پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، آفریقا برای ایران یک فرصت برد - برد را نوید میدهد. ایران میتواند نیازهای مواد خام و بازار صادراتی جدید پیدا کند و کشورهای آفریقایی نیز از دانش فنی و محصولات ایرانی بهرهمند شوند. با این حال، حضور موفق در این قاره نیازمند برنامهریزی منسجم دولتی و همگرایی بخش خصوصی است. ایجاد دفاتر تجاری فعال در کشورهای کلیدی، ارائه مشوق به شرکتهای ایرانی برای حضور در آفریقا، تأمین مالی پروژهها مثلاً از طریق صندوق توسعه ملی و انعقاد موافقتنامههای حمایت متقابل از سرمایهگذاری با کشورهای آفریقایی از جمله اقداماتی است که میتواند مشارکت ایران در بخش معدن و فلزات آفریقا را تسهیل کند.
فرصتهای معدنی ایران و آفریقا
تأمین مواد اولیه صنایع فولاد و فلزات ایران: آفریقا دارای وفور سنگآهن، منگنز، کرومیت، بوکسیت، مس، لیتیوم، اورانیوم و … است که بسیاری از آنها در صنایع ایران کاربرد حیاتی دارند.
سرمایهگذاری مشترک در معادن: آفریقا ایران میتواند با مشارکت دولتها یا شرکتهای آفریقایی در پروژههای معدنی سرمایهگذاری کند.
صادرات خدمات فنی و مهندسی معدن: ایران در زمینههایی نظیر اکتشاف معدن طراحی و ساخت کارخانههای فرآوری احداث کارخانههای فولاد و آموزش نیروی انسانی دارای تجربه و توانمندی قابل توجهی است. بسیاری از کشورهای آفریقایی در مراحل ابتدایی توسعه معادن خود هستند و نیاز به دانش فنی و زیر ساخت دارند. این یک فرصت طلایی برای شرکتهای ایرانی است تا با صدور خدمات فنی و مهندسی در پروژههای آفریقا مشارکت کنند.
مشارکت در تولید محصول نهایی و افزایش ارزش افزوده: ایران میتواند در طرحهایی که فقط استخراج خام نیست بلکه به تولید محصولات با ارزش افزوده بالاتر میانجامد وارد شود.
تجارت و صادرات متقابل محصولات: آفریقا به بسیاری از محصولات فولادی و معدنی ایران نیاز دارد. کشورهای آفریقایی در حال توسعه زیرساخت هستند و مصالح ساختمانی نظیر سیمان و فولاد در آنها تقاضای زیادی دارد.
دور زدن محدودیتهای بینالمللی: همکاری با کشورهای آفریقایی - که عمدتاً روابط سیاسی خوبی با ایران دارند و تحت نفوذ مستقیم آمریکا نیستند - میتواند به ایران کمک کند تا بخشی از اثرات تحریمها را کاهش دهد البته این موضوع مستلزم بررسی دقیق قوانین بین المللی و سازو کارهای مالی امن نظیر استفاده از ارزهای محلی یا ارز چین به جای دلار است.
راهبرد بلندمدت
قاره آفریقا در آستانه جهشی بزرگ در بهرهبرداری از منابع معدنی خود – به ویژه سنگ آهن – و توسعه صنعت فولاد قرار دارد. بررسی کشورهای مختلف نشان میدهد که پتانسیلهای عظیم همراه با اراده سیاسی برای صنعتی شدن چهره آینده معادن آفریقا را رقم خواهند زد. برای سرمایهگذاران خارجی از شرکتهای چند ملیتی گرفته تا کشورهای در حال توسعهای نظیر ایران، این فرآیند میتواند فرصتهای کم نظیری خلق کند. با وجود این، سرمایهگذاری در معادن آفریقا بدون چالش نیست؛ ریسکهای سیاسی، ضعف زیرساختها، مسائل زیستمحیطی و رقابت قدرتهای بزرگ عواملی هستند که باید با دقت مدیریت شوند.
راهبرد مؤثر آن است که سرمایهگذاران رویکردی بلندمدت و مشارکتی اتخاذ کنند؛ یعنی صرفاً به استخراج و خروج مواد خام اکتفا نکنند، بلکه در تربیت نیروی انسانی، انتقال فناوری ایجاد ارزش افزوده محلی و توسعه پایدار سهیم شوند. چنین رویکردی هم از دید دولتهای آفریقایی مطلوبتر است و هم به کاهش ریسکهای تجاری با جلب حمایت دولتها و جوامع محلی کمک میکند. در جدول ۱، مروری خلاصه بر وضعیت چند کشور دارای ذخایر مهم سنگآهن در آفریقا به همراه پروژههای اصلی، بازیگران کلیدی و وضعیت کنونی سرمایهگذاری در آنها ارائه شده است تا تصویر مقایسهای روشنی از فرصتها و چشم انداز موجود به دست آید.
جدول ۱: مروری بر وضعیت چند کشور دارای ذخایر مهم سنگ آهن آفریقا
کشور |
ذخایر سنگآهن (برآورد) |
پروژهها / معادن کلیدی |
بازیگران کلیدی |
وضعیت سرمایهگذاری |
موریتانی |
چند میلیارد تن (عمدتاً معدن) |
معادن زویرات (گلبها)، طرح توسعه ۴۵ میلیون تنی |
SNIM (دولتی)، حامیان مالی، AFDB و شرکتهای خارجی |
در حال توسعه زیرساخت و دو برابر کردن تولید تا ۲۰۳۰ |
گینه |
۲ میلیارد تن پرعیار (سیماندو) |
سیماندو (۱۲۰ میلیون تن)، نمبا |
SMB - Rio Tinto (UK/Aus) و Baowu، Winning (چین) |
آغاز ساخت زیرساخت؛ اولین تولید تا ۲۰۲۵ / ۷۵ درصد سهام چینی |
سنگال |
۵۵۰ میلیون تن (فالِمه) |
پروژه یکپارچه فالِمه (۱۵ تا ۲۵ میلیون تن در سال) |
دولت سنگال (Miferso) به دنبال شریک جدید (سابقا Arcelor) |
آغاز فاز مطالعات و محیطزیست؛ پروژه نیازمند سرمایهگذار خارجی |
آفریقای جنوبی |
~۱ میلیارد تن (عمدتاً مگنتیت / هماتیت) |
معادن کیپ شمالی: سیشن، کولوملا |
Kumba / Anglo American، Assmang، ArcelorMittal SA |
بالغ و توسعهیافته؛ تولید ۶۰ میلیون تن صادرات؛ چالش حمل و نقل و برق |
نیجریه (جنوبب صحرا) |
~ ۵۰ میلیون تن شناسایی شده |
معادن ایجاتو (کادونا)؛ پروژه آچاو کوتا (فولاد) |
دولت نیجریه؛ در جستوجوی سرمایهگذار (روسی / چینی) |
پروژه فولاد نیمهتمام؛ در اولویت دولت جدید با نیاز ۲ میلیارد دلاری |
نامیبیا |
چند صد میلیون تن (مگنتیت) |
معدن دوردابیس (لودستون؛ 2-Mt4)؛ پروژه اوشیولا |
Lodestone Namibia، کنسرسیوم Hylron (آلمان) |
معدن در دست توسعه؛ فولادسبز در حال ساخت با حمایت آلمان |
زامبیا |
ذخایر متوسط (پراکنده) |
معدن سنجههیل؛ پروژه فولاد PDV (300kT) |
PDV چین ، UMCIL (خصوصی محلی) |
فولادسازی چینی افتتاح ۲۰۲۴؛ برنامه اکتشاف آهن جدید |
ج. د.کنگو |
ذخایر آهن اثباتشده کم (تمرکز بر مس / کبالت) |
پتانسیل در شرق کشور |
شرکتهای چینی (مثلاً Sicomines)، Glencore (غربی) |
تمرکز سرمایهگذاران بر مس و کبالت؛ پروژه قابل ذکر آهن فعلاً ندارد |
آفریقا با منابع غنی سنگ آهن و نیاز فزاینده به فولاد برای توسعه در آستانه بدلشدن به قطب جدیدی در صنعت فولاد جهان است. مشارکت هدفمند آگاهانه در پروژههای معدنی این قاره میتواند برای سرمایهگذاران خارجی
بسیار پربازده باشد. در عین حال موفقیت در این مسیر مستلزم درک عمیق شرایط محلی، همکاری نزدیک با دولتها و مردم آفریقا و اتخاذ نگرشی برد-برد است. ایران نیز با نگاه به شرق و جنوب میتواند فصل نوینی در دیپلماسی اقتصادی خود رقم بزند و از قطار توسعه معدنی آفریقا جا نماند. آینده معادن آفریقا، با وجود همه چالشها روشن به نظر میرسد و نقش آفرینان امروز آن بهرهبرداران اصلی فردا خواهند بود.
ارکان کلیدی همکاری ایران و آفریقا
یکپارچهسازی زنجیره تامین: فرصتهای قابل توجهی برای ادغام زنجیرههای غنی تأمین بخش معدن از منابع آفریقا با صنعت فولاد توانمند ایران وجود دارد. سنگآهن آفریقا و سایر منابع معدنی میتوانند کارخانههای فولاد ایران را تغذیه کنند؛ در حالی که فولاد نیمه تمام ایران (بیلت، اسلب) را میتوان در آفریقا بیشتر فرآوری کرد. لجستیک بهبود یافته، حمل در کالاهای فله را امکانپذیر میکند. با هماهنگکردن زنجیرههای تأمین، ایران و آفریقا میتوانند اتکا به تامینکنندگان را کاهش دهند و ارزش شراکتی را بیفزایند.
آفریقا به عنوان بازار فولاد و مواد معدنی: پیشبینی میشود که کل مصرف فولاد آفریقا تا سال ۲۰۲۵ به ۳۹ میلیون تن نزدیک شود که نشاندهنده رشد قوی است. با این حال تولید فولاد داخلی تنها بخشی از این تقاضا را برآورده میکند و منجر به واردات قابل توجهی میشود. ایران به عنوان ۱۰ تولید کننده برتر فولاد جهان میتواند با صادرات فولاد نهایی این شکاف را پر کند. علاوه بر این، نیازهای وارداتی آفریقا به محصولات مرتبط با معدن بازاری را برای تولید کنندگان ایرانی ایجاد میکند. با توسعه همکاری در قاره آفریقا، نه تنها به عنوان منبع مواد خام، بلکه به عنوان یک بازار مصرف، شرکتهای ایرانی میتوانند از توسعه آفریقا حمایت کنند و در عین حال خروجیهای پایداری را برای محصولات خود تضمین کنند.
صادرات خدمات مهندسی و فنی: صنعت فولاد و معدن ایران دانش گستردهای را در زمینه ساخت، بهرهبرداری و نگهداری کارخانه توسعه داده است که میتواند به عنوان خدمات صادر شود. پیشنهادهای بالقوه شامل ساخت کلید در دست کارخانههای فولادی، نصب ماژولهای DRI با بهرهگیری از فناوری ایرانی و مشاوره فنی برای بهبود امکانات موجود است. چنین همکاریهایی باعث تسریع صنعتیشدن آفریقا و ایجاد فرصتهای تجاری مشترک میشود. توانایی ایران در ارائه راهحلهای مقرون بهصرفه اغلب با هزینه کمتر نسبت به رقبای غربی و ارائه آموزش به کارگران محلی خدمات فنی آن را بسیار جذاب میکند.
توسعه سرمایهگذاری مشترک: فراتر از تجارت، ایران و شرکتهای صنعتی آن میتوانند به عنوان شریک در پروژههای معدنی و فولاد آفریقا سرمایهگذاری کنند. سرمایهگذاریهای مشترک استراتژیک میتوانند زنجیره ارزش کامل را در برگیرند یا بر بخشهای خاص تمرکز کنند. دو راه اصلی عبارتند از: (الف) سرمایهگذاری در معادن و (ب) سرمایهگذاری در تولید. چنین سرمایهگذاریهایی را میتوان تحت چارچوبهای مختلفی ساختار داد. مهمتر از همه ایران میتواند از منابع مالی حمایتی از طریق بودجه ملی یا موافقتنامههای اعتبار تجاری برای شروع این پروژهها استفاده کند. این سرمایهگذاریها نه تنها نویدبخش بازده مالی است بلکه روابط سیاسی - اقتصادی ایران و کشورهای آفریقایی را تقویت میکند.
نقاط قوت بخش فولاد و معدن ایران
صنعت فولاد و معدن ایران - که نمونه آن شرکت فولاد مبارکه و شرکتهای وابسته به آن است - چند نقطه قوت کلیدی را ارائه میدهد که میتواند زمینهساز همکاری ایران و آفریقا باشد:
مقیاس تولید و ظرفیت: ایران یکی از ۱۰ تولیدکننده بزرگ فولاد در جهان است و برای سال ۲۰۲۵ دستیابی به ظرفیت تولید ۵۵ میلیون تن را هدفگذاری کرده؛ هدفی که با توجه به روند فعلی، در مسیر تحقق قرار دارد. شرکت فولاد مبارکه بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد ایران، با ظرفیت سالانه حدود ۱۰ میلیون تن (شامل کارخانه اصلی و شرکتهای تابعه)، جایگاه خود را بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تثبیت کرده است. همچنین، بنگاههای ایرانی با توسعه زنجیره ارزش از معدن تا تولید فولاد، به مزیت رقابتی گستردهتری در این صنعت دست یافتهاند.
دستیابی به بازارهای صادراتی و تجربه بینالمللی: با وجود تحریمهای بینالمللی، ایران به یکی از صادرکنندگان مهم فولاد در منطقه تبدیل شده است. محصولات فولادی ایران شامل اسلب، بیلت، ورقهای گرم و سرد نوردیده، کلاف و میلگرد، از نظر قیمت و کیفیت در بازارهای جهانی رقابتپذیر هستند. شرکت فولاد مبارکه بهعنوان پیشتاز صنعت فولاد کشور، تنها در یک سال گذشته ۱.۳ میلیون تن محصول صادر کرده و ۵۸۷ میلیون دلار درآمد ارزی کسب کرده است؛ رقمی که نشاندهنده توانمندی بالای لجستیکی، عملیاتی و تجاری این شرکت در بازارهای بینالمللی است. مزیتهای ایران در دسترسی به منابع انرژی و سنگآهن، تولید فولاد را در کشور بهصرفه کرده است و شرکتهای ایرانی در مدیریت زنجیره تأمین و لجستیک حتی در شرایط دشوار نیز تجربه بالایی دارند. این مزیت برای شرکای بالقوه آفریقایی، به معنای امکان تأمین مطمئن و منظم محصولات مورد نیاز بازارهای آفریقا است. علاوه بر آن، مازاد تولید حاصل از پروژههای مشترک نیز میتواند از طریق شبکههای صادراتی موجود ایران، به بازارهای منطقهای و جهانی عرضه شود. ایران همچنین دارای پیوندهای تجاری فعال با آسیا، اروپا و همسایگان منطقهای است؛ این پیوندها میتوانند بسترهای جدیدی برای صادرات محصولات فولادی یا معدنی فرآوریشده با منشأ آفریقا فراهم کنند و ارزش افزوده این همکاریها را دوچندان سازند.
توانمندیهای فنی و مهندسی: صنعت فولاد ایران از دانش فنی پیشرفتهای برخوردار است که بخش عمده آن بهصورت بومی توسعه یافته یا با موفقیت از منابع بینالمللی اقتباس شده است. یکی از نقاط قوت شاخص ایران، پیشتازی در تولید فولاد به روش احیای مستقیم (DRI) با استفاده از گاز طبیعی است؛ روشی که بهعنوان جایگزینی پاکتر برای شیوههای مبتنی بر زغالسنگ شناخته میشود. ایران نهتنها در استفاده از این فناوری پیشرو است، بلکه مهندسان ایرانی موفق به توسعه فناوری اختصاصی PERED نیز شدهاند که در چند پروژه داخلی و خارجی بهکار گرفته شده است.
تخصص مهندسان ایرانی در بهرهبرداری از کورههای قوس الکتریکی (EAF) و خطوط ریختهگری پیوسته نیز تجربهای اثباتشده است. شرکت فولاد مبارکه، بهعنوان پیشتاز صنعت، سبدی متنوع از گریدهای فولادی را تولید میکند؛ از فولادهای ساختمانی تا گریدهای پیشرفته مورد استفاده در خودروسازی و انرژی، مانند فولادهای پرمقاومت خودرویی و ورقهای API X70 ویژه خطوط لوله. ظرفیت بالای تحقیق و توسعه در صنعت فولاد ایران این امکان را فراهم کرده است تا تولیدات و راهحلهای فنی با نیازهای خاص بازارهای هدف، از جمله آفریقا، تطبیق داده شوند. علاوه بر آن، ایران از طریق شرکتهای تخصصی زیرمجموعه مانند شرکتهای فعال در برنامهریزی معادن، فرآوری مواد معدنی، متالورژی و آزمایشگاههای جامع ایمیدرو، به زیرساختهای فناورانه کاملی در زنجیره معدن تا فولاد مجهز است. تجربه ساخت و راهاندازی دهها کارخانه فولاد در داخل کشور – عمدتاً در شرایط محدودیتهای تحریمی – ایران را به یکی از معدود کشورهایی تبدیل کرده است که توانمندی کامل احداث واحدهای فولادی در مناطق دورافتاده را دارد. این تجربه، بهویژه در مناطق با شرایط زیرساختی مشابه برخی کشورهای آفریقایی، میتواند مزیت کلیدی در پروژههای سرمایهگذاری مشترک محسوب شود.
تعهدات زیستمحیطی و پایداری: در سالهای اخیر، شرکتهای پیشرو فولاد ایران، بهویژه فولاد مبارکه، گامهای مهمی در مسیر توسعه پایدار برداشتهاند؛ گامهایی که میتوانند مبنایی قابل اتکا برای همکاری با کشورهای آفریقایی در حوزههای زیستمحیطی باشند. فولاد مبارکه با هدف بهینهسازی مصرف منابع آبی، سیستم مدیریت آب مبتنی بر استاندارد بینالمللی ISO 46001 را پیادهسازی کرده است. این شرکت سالانه میلیونها مترمکعب آب شیرین را با استفاده از فاضلاب تصفیهشده شهرهای اطراف برای عملیات صنعتی و آبیاری فضای سبز صرفهجویی میکند—راهکاری حیاتی که قابلیت انتقال به مناطق کمآب آفریقا را نیز دارد. همچنین فولاد مبارکه یکی از بزرگترین پروژههای انرژی تجدیدپذیر کشور را در دست اجرا دارد: نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی با قابلیت توسعه تا ۱۰۰۰ مگاوات، که از نظر ظرفیت، از کل تولید خورشیدی فعلی کشور فراتر میرود. این نیروگاه سالانه باعث صرفهجویی حدود ۳۵۰ میلیون مترمکعب گاز طبیعی و جلوگیری از انتشار بیش از یک میلیون تن دیاکسیدکربن میشود. این پروژه، نمونهای پیشرو از تعهد صنعت فولاد ایران به کاهش ردپای کربنی است؛ تجربهای ارزشمند که میتواند به توسعه فولاد سبز در آفریقا شتاب دهد.
فولاد مبارکه همچنین پیشرفتهترین سیستمهای پایش و کنترل آلودگی هوا را در کارخانههای خود نصب کرده و موفق شده است بهطور قابلتوجهی میزان گرد و غبار و آلایندههای صنعتی را کاهش دهد. از سوی دیگر، تخصص ایران در تولید فولاد از طریق احیای مستقیم مبتنی بر گاز، بهویژه در شرایطی که بسیاری از پروژههای سنگآهن آفریقا به دنبال استفاده از گاز طبیعی یا هیدروژن برای تولید فولاد سبز هستند، مزیت راهبردی محسوب میشود. بهطور خلاصه، ایران آماده است تا در کنار کشورهای آفریقایی نهتنها ظرفیتهای فولادی جدید ایجاد کند، بلکه در ساخت ظرفیتهایی پایدار، مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر، بهرهوری منابع و حداقلسازی اثرات زیستمحیطی نیز شریک قابلاعتمادی باشد.
شرکتهای تابعه و داراییهای بالادستی: فولاد مبارکه و سایر گروههای بزرگ فولادی ایران، از مزیت ساختارهای یکپارچه عمودی برخوردارند؛ به این معنا که زنجیرهای کامل از معدن تا محصول نهایی را از طریق شرکتهای تابعه و سرمایهگذاریهای بالادستی و پاییندستی پوشش میدهند. بهعنوان نمونه، گروه فولاد مبارکه دارای دسترسی مستقیم به معادن سنگ آهن (یا قراردادهای بلندمدت با تامینکنندگان معدنی معتبر)، کارخانههای گندلهسازی، واحدهای احیای مستقیم (DRI) و تأسیسات فولادسازی و نورد نهایی است. این زنجیره، از طریق مشارکتهایی مانند مجموعه سنگان و همچنین شرکتهای پاییندستی تخصصی در تولید ورقهای خودرویی، لوله، و محصولات ویژه، تکمیل شده است. چنین ساختار یکپارچهای، ثبات در تأمین مواد اولیه و کنترل کیفیت محصول نهایی را تضمین میکند. در صورت شکلگیری یک سرمایهگذاری مشترک در آفریقا با مشارکت گروههایی مانند فولاد مبارکه، شریک آفریقایی میتواند از مزایای این انسجام زنجیرهای بهرهمند شود. این شامل:
• تضمین پایدار تأمین مواد اولیه (اعم از سنگآهن یا فولاد نیمهساخته)،
• انتقال دانش فنی و بهترین شیوههای عملیاتی در کل زنجیره تولید،
• و دسترسی به توانمندیهای صنعتی ایران در تولید تجهیزات و قطعات یدکی است؛ صنعتی که حتی توان تولید قطعات کارخانههای غربی را نیز دارد، و وابستگی به تامینکنندگان خارجی را بهشدت کاهش میدهد.
ابعاد وسیع عملیات فولاد مبارکه همچنین مزایای اقتصادی مهمی در زمینه تدارکات ایجاد کرده است. رهبری یک پروژه صنعتی در آفریقا از سوی فولاد مبارکه میتواند به بهرهبرداری از صرفهجوییهای مقیاس منجر شود؛ بهویژه در تأمین تجهیزات، مواد اولیه، و خدمات مهندسی با قیمت رقابتیتر. افزون بر آن، شرکتهای ایرانی تجربه گستردهای در ساخت کارخانههای فولادی در مناطق سختگذر و کمزیرساخت – نظیر کویرهای ایران یا پروژههای برونمرزی در شرایط مشابه – دارند. این تجربه ارزشمند میتواند در اجرای پروژههای صنعتی در مناطق چالشبرانگیز آفریقا نقش کلیدی ایفا کند.
همافزایی ظرفیتها برای آیندهای مشترک
برای بهرهبرداری مؤثر از ظرفیتها و مزایای متقابل ایران و کشورهای آفریقایی در حوزه فولاد و صنایع معدنی، مجموعهای از چارچوبهای عملی برای همکاری پیشنهاد میشود. این سازوکارها میتوانند مسیر تحقق پروژههای مشترک، انتقال دانش، و توسعه پایدار را هموار سازند:
اول: سرمایهگذاری مشترک (Joint Ventures): ایجاد شرکتهای مشترک بین طرفهای ایرانی و آفریقایی با هدف توسعه معادن، احداث کارخانههای گندلهسازی و فولادسازی، و بهکارگیری مزایای رقابتی هر دو طرف. این مدل، زمینه تقسیم ریسک، بهرهمندی متقابل از بازارها و بهرهگیری از منابع بومی را فراهم میسازد.
دوم: قراردادهای EPC (مهندسی، تدارکات و ساخت): شرکتهای ایرانی با تجربه گسترده در احداث پروژههای فولادی و معدنی، میتوانند بهعنوان پیمانکاران اصلی پروژههای صنعتی در آفریقا ایفای نقش کنند. این همکاری میتواند در احداث زیرساختها، انتقال تکنولوژی و تحویل پروژههای کلید در دست مؤثر باشد.
سوم: انتقال فناوری و برنامههای آموزشی: توسعه ظرفیت انسانی از طریق تبادل دانش فنی و اجرای برنامههای آموزشی دوجانبه، شامل: تأسیس مراکز آموزش فنی مشترک؛ اعزام متخصصان ایرانی به آفریقا؛ پذیرش دانشجویان و نیروهای فنی آفریقایی در واحدهای صنعتی ایران.
چهارم: مکانیسمهای نوآورانه برای تأمین مالی پروژهها: با توجه به محدودیتهای مالی متعارف، استفاده از روشهایی مانند: تأمین مالی از طریق سوآپ کالا (کالا در برابر سرمایهگذاری)؛ ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک؛ بهرهگیری از ظرفیتهای مالی منطقهای و بینالمللی برای پشتیبانی از پروژهها پیشنهاد میشود.
پنجم: تفاهمنامههای راهبردی و توافقات بیندولتی: امضای تفاهمنامهها و اسناد همکاری در سطح دولتها با هدف، تسهیل تجارت و تبادل کالا، حمایت حقوقی از سرمایهگذاران دوطرفه و تسهیل صدور روادید برای متخصصان و مدیران پروژهها.
هدف نهایی این چارچوبها، خلق منافع مشترک، تسریع در توسعه صنعتی، انتقال پایدار فناوری و تقویت روابط بلندمدت اقتصادی و فنی میان ایران و کشورهای آفریقایی است.
تلاقی نیازها و ظرفیتها
ایران و آفریقا در نقطهای امیدوارکننده از تلاقی نیازها و ظرفیتها قرار گرفتهاند. از یکسو، قاره آفریقا با جمعیتی در حال رشد، بهدنبال صنعتیسازی، توسعه زیرساخت و ایجاد ارزش افزوده برای منابع معدنی گسترده خود است. از سوی دیگر، ایران با برخورداری از یکی از صنایع فولاد و معدن پیشرفته در منطقه، به رهبری شرکتهایی مانند فولاد مبارکه، از قابلیتهای فنی، تجربه مهندسی و رویکردی راهبردی برخوردار است که آن را به شریکی بالقوه و قابل اتکا در مسیر توسعه آفریقا تبدیل میکند.
این همکاری میتواند به شکلی متقابل، منافع راهبردی را برای هر دو طرف به ارمغان آورد. ایران از طریق سرمایهگذاری مشترک، ارائه خدمات مهندسی، پیوند زنجیرههای تأمین و مشارکت در پروژههای توسعهای، میتواند دسترسی پایدار به مواد خام راهبردی را تضمین کرده و بازارهای جدیدی برای محصولات و خدمات خود بیابد. در مقابل، کشورهای آفریقایی از ایجاد زیرساختهای صنعتی، انتقال فناوری، ایجاد اشتغال و رشد مهارتهای بومی سود میبرند، درحالیکه منابع طبیعیشان به جای خروج خام، در مسیر توسعه داخلی به کار گرفته میشود. ستونهای راهبردی مشخصشده در این سند، نقشهراهی روشن برای همکاریهای پایدار ترسیم میکنند. اما تحقق این چشمانداز، نیازمند گذار از کلام به اقدام است: شناسایی پروژههای پایلوت، تعهد مالی، انتقال مؤثر مهارتها و اجرای چارچوبهای همکاری از جمله پیششرطهای ایجاد اعتماد و حرکت پایدار هستند.
این یک مشارکت برد-برد است که میتواند زنجیرههای ارزش جدیدی را ایجاد کند؛ زنجیرههایی که از مرزهای جغرافیایی عبور میکنند و بهجای تقویت وابستگی، بر پایه احترام متقابل و عملگرایی اقتصادی بنا شدهاند. این همکاری نه تنها صنعت و معدن را در هر دو سوی این مشارکت تقویت خواهد کرد، بلکه روابط ژئوپلیتیک و پیوندهای انسانی میان ایران و ملتهای آفریقایی را نیز گسترش خواهد داد. اکنون زمان آن فرا رسیده است که این همکاریها از سطح گفتوگو به مرحله اجرا برسند — و حضور و رهبری شرکت فولاد مبارکه در این پنل، نمادی از تعهد جدی ایران به ایفای نقشی فعال و سازنده در این مسیر است.
در نهایت، فرصتهای راهبردی سرمایهگذاری ایران در معدن و فلزات آفریقا با تمرکز بر زنجیره سنگآهن و فولاد در موارد زیر خلاصه میشود:
۱. ظرفیت بکر منابع معدنی آفریقا
قاره آفریقا یکی از غنیترین نواحی جهان از نظر ذخایر سنگآهن بهشمار میرود. کشورهای گینه (با معدن عظیم سیماندو)، موریتانی (معدن زویرات)، سنگال (کمربند فالمه) و نامیبیا، میزبان ذخایر عظیم و با عیار بالای سنگآهن هستند که بخش عمدهای از آنها هنوز به بهرهبرداری کامل نرسیده است.
۲. حرکت بهسوی توسعه زنجیره ارزش
بسیاری از کشورهای آفریقایی، با هدف کاهش خامفروشی و ارتقای توان صنعتی خود، بهدنبال توسعه زنجیره کامل ارزش از استخراج سنگآهن تا تولید فولاد هستند. پروژههای موفقی نظیر فولاد PDV در زامبیا (با مشارکت چین) و طرح آهن سبز در نامیبیا، نمونههایی از این رویکرد تحول گرا هستند. این مسیر، فرصتهای خاصی را برای سرمایهگذاران خارجی فراهم میکند:
• دسترسی به منابع غنی، کمهزینه و بکر
• رشد پایدار تقاضای داخلی برای فولاد
• حمایتهای هدفمند دولتی از سرمایهگذاری صنعتی
• امکان مشارکت در پروژههای فرآوری و فولادسازی
• مزیت نیروی انسانی ارزان و امکان بومیسازی فناوری
۳. رقابت ژئوپلیتیک بر سر منابع آفریقا
در حال حاضر، قاره آفریقا به عرصه رقابت بازیگران بزرگ جهانی بدل شده است. چین با مدل «زیرساخت در برابر منابع» و سرمایهگذاری سنگین در پروژههایی نظیر سیماندو (سنگآهن گینه) و معادن فلزات نادر در کنگو، نفوذ اقتصادی گستردهای پیدا کرده است. در مقابل، آمریکا و اتحادیه اروپا با رویکردهای پایدارتر، نظیر انتقال فناوری و پروژههای چندجانبه، وارد میدان شدهاند.
۴. فرصتهای راهبردی برای ایران
در چنین شرایطی، ایران نیز میتواند نقشی مؤثر و متمایز ایفا کند:
• تأمین مواد اولیه راهبردی مانند سنگآهن، منگنز و بوکسیت
• مشارکت در پروژههای معدنی و فولادی در کشورهای آفریقایی
• صادرات خدمات فنی، مهندسی و طراحی کارخانههای فرآوری
• تقویت تجارت دوطرفه بین مواد خام آفریقا و محصولات صنعتی ایران
• بهرهگیری از ظرفیت آفریقا برای دور زدن تحریمها از طریق همکاری با کشورهایی مستقل از بلوک غرب
۵. پروژههای کلیدی در حال اجرا
چند پروژه شاخص نشاندهنده شتاب تحولات در این حوزه هستند:
• معدن سیماندو در گینه: بزرگترین معدن سنگآهن در حال توسعه جهان (با ظرفیت ۱۲۰ میلیون تن در سال)
• SNIM در موریتانی: برنامهریزی برای دو برابر شدن تولید سنگآهن تا ۲۰۳۰
• فولاد PDV در زامبیا: راهاندازی با مشارکت چین در کمتر از ۱۰ ماه
• آهن سبز نامیبیا: نخستین پروژه احیای سنگآهن با استفاده از هیدروژن سبز در آفریقا
۶. توصیه راهبردی برای ورود ایران
ورود مؤثر و پایدار به بازار معدن و فلزات آفریقا، نیازمند نگاه راهبردی بلندمدت و رویکردی مبتنی بر مشارکت بُرد-بُرد است. تعامل سازنده با دولتهای محلی، تعهد به انتقال فناوری، توانمندسازی نیروی انسانی بومی و ارزشآفرینی محلی، از الزامات حیاتی این مسیر است. ایران، با تکیه بر تجربیات صنعتی خود در صنایع سنگین، دانش فنی مهندسان داخلی، و سابقه حضور موفق در پروژههای دشوار داخلی و خارجی، میتواند شریکی قابل اعتماد و اثرگذار برای توسعه معدنکاری و فولادسازی در قاره آفریقا باشد؛ نقشی که همزمان دسترسی به منابع حیاتی و گسترش بازارهای صادراتی را برای ایران به همراه دارد.
ارسال نظر