پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، امروزه بیش از هر زمان دیگری، بخش معدن و صنایع وابسته باید رویکردی متحول کننده در ارتباطات را در پیش بگیرند. این بخش باید فعالانه به دنبال ارتباط با جامعه برای نشان دادن این باشد که چگونه تلاش معدنکاران و صنایع معدنی در طول زنجیره ارزش، دسترسی جهان به فلزات و مواد معدنی به ویژه در انواع حیاتی برای اهداف گذار انرژی را امکانپذیر میکند. در عین حال در صورت عدم انجام این کار، بقای بخش معدن و تحقق اهداف آن در حوزه کربنزدایی مداوم به خطر میافتد. پیمایشهای مختلفی که مؤسسات معتبر انجام دادهاند، نشان میدهد سیاست ارتباطی بخش معدن و صنایع معدنی باید جلب اعتماد عمومی را مورد هدف قرار دهد.
سالها پیش، یک تبلیغ تلویزیونی مشهور آشپزخانه یک خانواده از طبقه متوسط را نشان میداد که از شدت نظافت برق میزد. همه چیز خوب بود تا اینکه فر ناپدید شد، سپس یخچال و کتری و بعد کارد و چنگال، و دست آخر پایههای میز استیل؛ همه چیزهای فلزی یکی یکی از صحنه حذف شدند تا اینکه آشپزخانه خراب شد. این تبلیغ سعی داشت نشان دهد دامنه نفوذ بخش معدن تا کجاست و ارزش محصولات معدن برای عامه مردم چقدر نادیده گرفته شده است. این وضعیت از آن زمان تغییر نکرده است و بخش معدن، بخش قدرندیده اقتصاد جهان است. امروزه بسیاری از محصولات بخش معدن کمتر به چشم میآیند و مشهود هستند. اما اگر در سیم خانههای ما مس موجود نباشد برق نخواهیم داشت. یا برقی که از بالای توربین بادی تولید میشود، به زمین نخواهد رسید. همچنین اگر لیتیوم در باتری خودروی الکتریکی و سیلیکون در صفحات خورشیدی نباشد، حتماً مساله مهار تغییرات اقلیمی با چالش جدی روبه رو خواهد شد. امروز با اینکه دسترسی به «فلزات و کانیهای حیاتی» به عنوان ضروریترین بخش کار جهت تحقق اهداف گذار انرژی برای متخصصان امری شناختهشده است، اما نحوه صحبت عموم درباره این مواد معدنی و استخراج آنها از معادن باید تکامل یابد و شفاف شود تا سختی این اکتشاف و سنگینی تلاش برای تأمین این مواد برای عموم مشخص شود.
مجمع جهانی اقتصاد اخیراً در گزارشی با تاکید بر ضرورت تغییر مدل کسبوکار در بخش معدن، وظایف بازیگران این حوزه را خطیرتر از همه بخشهای دیگر دانسته است. کتی فدسنکو و لوچیانا گاتمن دو پژوهشگر مجمع جهانی اقتصاد با اشاره به اینکه مواد معدنی به عنوان محصولات استخراجی، از اجزای ضروری تلاش جهان برای رسیدن به استاندارد کربن صفر خالص هستند، بخش معدن را بازیگر اصلی مهار تغییرات اقلیمی لقب دادهاند. تاکید این پژوهشگران این است که کمتر کسی است که از مسئولیت بخش معدن و صنایع وابسته در فرآیند گذار انرژی و و مدیریت اثرات آن بر زندگی امروز و مساله تغییرات اقلیمی آگاه باشد. این موضوع از این جهت مهم است که بهرغم اینکه بخش معدن و صنایع وابسته تلاش بالایی را برای حل و فصل مسائل گذشته و فعلی در دست اقدام دارند، و سعی دارد دشواری این تغییر بزرگ و پارادایم شیفت را پشت سربگذارند اما بسیاری از افراد به این بخش ظنین هستند حال آنکه با یک سیاست ارتباطاتی مؤثرتر میتوانند کار را برای خود آسان کنند.
اصل داستان چیست؟
در حالی که بدون شک شرکتهای معدنی کمکهای ارزشمندی به جامعه میکنند، شناخت مسائل گذشته و کنونی آنها بسیار مهم است. نحوه برقراری ارتباط با جامعه در این صنایع از موضوعات کلیدی است. یک سیاست ارتباطی درست به این بخش کمک میکند تا با جامعه ارتباط برقرار کند؛ اقدامات خود را پخش کند و به طور واقعی پیشرفت خود را در حل و فصل مسائل نشان دهد تا فضایی صمیمانه برای گفت وگو و تبادل نظر با جامعه ایجاد کند.
بنابراین تغییر نحوه ارتباط در این صنعت با جهان یک ضرورت برای موفقیت بخش معدن در حصول اهداف برنامه کربن صفر و گذار انرژی است. همه متخصصان میدانند که این یک فرصت عالی و یک چالش عمیق در زمینه گذار انرژی برای همه جهان است. اکنون، بیش از هر زمان دیگری، بخش معدن و صنایع وابسته باید رویکردی متحول کننده در ارتباطات را در پیش بگیرند. این بخش باید فعالانه به دنبال ارتباط با جامعه برای نشان دادن این باشد که چگونه تلاش معدنکاران و صنایع معدنی در طول زنجیره ارزش، دسترسی جهان به فلزات و مواد معدنی به ویژه در انواع حیاتی برای اهداف گذار انرژی را امکانپذیر میکند. در عین حال در صورت عدم انجام این کار، بقای بخش معدن و تحقق اهداف آن در حوزه کربنزدایی مداوم به خطر میافتد. در پیمایشهای مختلفی که مؤسسات معتبر انجام داده و سعی در فهم چالشهایی که صنعت معدن با آن مواجه است، کردهاند، یک یافته درخشان به دست آمده است. این یافته کلیدی نشان میدهد سیاست ارتباطی بخش معدن و صنایع معدنی باید جلب اعتماد عمومی را هدف قرار دهد. در واقع مهم است که بدانیم حتی ماهرترین روندهای ارتباطی نیز نمیتوانند موقعیت مثبتی را بدون پایه و اساس روابط و اعتماد واقعی حفظ کنند. تلقی از شرکتهای معدن بهعنوان شرور غالباً از اختلاف قابل توجهی بین اقدامات آنها و انتظارات جامعه ناشی میشود.
رسانه پیامرسان نیست
اگرچه ممکن است اغراقآمیز به نظر برسد که بازیگران بخش معدن و صنایع معدنی را فاقد مهارتهای ارتباطی بدانیم، اما چنین توصیفی دور از واقعیت نیست چرا که وضعیت ارتباطی این صنایع با عامه مردم بیش از حد ساده نیست و اقدامات انجام گرفته نتوانسته به مسائل اساسی رسیدگی کند. صنایع معدنی باید بدانند ارتباط دادن مشکل به شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای عمومی مسیری برای انحراف و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت است. این شرکتها به رویارویی و حلوفصل چالشهای اساسی موجود بین صنایع معدنی و جوامع محلی نیاز دارند. همان طور که استیو مارتین، نویسنده مسنجرز میگوید: «اعتماد یک ورزش ارتباطی و ملموس است»؛ شرکتها و صنایع معدنی باید در ارتباط مداوم با عموم مردم باشند.
یک مسئولیت مشترک
اذعان به نقش ضروری معدن در زندگی ما لایه دیگری به روایتهای معمول میافزاید. لایهای ناپیدا اما حیاتی که روایت آن به رغم شنیدنی بودن، هنوز گفته نشده است. واقعیت این است که ما نمیتوانیم بدون فعالیت بخش معدن زندگی کنیم. همه چیز روی این سیاره یا رشد کرده یا استخراج شده است. تأکید بر این واقعیت در سیاستهای ارتباطی، مشارکتهای حیاتی صنعت را برجسته کرده و بر مسئولیت همه سهامداران - صنعت، دولت و جامعه - برای رسیدگی مشترک به نگرانیهای عمومی و ایجاد اطمینان از اقدامات پایدارساز تأکید دارد.
این رویکرد کل نگر ضرورت یک ذهنیت متحولکننده در بخش معدن را تقویت میکند و زمینه را برای یک رابطه مثبت، متقابل و سودمند با جامعه فراهم میکند. همان طور که در مطالعه اخیر گلوباسکن در مورد ادراکات صنعت بیان شده است: «بخش معدن باید به طور جدی روی افزایش قابلت اعتماد عمومی خود به ویژه در باب چگونگی تسریع در عبور از مرحله گذار با جهان صحبت کند و در این مسیر به روشنی آدرس گذار به یک دنیای عادلانهتر و پایدارتر که در آن نشانهای از ترس و نگرانی ناشی از کمبود مواد اولیه نیست، را با مخاطبان به اشتراک بگذارد.» نمیتوان فرض کرد که به عنوان یک بخش تولیدی مهم، حوزه معادن و فلزات صرفاً به دلیل این واقعیت اهمیت دارد که اشیا و وسایل با مواد معدنی و فلزات ساخته میشوند بلکه لازم است چند گام فراتر را نیز دید. مثلاً اینکه، جهان برای غلبه بر تغییرات آب وهوایی به فلزات و مواد معدنی نیاز دارد. اذعان به نقش محوری بخش معدن در گذار انرژی برای اطمینان از تغییر یکپارچه و مؤثر جهان به سمت شیوههای پایدار موضوع بسیار مهمی است که میتواند جلوه دیگری به فعالیتهای معدنی بدهد. از آنجا که بخش معدن مواد اولیه ضروری برای تولید فناوریهای مرتبط با انرژی تجدیدپذیر، وسایل نقلیه الکتریکی و سیستمهای ذخیره انرژی را فراهم میکند نقشآفرینی در این مسیر وجهه بخش معدن را برجسته میسازد.
پیامدهای انتقال انرژی
عدم درک اهمیت این صنعت در جوامع مختلف میتواند منجر به کمبود منابع حیاتی در جهان شود که این عامل خود مانع توسعه و استقرار زیرساختهای انرژی پاک خواهد شد. علاوه بر این، نادیده گرفتن اهمیت شیوههای معدنکاری پایدار ممکن است تأثیر زیستمحیطی فعالیت بخش معدن را افزایش داده و با اهداف آینده انرژی سبزتر مقابله کند. بنابراین پذیرفتن نقش یک صنعت مسئول هم ضرورت اقتصادی و هم ضرورت استراتژیک برای تضمین یک زنجیره تأمین پایدار و مسئولانه جهت تأمین موادی است که زیربنای گذار ما به یک چشمانداز جهانی پاکتر و پایدارتر است. فوریت در طراحی و تکامل برنامه ارتباطی بخش معدن به منظور تعامل بهینه با جامعه به این معنی است که باید شکاف بین شیوههای فنی معدنی و انتظارات اجتماعی از این بخش، به ویژه در بحبوحه گذار انرژی، به بهترین نحو ممکن با اعتماد متناسب و قوامیافته پر شود. شرکتهای فعال در بخش معدن و صنایع معدنی با پرداختن به نگرانیها و تقویت ارتباطات معنیدار با ذینفعان، میتوانند نقش مهمی در شکلدهی آیندهای پایدار داشته باشند و در عین حال از پذیرش و حمایت اجتماعی مستمر عموم مردم برای تداوم عملیات خود اطمینان حاصل کنند.
ارسال نظر