معامله جسورانه

از خاموشی تا خودتامینی؛ نوکور چگونه ریسک انرژی را مهار کرد؟
معامله جسورانه
مجید محققیان
یکشنبه ۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۱

تجربه نوکور آمریکا درس روشنی دارد: فولادسازانی که مالک منابع گاز و مشارکت در فناوری‌های نوین برق پایدار هستند، در برابر نوسانات بازار و فشارهای سیاستی مصون می‌مانند. برای ایران، پیام روشن است؛ تکیه صرف بر نیروگاه‌داری یا قراردادهای کوتاه‌مدت کافی نیست. صنایع بزرگ باید مسیر سرمایه‌گذاری مشترک در میادین گازی، توسعه فناوری‌های ذخیره‌سازی و ورود به انرژی‌های پاک را به‌عنوان یک سیاست ملی و راهبردی دنبال کنند تا تاب‌آوری و رقابت‌پذیری زنجیره فولاد تضمین شود.

ماهنامه کارخانه نوشت: در صنعتی که بخش بزرگی از هزینه تمام‌شده وابسته به انرژی است، دسترسی پایدار و قابل پیش‌بینی به گاز و برق نه یک امتیاز حاشیه‌ای، بلکه شرط بقا و مزیت رقابتی است. نوکور آمریکا با ورود مستقیم به حوزه انرژی و سرمایه‌گذاری در استخراج گاز، الگویی روشن از یکپارچگی عمودی را به نمایش گذاشته است؛ الگویی که می‌تواند مسیر سیاستگذاری و سرمایه‌گذاری فولاد ایران را بازتعریف کند.

مالکیت و مشارکت در منابع گاز

نوکور برای کاهش وابستگی به بازار پرنوسان انرژی، در سال ۲۰۱۶ وارد یکی از جسورانه‌ترین معاملات تاریخ خود شد. این شرکت با خرید ۴۹ درصد از حق بهره‌برداری در حدود ۵۴ هزار آکر از دارایی‌های شریک نفتی در حوزه پایِنس، عملاً بخشی از زنجیره تأمین گاز طبیعی را در اختیار گرفت. این اقدام، نوکور را از جایگاه یک مصرف‌کننده صرف انرژی به بازیگری بدل کرد که می‌تواند بر بخش مهمی از تأمین بلندمدت گاز کنترل مستقیم داشته باشد.

مالکیت بخشی از میدان گازی نه تنها به این فولادساز اجازه داد نیاز خود را پوشش دهد، بلکه امکان فروش مازاد گاز را در بازار نیز فراهم کرد. به این ترتیب، نوکور توانست هزینه تولید خود را تثبیت کند و در برابر شوک‌های قیمتی سال‌های اخیر مصونیت بیشتری به دست آورد. گزارش‌های منتشر شده در منابعی چون PR Newswire، Securities and Exchange Commission و Natural Gas Intel تاکید دارند که این تصمیم، موقعیت رقابتی نوکور را در مقایسه با فولادسازان وابسته به بازار آزاد انرژی به‌طور محسوسی تقویت کرده است.

تکمیل زنجیره با برق پاک و توان چانه‌زنی

نوکور پس از ورود به میادین گازی، دریافت که آینده رقابت در فولاد تنها با گاز تضمین نمی‌شود و مسیر اصلی از برق پایدار و کم‌کربن می‌گذرد. همین نگاه راهبردی بود که این شرکت را به سمت همکاری با غول‌های فناوری یعنی گوگل و مایکروسافت سوق داد. سه طرف در قالب ابتکار مشترکی با عنوان Advanced Clean Electricity گرد هم آمدند تا شکاف موجود میان آزمایشگاه‌های نوآوری و نیاز صنعتی به برق پاک را پر کنند. در چارچوب این ابتکار، فناوری‌هایی چون راکتورهای هسته‌ای کوچک و ماژولار، زمین‌گرمایی نسل جدید و ذخیره‌سازی بلندمدت انرژی، از سطح پروژه‌های تحقیقاتی به سمت تجاری‌سازی سوق داده می‌شوند. نوکور با این مشارکت نه فقط به عنوان مصرف‌کننده انرژی، بلکه به عنوان سرمایه‌گذار و بازیگر تأثیرگذار در آینده برق کم‌کربن ظاهر شد.

هدف اصلی این حرکت، دسترسی به برق پاک با اتکای بالا و بی‌وقفه است؛ برقی که بتواند بار سنگین کارخانه‌های فولاد را ۲۴ ساعته و در هفت روز هفته تأمین کند. اهمیت این موضوع در آن است که بسیاری از انرژی‌های تجدیدپذیر همچون خورشیدی و بادی، به دلیل ناپایداری ذاتی قادر به پشتیبانی از بار صنعتی مداوم نیستند. نوکور با سرمایه‌گذاری مشترک در فناوری‌های نسل بعد، عملاً توان چانه‌زنی خود را در بازار انرژی بالا برده و از هم‌اکنون خود را در جایگاهی قرار داده است که هنگام اوج‌گیری رقابت جهانی برای فولاد کم‌کربن، دسترسی پایدار به برق پاک را تضمین می‌کند.

کاهش جدی ردپای کربن در حلقه آهن اسفنجی

نوکور به‌خوبی می‌داند که در آینده نزدیک، رقابت در بازار جهانی فولاد نه تنها بر سر قیمت و کیفیت، بلکه بر سر میزان انتشار کربن تعیین خواهد شد. به همین دلیل این شرکت برای کارخانه آهن اسفنجی خود در لوئیزیانا به سراغ اکسون‌موبیل رفت و قراردادی برای اجرای پروژه جذب و ذخیره‌سازی کربن امضا کرد. بر اساس این توافق، تا سال ۲۰۲۶ ظرفیت جذب دی‌اکسیدکربن این واحد به ۸۰۰ هزار تن در سال خواهد رسید. این پروژه با همکاری شرکت مهندسی Technip Energies طراحی و اجرا می‌شود و یکی از نخستین نمونه‌های صنعتی بزرگ در ایالات متحده به شمار می‌رود که فناوری جذب کربن را در زنجیره تولید فولاد به‌کار می‌گیرد.

اهمیت این اقدام فراتر از جنبه فنی آن است. در شرایطی که مقررات اقلیمی سخت‌گیرانه در اروپا و آمریکا در حال گسترش است و صادرات فولاد به‌زودی زیر ذره‌بین مالیات‌های مرزی کربن قرار می‌گیرد، نوکور با سرمایه‌گذاری در جذب و ذخیره‌سازی کربن عملاً سپری دفاعی برای آینده خود ایجاد کرده است. این حرکت ریسک سیاست‌های کربنی را کاهش می‌دهد و موقعیت رقابتی نوکور را در برابر فولادسازانی که هنوز به چنین فناوری‌هایی دست نزده‌اند تقویت می‌کند.

برق پایدار در محل

نوکور پس از تثبیت موقعیت خود با سرمایه‌گذاری در پروژه‌های گازی و مشارکت در ابتکارهای برق پاک، مسیر تازه‌ای را گشود و به سراغ فناوری هسته‌ای رفت؛ این شرکت اکنون در حال بررسی امکان استقرار راکتورهای ماژولار کوچک در نزدیکی مجتمع‌های فولاد خود است تا تأمین برق پایدار را در قلب زنجیره تولید تضمین کند. این شرکت با امضای یادداشت تفاهم با نیوسکیل پاور، به جمع معدود صنایع سنگینی پیوست که به‌طور جدی به امکان‌سنجی استفاده از این فناوری برای تأمین بار پایه صنعتی فکر می‌کنند. هدف از این همکاری، ایجاد دسترسی باثبات و محلی به برق پاک است؛ برقی که برخلاف منابع تجدیدپذیر متکی به شرایط آب و هوایی، قابلیت تأمین مداوم و بدون وقفه را دارد.

تحول کلیدی در این مسیر، تأیید طراحی به‌روز راکتورهای ماژولار کوچک نیوسکیل در مه ۲۰۲۵ بود؛ تصمیمی که توسط رگولاتور انرژی هسته‌ای آمریکا اتخاذ شد و به معنای نزدیک‌تر شدن فناوری به مرحله تجاری‌سازی است. به نظر می‌رسد ورود نوکور به این عرصه، نشان‌دهنده تغییری بنیادین در راهبرد صنایع فولاد است؛ صنعتی که برای بقا در عصر کربن‌زدایی باید نه‌فقط مصرف‌کننده، بلکه تولیدکننده و شریک فناوری‌های نوین انرژی باشد. به این ترتیب، نوکور خود را در موقعیتی قرار داده که در آینده بتواند با تکیه بر برق پایدار هسته‌ای، تولید فولاد کم‌کربن را در مقیاس جهانی تضمین کند.

چرا انرژی پایدار مزیت رقابتی است؟

بحران انرژی ۲۰۲۲ در اروپا نقطه عطفی بود که نشان داد انرژی نه تنها یکی از ورودی‌های تولید، بلکه ستون اصلی بقا و سودآوری در صنعت فولاد است. پیش از این بحران، سهم انرژی در هزینه تولید فولاد با کوره قوسی الکتریکی بین ۹ تا ۱۶ درصد تخمین زده می‌شد. اما جهش بی‌سابقه قیمت گاز و برق پس از جنگ اوکراین، این نسبت را به ۲۵ تا ۴۰ درصد رساند. در همان سال، بسیاری از فولادسازان اروپایی ناچار شدند خطوط تولید را متوقف یا ظرفیت را به‌طور جدی کاهش دهند، درحالی‌که شرکت‌هایی با قراردادهای پایدار انرژی توانستند فعالیت خود را ادامه دهند. به گزارش eurometal.net این نوسان هزینه عملاً خط تمایزی میان فولادسازان آماده برای شوک‌های انرژی و آنهایی که صرفاً وابسته به بازار آزاد بودند ترسیم کرد. نتیجه روشن بود؛ مدیریت ریسک انرژی و دسترسی به منابع پایدار، از یک ابزار جانبی به عامل اصلی بقا و رقابت تبدیل شد.

ابعاد مساله در سطح جهانی حتی نگران‌کننده‌تر است. بر اساس گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی ( IEA)، صنعت آهن و فولاد حدود ۸ درصد از کل تقاضای نهایی انرژی جهان و نزدیک به ۷ درصد از کل انتشار دی‌اکسیدکربن ناشی از بخش انرژی را به خود اختصاص می‌دهد. این سهم سنگین نشان می‌دهد که آینده فولاد، چه در کشورهای توسعه‌یافته و چه در اقتصادهای نوظهور، بدون گذار به انرژی‌های کم‌کربن پایدار نخواهد بود. کاهش شدت انرژی و کربن دیگر انتخاب داوطلبانه نیست، بلکه ضرورتی نظام‌مند است که از سوی بازارهای جهانی، نهادهای مالی و سیاست‌های اقلیمی به صنایع تحمیل می‌شود. به بیان دیگر، شرکتی که زودتر به انرژی پایدار دست یابد، در عمل یک سپر رقابتی بلندمدت برای خود ایجاد کرده است.

این ضرورت زمانی شدیدتر می‌شود که فشار سیاست‌های مرزی اقلیمی به معادله افزوده شود. مکانیسم تعدیل مرزی کربن اتحادیه اروپا ( CBAM) از اکتبر ۲۰۲۳ وارد فاز گذار شده است و از سال ۲۰۲۶ واردکنندگان فولاد به اروپا موظف خواهند بود گواهی کربن خریداری کنند. فولاد یکی از نخستین گروه کالاهای مشمول این مقررات است. به زبان ساده، هر تولیدکننده‌ای که شدت کربن بالاتری نسبت به استاندارد اروپا داشته باشد باید مابه‌التفاوت آن را در قالب هزینه مالی بپردازد. اسناد رسمی کمیسیون اروپا و گزارش‌های Taxation and Customs Union و EU Trade تاکید می‌کنند که از این پس دسترسی به بازار اروپا مستقیماً به توانایی فولادسازان در کاهش انتشار وابسته است. برای صادرکنندگان، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، تنها راه حفظ بازار پرارزش اروپا، تضمین دسترسی به گاز و برق کم‌کربن و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پاک است.

به این ترتیب، انرژی پایدار امروز به معنای مزیت رقابتی استراتژیک است. فولادسازی که بتواند هزینه انرژی خود را تثبیت کند و مسیر کاهش کربن را عملی کند، نه تنها از نوسانات بازار داخلی در امان خواهد بود، بلکه جایگاه خود را در زنجیره جهانی حفظ می‌کند. در مقابل، واحدهایی که همچنان وابسته به سوخت‌های پرکربن و قراردادهای کوتاه‌مدت بمانند، در معرض خطر حذف از بازارهای کلیدی قرار دارند. بحران ۲۰۲۲ اروپا، گزارش‌های IEA و سیاست‌های CBAM همگی یک پیام واحد دارند؛ آینده صنعت فولاد از مسیر انرژی پایدار می‌گذرد و این مسیر، خود مزیت رقابتی است.

درس‌هایی برای فولاد ایران

ایران در سال‌های اخیر بیش از هر زمان دیگری با بحران انرژی درگیر بوده است. کمبود گاز در زمستان، محدودیت برق در تابستان و نبود سرمایه‌گذاری پایدار در زیرساخت‌ها، صنایع بزرگ را با چالش‌های تکرار شونده مواجه کرده است. فولاد به‌عنوان صنعتی انرژی‌بر، بیشترین آسیب را از این وضعیت دیده و افت تولید ناشی از قطعی‌های مکرر به یکی از واقعیت‌های پایدار زنجیره صنعتی کشور بدل شده است. این شرایط نشان می‌دهد که امنیت انرژی دیگر صرفاً یک دغدغه بخشی نیست، بلکه یک مسئله کلان ملی است که بر رقابت‌پذیری اقتصاد ایران در سطح جهانی اثر مستقیم دارد.

مشکل البته فقط به کمبود عرضه محدود نمی‌شود. ساختار انرژی ایران سال‌ها است که با سرمایه‌گذاری ناکافی در اکتشاف و توسعه میادین جدید، فرسودگی شبکه انتقال و توزیع، و اتکای بیش از حد به یارانه‌های غیرهدفمند دست به گریبان است. گزارش‌های بین‌المللی تاکید می‌کنند که بیش از ۱۱ درصد برق تولیدی کشور در مسیر انتقال تلف می‌شود و صنایع انرژی‌بر سهمی سنگین از مصرف گاز را به خود اختصاص داده‌اند. در این شرایط، امنیت انرژی دیگر صرفاً یک دغدغه بخشی نیست، بلکه یک مسئله ملی است که بر تولید، اشتغال و صادرات کل کشور تأثیر می‌گذارد.

در چنین فضایی، تجربه نوکور آمریکا معنای ویژه‌ای پیدا می‌کند. این شرکت نشان داد که فولادساز می‌تواند با حرکت به سمت مالکیت منابع گاز و مشارکت در فناوری‌های نوین برق پایدار، خود را از نوسانات بازار و فشارهای سیاستی مصون کند. برای ایران، درس این است که تکیه بر نیروگاه‌داری یا قراردادهای کوتاه‌مدت کافی نیست. باید مسیر سرمایه‌گذاری مشترک صنایع در میادین گازی، توسعه فناوری‌های ذخیره‌سازی و ورود به انرژی‌های پاک به‌عنوان یک سیاست ملی دنبال شود.

در این میان، فولاد مبارکه و برخی دیگر از فولادسازان کشور گام‌هایی برای کاهش ریسک برداشته‌اند، اما آنچه اهمیت دارد این است که راه‌حل نهایی در سطح کلان تعریف شود. سیاست ملی باید بر مالکیت یا شراکت در میادین گازی، توسعه فناوری‌های ذخیره‌سازی و تنوع‌بخشی به سبد برق صنعتی متمرکز باشد. تنها با چنین نگاهی است که می‌توان هزینه تولید را تثبیت کرد، تولید صنعتی را پایدار نگه داشت و جایگاه ایران را در زنجیره جهانی فولاد و سایر صنایع انرژی‌بر حفظ کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha