عکس

در حالی که گلوله و موشک آسمان اوکراین را می‌شکافند، زمین‌های این کشور به عرصه‌ای تازه برای رقابت‌های جهانی بدل شده‌اند. توافق تاریخی اوکراین با اتحادیه اروپا برای دسترسی به ذخایر لیتیوم، تلاش برای کاهش وابستگی به چین و هم‌زمان، بازی پیچیده‌ای میان آمریکا، کانادا و حتی چین! آیا اوکراین می‌تواند در میانه جنگ، معادلات جهانی مواد معدنی حیاتی را بازتعریف کند؟ این داستانی است از گنج‌های معدنی، رقابت ژئوپلیتیک، و دغدغه‌های زیست‌محیطی در دل یک کشور جنگ‌زده!.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در دشت‌های طلایی اوکراین، جایی که زمانی خوشه‌های گندم در نسیم تاب می‌خوردند، حالا نگاه‌ها به اعماق زمین دوخته شده است. این کشور، که روزگاری «سبد نان اروپا» لقب داشت، اکنون به میدان نبرد جدید تبدیل شده؛ نبردی که این بار نه بر سر خاک و خط مرزی، بلکه برای تصاحب منابع معدنی حیاتی شکل گرفته است. جنگ اوکراین و روسیه، در ظاهر، نزاعی بر سر قلمرو و سیاست است، اما در زیر پوست زمین، رقابتی ژئوپلیتیک برای تسلط بر گنجینه‌های معدنی اوکراین در حال شکل‌گیری است؛ گنجینه‌هایی که می‌تواند آینده فناوری‌های نوین جهان را رقم بزند.

اوکراین، با دارا بودن یکی از بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم در اروپا، گرافیت و عناصر کمیاب خاکی، به وزنه‌ای استراتژیک در زنجیره تأمین جهانی تبدیل شده است. این مواد معدنی، شریان حیاتی صنایع سبز و فناوری‌های پیشرفته محسوب می‌شوند: از باتری خودروهای الکتریکی گرفته تا توربین‌های بادی و حتی تجهیزات نظامی. در حالی که جنگ در شرق اوکراین شعله‌ور است، شرکت‌های غربی، از بروکسل تا واشنگتن، در صف مذاکره با کی‌یف ایستاده‌اند تا سهمی از این ثروت خام به دست آورند.

در ۲۹ آوریل، اتحادیه اروپا و اوکراین توافقی تاریخی امضا کردند: دسترسی شرکت‌های اروپایی به ذخایر لیتیوم اوکراین در ازای سرمایه‌گذاری برای توسعه زیرساخت‌های معدنی این کشور. هدف بروکسل مشخص است؛ کاهش وابستگی به چین، کشوری که حدود ۸۰ درصد از عرضه جهانی عناصر کمیاب خاکی را در اختیار دارد و هر نشانه‌ای از محدودیت صادرات آن، زنگ‌های خطر را برای صنایع اروپایی به صدا در می‌آورد. برای اوکراین، این توافق هم فرصتی است برای جذب سرمایه و توسعه اقتصادی، و هم راهی برای تقویت جایگاهش در معادلات ژئوپلیتیک.

اما این توافق، همانند معادن زیرزمینی، پر از لایه‌های پنهان است. بخش قابل‌توجهی از ذخایر معدنی اوکراین در شرق این کشور و در مناطق جنگ‌زده دونباس قرار دارد؛ همان جایی که گلوله‌ها و خمپاره‌ها هر لحظه می‌توانند عملیات استخراج را متوقف کنند. علاوه بر آن، چالش‌های زیست‌محیطی به سایه‌ای بر سر این پروژه‌ها تبدیل شده‌اند. اوکراین سابقه‌ای نه‌چندان درخشان در مدیریت پسماندهای معدنی دارد و کارشناسان محیط‌زیست هشدار می‌دهند که توسعه بی‌رویه معادن می‌تواند به آلودگی گسترده آب و خاک و از بین رفتن زمین‌های کشاورزی منجر شود—آن هم در کشوری که زمین‌های حاصلخیزش زمانی مایه مباهات ملی بود.

این میان، رقابت برای دستیابی به منابع اوکراین تنها به اروپا محدود نمی‌شود. ایالات متحده و کانادا هم به‌دنبال سهم خود هستند و در حال مذاکره با مقامات کی‌یف برای دسترسی به گرافیت و عناصر کمیاب خاکی هستند. چین، که پیش‌تر با سرمایه‌گذاری در بخش معدن اوکراین جای پای خود را محکم کرده بود، اکنون با بن‌بست دیپلماتیک مواجه است: موضع‌گیری‌های اوکراین در حمایت از تحریم‌های غرب علیه روسیه، باعث شده که برخی پروژه‌های چینی به حالت تعلیق درآید و پکن از معادله کنار گذاشته شود.

اما شاید بزرگ‌ترین چالش، در داخل کشور اوکراین باشد. مقامات دولتی، بین وسوسه سرمایه‌گذاری خارجی و دغدغه حفظ حاکمیت ملی بر منابع حیاتی کشور، گرفتار شده‌اند. برخی از سیاستمداران اوکراینی خواستار ایجاد یک شرکت دولتی استخراج معادن هستند تا از نفوذ بیش از حد شرکت‌های خارجی جلوگیری کنند. این در حالی است که شرکت‌های غربی، برای تأمین مواد معدنی حیاتی صنایع خود، اصرار دارند که با امضای قراردادهای بلندمدت، امنیت دسترسی‌شان تضمین شود.

به این ترتیب، آنچه در اعماق زمین اوکراین مدفون است، دیگر تنها منبع ثروت نیست؛ بلکه به میدان نبردی جدید در ژئوپلیتیک جهانی بدل شده است. نتیجه این رقابت نه‌تنها بر سرنوشت اقتصادی اوکراین تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند شکل‌دهنده آینده زنجیره تأمین جهانی در حوزه فناوری‌های سبز و پیشرفته باشد. در این میان، سوال بزرگ این است: آیا اوکراین می‌تواند از این فرصت تاریخی برای بازسازی اقتصاد جنگ‌زده خود بهره ببرد، یا این ثروت‌های زیرزمینی به ابزاری برای نفوذ و فشار خارجی تبدیل خواهد شد؟ در دنیایی که انتقال انرژی و فناوری‌های پاک به سرعت در حال رشد است، معادن اوکراین همانند یک معمای چندوجهی باقی مانده‌اند: معادلات ثروت، خطر جنگ و بازی بزرگ ژئوپلیتیک؛ همه در دل خاکی که روزگاری فقط به خاطر گندم‌هایش معروف بود.

اکونومیست

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =