عکس

زغال‌سنگ، به‌رغم تمامی مخالفت‌ها، همچنان ستون مهمی در تأمین انرژی جهانی است. با توجه به بحران ناترازی انرژی، وابستگی به واردات و ظرفیت‌های مغفول‌مانده داخلی، توجه به صنعت زغال‌سنگ ضرورتی استراتژیک برای ایران است. این منبع ارزان، قابل ذخیره و بومی، می‌تواند نقش مهمی در کاهش فشار بر گاز، تأمین انرژی پایدار، جلوگیری از خروج ارز و توسعه منطقه‌ای ایفا کند. بی‌توجهی به آن، نه‌تنها موجب تضعیف امنیت انرژی کشور می‌شود، بلکه فرصت‌های اشتغال، سرمایه‌گذاری و خودکفایی صنعتی را نیز از بین می‌برد.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، زغال‌سنگ، با وجود تمام مخالفت‌ها و تبلیغات منفی جهانی، همچنان یکی از اصلی‌ترین منابع تأمین انرژی در جهان است. بر اساس آمارها، حدود ۴۰ درصد انرژی جهان از این منبع تأمین می‌شود؛ سهمی که نه تنها کاهش نیافته، بلکه در افق میان‌مدت نیز قابل جایگزینی نیست. عامل اصلی استمرار این جایگاه، قیمت پایین و دسترسی آسان به زغال‌سنگ در مقایسه با سایر منابع انرژی از جمله گاز، انرژی‌های تجدیدپذیر و حتی نفت است.

ظرفیت‌های بزرگ؛ مصرف ناچیز

در حالی که کشورهایی مانند چین سالانه بیش از سه میلیارد تن و آمریکا حدود ۱.۲ میلیارد تن زغال‌سنگ مصرف می‌کنند، مصرف سالانه ایران به زحمت به دو تا سه میلیون تن می‌رسد. دلیل اصلی این تفاوت، قیمت‌گذاری یارانه‌ای گاز در ایران است که استفاده از زغال‌سنگ را غیراقتصادی کرده است. در حال حاضر، زغال‌سنگ تنها در تولید فولاد با روش کوره بلند کاربرد دارد و استفاده حرارتی یا تولید برق از آن عملاً متوقف است. این در حالی است که ایران دارای ظرفیت‌های بالقوه بالایی برای توسعه این صنعت است که به دلایل سیاستگذاری نادرست، مغفول مانده‌اند.

ذخایر گسترده، واردات سنگین

ایران با حدود ۱۴ میلیارد تن ذخیره زمین‌شناسی و بیش از ۳ میلیارد تن ذخیره قطعی زغال‌سنگ، در زمره کشورهای دارای منابع قابل‌توجه قرار دارد. اما طی ۳ سال گذشته، بیش از ۲ میلیارد دلار زغال‌سنگ وارد کرده است. این وابستگی بالا به واردات، در حالی است که کشور توان خودکفایی نسبی را دارد. پرسش کلیدی اینجاست که چه عواملی مانع بهره‌برداری از این ظرفیت داخلی شده‌اند؟

قیمت‌گذاری دستوری و انحصار بازار

قیمت‌گذاری زغال‌سنگ در ایران به‌صورت دستوری و بدون سازوکار بازار انجام می‌شود. تنها مشتری عمده، صنعت فولاد است و رقابتی واقعی در این بازار وجود ندارد. طبق آمار سال گذشته، میانگین قیمت زغال‌سنگ داخلی حدود ۷.۵ میلیون تومان و وارداتی بیش از ۲۱ میلیون تومان در هر تن بوده است. این فاصله قیمتی سه‌برابری، عملاً انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری در تولید داخلی باقی نمی‌گذارد. حتی اگر اختلاف کیفیت را لحاظ کنیم، نهایتاً باید حدود ۳۰ درصد تفاوت وجود داشته باشد، نه ۲۰۰ درصد. نتیجه این سیاستگذاری، کاهش شدید سرمایه‌گذاری و افت مستمر تولید بوده است.

کاهش تولیدو توقف توسعه

استان کرمان، به‌عنوان یکی از مراکز اصلی تولید زغال‌سنگ کشور، نمونه‌ای از روند نزولی تولید است. تولید سالانه که روزگاری به ۷۰۰ هزار تن می‌رسید، اکنون به حدود ۲۰۰ هزار تن کاهش یافته است. این افت، ناشی از غیراقتصادی بودن تولید در شرایط فعلی است. نبود مشوق‌های قیمتی، عدم‌سرمایه‌گذاری در ماشین‌آلات، فرسودگی تجهیزات و بی‌توجهی به نوسازی معادن، وضعیت این صنعت را بحرانی کرده است.

بحران انرژی و نقش بالقوه زغال‌سنگ

ایران امروز با ناترازی شدید انرژی مواجه است. برای جبران این ناترازی، به حدود ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت گاز نیاز است؛ رقمی که تحقق آن در کوتاه‌مدت غیرممکن است. در چنین شرایطی، زغال‌سنگ می‌تواند بخشی از بار تأمین انرژی را بر دوش گیرد. بسیاری از کشورها از جمله ترکیه، سالانه بیش از ۸۵ میلیون تن زغال‌سنگ مصرف می‌کنند، عمدتاً برای تولید برق. ایران نیز می‌تواند از این تجربه الگوبرداری کند، به‌ویژه در شرایطی که منابع جایگزین، توان پاسخگویی به تقاضای روبه‌رشد صنعت را ندارند. از منظر راهبردی، وابستگی بیش از حد به یک منبع انرژی، آن هم گاز، کشور را در برابر نوسانات بازار جهانی و تحریم‌پذیری آسیب‌پذیر می‌کند. تنوع‌بخشی به منابع تأمین انرژی، نه‌تنها منطق اقتصادی، بلکه ملاحظات امنیتی دارد و زغال‌سنگ، در این میان، یکی از گزینه‌های مطمئن، قابل ذخیره و قابل مدیریت است.

مغفول در سیاست‌های انرژی

با ادامه روند فعلی، صنعت زغال‌سنگ ایران به‌تدریج به خاموشی خواهد رفت. قیمت داخلی یک‌سوم قیمت جهانی است و تولیدکنندگان با زیان مستمر مواجه‌اند. در چنین شرایطی، ادامه فعالیت، اقتصادی نیست و این صنعت در آستانه اضمحلال قرار دارد. دولت باید نه‌تنها برای تأمین نیاز فولاد، بلکه برای ایفای نقشی مؤثر در امنیت انرژی کشور با نگاهی راهبردی به زغال‌سنگ برنامه‌ریزی کند. علاوه بر این، عدم‌بهره‌برداری از زغال‌سنگ در تولید برق، باعث شده فرصت‌هایی همچون احداث نیروگاه‌های زغال‌سنگ‌سوز در استان‌هایی مانند کرمان و طبس به محاق بروند. نیروگاه‌هایی که می‌توانستند علاوه بر تولید پایدار انرژی، موجب اشتغال‌زایی گسترده و توسعه متوازن منطقه‌ای شوند. متأسفانه حتی مطالعات فنی و توجیهی این پروژه‌ها نیز اغلب متوقف مانده یا مشمول مرور زمان شده‌اند.

زیست‌محیط؛ واقعیت یا افسانه؟

یکی از مهم‌ترین نقدها به زغال‌سنگ، آثار زیست‌محیطی آن است. اما مقایسه آلودگی زغال‌سنگ و گاز طبیعی نشان می‌دهد تفاوت فاحشی میان این دو وجود ندارد. هر دو منبع، در نهایت به گرمایش زمین دامن می‌زنند. ایران با وجود سهم پایین صنعتی در جهان، جایگاهی نامناسب از نظر تولید دی‌اکسیدکربن دارد که ناشی از مصرف بالای گاز و مشتقات نفتی است. بنابراین حذف زغال‌سنگ نمی‌تواند راه‌حل قابل‌اتکایی برای کاهش گرمایش زمین باشد. علاوه بر آن، فناوری‌های نوین تصفیه دودکش‌ها و بازیافت آلاینده‌ها در نیروگاه‌های زغال‌سنگ‌سوز کشورهای توسعه‌یافته، میزان آلایندگی را به‌شدت کاهش داده‌اند. اگر چنین فناوری‌هایی در ایران نیز به کار گرفته شوند، می‌توان ضمن بهره‌گیری از منابع داخلی، آسیب‌های محیط‌زیستی را نیز کنترل کرد.

واقعیت پیچیده انرژی‌های تجدیدپذیر

انرژی‌های تجدیدپذیر همچون خورشیدی، اگرچه آینده‌محورند، اما در شرایط فعلی نمی‌توانند جایگزین انرژی ارزان و در دسترس مانند زغال‌سنگ باشند. ایران با کمبود بیش از ۳۰ هزار مگاواتی برق مواجه است و راه‌حل‌هایی مانند انرژی خورشیدی، بیشتر در حد شعار باقی مانده‌اند. تأسیس زیرساخت‌های تجدیدپذیر زمان‌بر، پرهزینه و وابسته به تکنولوژی وارداتی است؛ در حالی که زغال‌سنگ در دسترس و بومی است.

برای احیای صنعت زغال‌سنگ، سه اقدام کلیدی ضروری است:

۱- اصلاح سیاست‌های قیمت‌گذاری: قیمت داخلی باید به سطوحی برسد که تولید اقتصادی شود و سرمایه‌گذاری جذب شود. این موضوع نیازمند بازنگری در فرمول‌های دستوری و توجه به واقعیت‌های بازار است.

۲- تنوع‌بخشی به بازار مصرف: محدود کردن مصرف زغال‌سنگ به صنعت فولاد، باعث انحصار و رکود شده است. استفاده در نیروگاه‌های برق، صنایع سیمان، فرآیندهای متالورژی و تولید انرژی حرارتی باید در دستور کار قرار گیرد تا بازار رقابتی و پویایی شکل بگیرد.

۳- حمایت دولتی و نگاه استراتژیک: زغال‌سنگ باید بخشی از راهبرد ملی انرژی باشد. منابع حاصل از صرفه‌جویی در واردات انرژی می‌تواند صرف توسعه زیرساخت‌های این صنعت شود.

۴- سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پاک: استفاده از فناوری‌های کاهش آلایندگی و به‌روز کردن فرآیندهای استخراج، فرآوری و حمل‌ونقل، می‌تواند نگرانی‌های زیست‌محیطی را کاهش داده و بهره‌وری را افزایش دهد.

۵- تسهیل در صدور مجوز و رفع موانع تولید: بوروکراسی پیچیده، فرسودگی قوانین و تعارضات نهادی مانع بزرگی برای توسعه معادن جدید است. دولت باید مسیر را برای حضور بخش خصوصی باز کند.

در نهایت، زغال‌سنگ، به‌رغم تمامی مخالفت‌ها، همچنان ستون مهمی در تأمین انرژی جهانی است. ایران با ذخایر قابل‌توجه و نیاز روزافزون به انرژی، نمی‌تواند نسبت به این منبع استراتژیک بی‌تفاوت بماند. وقت آن رسیده که تصمیم‌گیران کشور، نگاهی تازه به این صنعت بیندازند و از ظرفیت‌های مغفول‌مانده برای کاهش وابستگی به واردات، مقابله با بحران انرژی و ایجاد ارزش‌افزوده داخلی بهره بگیرند. تحقق این هدف، مستلزم اصلاح سیاستگذاری‌ها، حمایت هدفمند و ایجاد انگیزه در بخش خصوصی است.

سعید صمدی -دبیر انجمن زغال‌سنگ ایران

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =