پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، مساله ایجاد شغل اکنون تنها برای سود نیست؛ بلکه به اقتصاد هزینه تحمیل میکند. با احتساب نرخ ۷/۳ درصدی بیکاری در ایالاتمتحده، هر کارگر جدیدی که در یک پروژه ساختوساز استخدام میشود، چیزی به بهرهوری بخش مسکن اضافه نمیکند. مقررات ساخت مسکن هم این حوزه را بسیار پرهزینه و وقتگیر کرده است. بسیاری این قاعده را قبول ندارند اما یک سیستم مهاجرتی منسجم، افرادی را میآورد که کار میکنند، تولید میکنند و مالیات میپردازند و برای اقتصاد ما مفید هستند (برعکس حمایتگرایی). البته به زیرساختهای عمومی نیاز داریم، اما هزینههای بیش از حد در این بخشها، تنها به تشکیل غدهای منتج میشود که نهایتاً ما را از برخورد با هزینههای مالی آن ناتوان میسازد. تعرفهها ما را مجبور میکنند برای چیزهایی که خارجیها میتوانند بسیار بهتر از ما بسازند، بیش از حد بپردازیم. مثالها در این باره بسیار است، اما همه این سیاستها صرفاً به اقتصاد آسیب میزنند. به جای چنین سیاستهای متمرکزی که به دنبال توزیع «چهچیز» بین «چه کسانی» هستند، بهتر است سراغ سیاستهایی برویم که بر انگیزهها تمرکز کرده و کلید رشد هستند.
هزینههایی برای هیچ
جان ایچ کاکرین-اقتصاددان موسسه هوور

میدانیم که تورم زمانی اتفاق میافتد که تقاضای کل از عرضه کل پیشی گرفته و بیشتر شود. در این بین یافتن منبعی که تقاضا را تحریک میکند، سخت نیست.
ارسال نظر