• ۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۴۵
  • کد خبر: 76848
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه
نفت

پارس جنوبی بزرگ ‌ترین میدان گازی جهان محسوب می‌شود و به عنوان قلب صنعت گاز کشور، از دیرباز جایگاه خاصی برای تامین انرژی کشور داشته است؛ با وجود این، ضعف در توسعه زیرساخت‌های منابع گازی، ناتوانایی در استفاده از روابط سیاسی فعال با کشورهای دوست و تعلل در انعقاد یک قرارداد مناسب باعث شده تا عقب‌ماندگی زیادی نسبت به شریک تجاری و همسایه داشته باشیم. اما چرا این میدان گازی دارای اهمیت استراتژیک است و چه موانعی بر سر راه توسعه ظرفیت‌های آن وجود دارد؟

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، میدان پارس‌جنوبی میان ایران و قطر مشترک است. از حدود ۹۷۰۰ کیلومتر اندازه این میدان ۶ هزار کیلومتر در سمت قطر و ۳ هزار کیلومتر در ایران واقع می‌شود. در پیک تولید، کشور ما، ۷۰۸ میلیون مترمکعب و قطر ۶۲۱ میلیون مترمکعب در روز برداشت داشته است. مساحت قطر، بسیار کم و نزدیک به استان قم است؛ بنابراین مصرف داخلی چندانی ندارد. در نتیجه ارزش افزوده که قطر با تبدیل گاز به LNG و LPG و تولید اتان و فرآورده‌های پتروشیمی دارد، بسیار بیشتر از ایران است‌. برای نمونه ما به دلیل ناترازی به محض کمبود، گاز باارزش اتان را که می‌تواند در پتروشیمی‌ها به اتیلن تبدیل شود وارد شبکه سراسری می‌کنیم و می‌سوزانیم. در واقع این گاز برای قطر ارزش اقتصادی و برای ما ارزش امنیتی دارد.

در منطقه پارس جنوبی ۲۸ فاز استاندارد داریم که هر کدام ۲۸ میلیون مترمکعب گاز تولید می‌کند. حدود ۷۰ درصد گاز کشور از محل پارس‌جنوبی است که معادل ۵/۹ میلیون بشکه از تولید سوخت فسیلی ماست. ۵۳ دستگاه شیرین‌سازی و ۳۲۰۰ کیلومتر خط لوله دریایی داریم که از ۱۲۰ کیلومتری دریا گاز منتقل می‌کند. در مجموع ۳۴۰ حلقه چاه حفاری شده که از عمق ۴ هزار متری آب، گاز را به خشکی می‌آورد. در بحث میعانات گازی روزانه حدود ۷۴۰ هزار بشکه میعانات تولید می‌شود که حدود ۶۰ درصد آن برای تولید بنزین به ستاره خلیج فارس می‌رود. لازم است که در سال‌های پیش‌رو قبل از ایجاد ابرچالش گاز و مهم‌تر از بنزین، فکری به حال مشکل افت فشار بکنیم. در مجموع تولید اتان، پروپان و بوتان از محل گاز پارس‌جنوبی سالانه ۸ میلیارد دلار صادرات این محصولات پتروشیمی برای کشور فراهم می‌کند. تا امروز ۸۲ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در این میدان انجام شده که ۲۸ درصد از آن از محل منابع بای‌بک (بیع متقابل)، ۳۸ درصد از محل منابع داخلی و مابقی از سایر منابع بوده و تا پایان سال گذشته ۸۷۰ میلیارد دلار ارزش گاز تولیدشده از این میدان بوده است‌.

ارائه این اعداد برای نشان دادن این مساله است که چه صنایع عظیمی به گاز این میدان گره خورده است. هر اتفاقی که در این بخش بالادست روی می‌دهد، در واقع برای صنایع بزرگ، صادرات و حمل‌ونقل و امنیت انرژی کشور اتفاق می‌افتد.

اگر ما این میدان را رها کنیم، ضریب بازیافت ما بیش از ۵۴ درصد از میزان کنونی بالا نخواهد آمد و متوقف می‌شود. با پروژه‌ای که برای فشارافزایی تعریف شده این میزان به ۷۵ درصد خواهد رسید. افت فشار چاه باعث می‌شود تولید پایین بیاید. ما در طرح فشارافزایی، سکوهایی را در فراساحل در کنار سکوهای فعلی ایجاد خواهیم کرد که گاز قبل از ورود به پالایشگاه روی کمپرسورهای فشارافزایی برود. از آنجا که گاز ترش و با گوگرد بالا و مرطوب است برای این کار به لوله‌های «های‌تک» نیاز داریم. این طرح فشارافزایی که قطر نیز انجام می‌دهد، فقط یک مُسکن است. یعنی تنها فرصتی فراهم می‌کند تا به طرح‌های توسعه دیگر برای اصلاح الگوی مصرف و جایگزین کردن انرژی‌های تجدیدپذیر و نظایر آن بپردازیم. اگر به مساله به این شکل یکپارچه نگاه نشود، این‌قدر سرعت رشد تقاضا بالا است که تولید به هیچ عنوان جوابگوی آن نیست. نهایت میزان بهینه استفاده از این میدان تا سال ۲۰۷۰ میلادی پیش‌بینی شده و اگر تصور کنیم که ما و قطری‌ها نی زده و در حال مکش گاز هستیم، هر چه میزان مکش هر طرف بیشتر باشد، برداشت بیشتری خواهد داشت. مشکل مهمی است که در این شرایط وجود دارد، کمبود دکل برای این کار است.

در نهایت مهم‌ترین نگرانی ما باید افت فشار گاز میدان پارس‌جنوبی باشد. از ۳ سال دیگر روزانه به اندازه یک فاز استاندارد یعنی معادل ۲۸ میلیون مترمکعب گاز را از دست می‌دهیم. این میزان زمانی مشخص می‌شود که بدانیم، استان بوشهر در پیک مصرف ۵ میلیون مترمکعب مصرف دارد. اگر طرح فشارافزایی اجرا نشود بعد از ۳ سال، ما در هر سال به اندازه ۵/۱ برابر فاز پارس جنوبی را از دست خواهیم داد. سرمایه مورد نیاز برای فشارافزایی ۲۴ میلیارد دلار برآورد می‌شود اما ارزش گازی که با انجام پروژه خواهیم داشت ۹۰۰ میلیارد دلار خواهد بود. اهداف استراتژیک پروژه فشارافزایی پارس‌جنوبی، حفظ تولید، جلوگیری از مهاجرت گاز، حل مشکل ناترازی و مشکل بنزین است و تا سال ۱۴۰۶ و برای این کار میدان را به ۷ پهنه فشارافزایی تقسیم کردیم‌. نخست باید در فازهای مرزی این اقدام را انجام دهیم و تا پیش از آنکه قطر طرح فشارافزایی خود را آغاز کند ما کار را تمام کرده باشیم. این پروژه از نظر ابعاد به اندازه کل پروژه پارس جنوبی و کاری فرا وزارتخانه‌ای است.

موفقیت این طرح در گرو انجام به موقع آن است. در واقع، مساله سرمایه‌گذاری واقعاً جدی است‌. در صورتی که این پروژه سریع‌تر به سرانجام نرسد، از سه چهار سال دیگر باید منتظر پیامدهای جدی و نگران‌کننده آن باشیم. در میدان گازی پارس‌جنوبی تحریم ما را بسیار اذیت کرده است. این پروژه گاو پیشانی سفید منطقه است و هر خریدی که بخواهیم با دور زدن انجام دهیم، به سرعت آشکار می‌شود. از سوی دیگر، قیمت تمام شده، در صورت دورزدن تحریم‌ها بسیار زیاد است‌.

محمدمهدی توسلی‌پور-مجری طرح فشارافزایی پارس‌جنوبی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =