایم شیفت، آن بود که انسان دریافت در کنار این زمینی که از حدود ۳۰۰ هزار سال قبل روی آن زندگی کرده و آن را به نام کره‌زمین می‌شناخته است، یک جهان دیگری خلق شده است. جهان اولیه همان جهانی است که چند میلیون سال قدمت دارد و ما ۳۰۰ هزار سال از آن را می‌شناسیم، اما جهان دوم جهان بیت‌ها و بایت‌هاست که ۲۵ سال بیشتر قدمت ندارد. جهانی که البته قادر است بیکران بزرگ شود و ظرفیت خلق ارزشی که در آن وجود دارد، به هیچ عنوان، قابل مقایسه با جهان اولیه نیست. چه بسا تمامی محدودیت‌هایی که در انسان در جهان اولیه با آن مواجه است در جهان دوم از سر راه برداشته می‌شود.

جهان‌بیت ها؛ جهانی فارغ از محدودیت‌ها

در دنیای بیت‌ها و بایت‌ها تقریباً هیچ محدودیتی برای انسان وجود ندارد و حتی اندیس‌هایی که آنها را به همدیگر متصل کرده‌اند، قادرند در اثر سینرژی ناشی از اتصال دیتاها به همدیگر، ارزش‌های تازه‌ای را برای جهان خلق کنند. بنابراین سوالی که امروز پیش روی انسان ایرانی وجود دارد این است که آیا می‌شود، این‌بار هم چرخ حرکت دنیا بر سر این بزنگاه و پیچ، بپیچد و ایران از آن غافل بماند؟! تا امروز بیش از ۲۵ سال است که جهان در این پیچ تاریخی، پیچیده است و تازه از سال ۱۳۹۰ جوانان ما قصد کردند با آن همراه شده و آنها نیز در این پیچ تاریخی، بپیچند! نتیجه چنین تصمیمی خلق برندهای بزرگی مانند دیجی کالا، اسنپ، تپسی، علی بابا، جاباما، کافه بازار و تمامی پلتفرم‌های دیجیتالی بود که طی ۱۵ سال گذشته در کشور راه‌اندازی شده‌اند. تمامی این پلتفرم‌ها در جهانی خلق شده‌اند که به نام جهان دوم می‌شناسیم ومحصول برآمده از این دنیای شگفت انگیزند.

راه‌اندازی این پلتفرم‌ها ظرفیتی را برای اشتغال جوانان ایجاد کرد که در کشور بی‌سابقه بود. امروز جوانان می‌توانند در این دیجیتال پلتفرم‌ها، دستمزدهایی را دریافت کنند که هیچ‌گاه در اقتصاد سنتی قابل دریافت نیست. این جوانان از یک فراغت و آزادی عمل و انعطافی برخوردارند که اشتغال او در بازه زمانی «لاگین» تا «لاگ آوت» در این پلتفرم‌ها تعریف می‌شود. او می‌تواند با وارد کردن چند کد مورد نظر و با استفاده از چند الگوریتم، کارهای زیادی انجام دهد و فرصت‌هایی تازه را در جهان دوم برای خود و کاربرانی که به حیطه او متصل هستند، ایجاد کند.

ورود به جهان پلتفرم‌ها

بر اساس آنچه ذکر شد، می‌توان گفت که تا امروز تنها حدود ۷ درصد اقتصاد ایران به تحولات دیجیتالی آغشته شده است که البته می‌تواند بسیار بیشتر از این باشد. پرسش اساسی در اینجا این است که کشور ما برای ورود هرچه بیشتر و با بهره افزون‌تر به حوزه اقتصاد دیجیتال چه باید بکند؟ پاسخ این است که باید با جسارت، همگرایی، همراهی و شجاعت بیشتر، زمینه را برای فعالیت جوانان در جهان دوم که همان جهان پلتفرم‌هاست فراهم کنیم و تمامی محدودیت‌ها اعم از محدودیت‌های مالی، زیست محیطی و ناترازی انرژی را که مانعی مهم بر سر راه اقتصاد سنتی هستند، کنار گذاشته و با ورود به عرصه دیجیتال نسبت به ایجاد فرصت‌های اشتغال جدید اقدام کنیم. چراکه حل معضلات فعلی که در جهان اول گریبان کشور ما را گرفته و هم به منابع مالی عظیم و هم به زمان زیادی نیازمند است، تنها از مسیر این دنیای تازه قابل انجام است. برای اقتصاد ایران، به صرفه‌تر این است که وقت و انرژی خود را به جای جهان اول، صرف جهان دوم کند. چرا که جهان دوم مجموعه‌ای تمام ناشدنی از فرصت‌هاست و هیچ انتهایی برای آن نمی‌توان متصور بود.

اقتصاد در جهانی دو زیست

امروز وضعیت اقتصاد جهان به نحوی است که گویی انسان در جهانی دوزیست به سر می‌برد. چراکه هرگز نمی‌توان میان جهان اول و جهان دوم مرز و محدوده‌ای تعیین و این دو را از هم منفک و جدا کرد. این دو جهان چنان عمیق و پیچیده در هم تنیده‌اند که انسان ناچار است برای ساماندهی داده‌هایی که از صبح تا شب در جهان اول خلق می‌شوند، برنامه‌ای هدفمند داشته باشد. برنامه‌ای که تنها از راه ورود به جهان دوم و زیستن با الزمات آن مقدور و امکان‌پذیر است. در این میان، از این واقعیت نباید غافل ماند که امروز بخش زیادی از نیاز انسان در زندگی روزمره از طریق جهان دوم تأمین می‌شود. گویی انسان از تمامی سرخوردگی‌هایی که در جهان اول، باعث آزار و اذیت او شده، عبور کرده و به دنبال خلق فرصت‌هایی تازه در جهان دوم به تلاش و تکافو مشغول است.

امروز کشور ما مانند فرد سالمندی شده، که سلول‌های بدن دیگر مانند دوران جوانی قادر به تأمین نیاز او نیست، اما باید دقت کنیم که این سالمندی تنها در جهان اول رخ داده است. جهان دوم در این کشور کاملاً جوان و پویا، مملو از فرصت‌ها و ارزش‌هایی است که قادرند آینده مطلوبی را برای کشور ایجاد کنند. همچنین باید توجه داشت که فرصت‌ها در انتظار نمی‌مانند تا ما به سراغشان برویم، بلکه این ما هستیم که باید فرصت‌ها را بسازیم. شواهد نشان از آن دارند که در حال حاضر امکان خلق فرصت در جهان اول محدود و در جهان دوم بسیار زیاد و فراوان است.

از ماده محوری به سوی داده‌محوری

اما یکی از پیشرانه‌های مهم خلق فرصت در جهان دوم، داده‌های دیجیتال است. امروز جهان در حال آنالوگ سازی تمامی داده‌های دیجیتالی است که در اختیار دارد و ما نیز باید با سرعت به این موج بپیوندیم. چراکه داده‌های دیجیتال، ظرفیت‌های بسیار خوبی در زمینه خلق فرصت‌های جدید اشتغال و سرمایه‌گذاری در کشور ایجاد می‌کند. به طور مثال، در یک کار به ظاهر ساده مانند انتقال بسته‌های پستی از نقطه‌ای به نقطه دیگر در کشور، می‌توان با استفاده از داده‌های دیجیتال فرصت‌های تازه‌ای ایجاد کرد. مثلاً می‌توان با حساب اینکه کدام‌یک از افراد بسته پستی بیشتری ارسال و کدام‌یک بسته کمتری دریافت می‌کنند؛ یا آنکه بسته‌های کدام‌یک از آنها حجم بیشتر یا کمتری دارد و اطلاعاتی از این دست، نسبت به طراحی و اجرای طرح‌های تازه در زمینه اقتصاد دیجیتال اقدام کرد. در حالی که در اقتصاد سنتی تنها برآورد از این ماجرا این است که مثلاً چه تعداد بسته در کشور ارسال و چه تعداد دریافت شده است!

از ویژگی‌های بارز اقتصاد دیجیتال، رشدی غیرقابل تصور و کم نظیر آن است. چنانکه در اقتصاد ناشی از انقلاب صنعتی چنین رشدی سابقه نداشته است. کالای مهم عصر جدید «بینش» در دنیای تازه است. بینشی که بتوان از درون آن، برنامه عملیاتی و عملکردی حقیقی استخراج کرد.

اگر امروز مهم‌ترین ثروت کشور را نفت بدانیم، بی‌شک امنیتی‌ترین نقطه در کشور چاه‌های نفتی خواهند بود. امنیتی که تأمین آن، مستلزم حضور فیزیکال و هزینه بسیار خواهد بود. دنیا با شناخت این واقعیت که قدرت بر اساس منابع طبیعی، جنگ خیزی زیادی برای کشورهای مختلف به همراه دارد، در حال گذار از این مرحله است. مرحله‌ای که منابع طبیعی را از صدر فهرست عوامل قدرت‌ساز خارج می‌کند. جهان امروز در حال حرکت از ماده‌محوری به سوی داده‌محوری است؛ چراکه اگر مهم‌ترین منبع اقتصادی یک کشور «دانش» باشد دیگر جنگیدن با آن کشور برای سایر کشورها سودآور نخواهد بود.

فرهاد نیلی -اقتصاددان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =