پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در آن زمان صحبت از این بود که بازار انرژی باید کار خودش را انجام بدهد و برق به قیمت تعادلی خرید و فروش شود، اما آن دستهای پنهان در سمت تقاضا مینشستند و روند کار را دستکاری میکردند! نتیجه آن وضعیت، امروز خودش را در ناترازی انرژی در کشور نشان داده است، چراکه نیروگاهها فرصت این را نداشتهاند که راندمان خود را بالا ببرند و اورهال شوند. امروز بازار برق به قدری در هم ریخته است که به دشواری میتوان به آن سر و سامان بخشید. در چنین شرایطی و با هدف رفع مشکلات موجود، بورس انرژی به همت دوستانی که در بازار سرمایه سیاستگذاری میکردند، تشکیل شد و قوام یافت تا بتوان از این طریق به خرید و فروش برق در کشور اقدام کرد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که در کشور ما متأسفانه برق ویژگی کالای اقتصادی را پیدا نکرده است و به چشم یک کالای اقتصادی به آن نگاه نمیشود. لذا ضرورت دارد که وزارت نیرو، وزارت اقتصاد، سازمان بورس و البته سایر دستگاههای ذیربط در این زمینه، در گام نخست و ابتدایی برق را به یک کالای اقتصادی تبدیل کنند تا از وضعیت ناترازی خارج شود. چنانکه بسیاری از کالاها به طور مشخص نیز تعریف شده نیستند؛ اما وقتی بازار این کالاها به حال خود رها شده باشد، عرضه و تقاضا به خودی خود متعادل شده و قیمت تعادلی برای آنها تعیین و لذا خرید و فروش به درستی طبق روال انجام میشود و کالا درست و به موقع به دست خریدار میرسد.
ظلم در حق فعالان تولیدی
طی چند سال گذشته دغدغه مسؤولان ارشد کشور ما رشد اقتصادی بوده است و بر این موضوع تاکید بسیاری داشتهاند، اما باید به این نکته توجه کرد که رشد اقتصادی نیز در سایه تولید ناخالص داخلی رخ میدهد و تولید ناخالص داخلی نیز شامل همین کارخانهها و صنایع و البته خدمات در کشور میشود. جالب است بدانید که در ۶ ماه نخست سال جاری برخی از کارخانهها تنها ۴ و برخی نیز ۵ ماه فعالیت داشتند! به این دلیل که برق کافی وجود نداشته و لذا روند فعالیت آنها مختل شده است. بنابراین در ۶ ماه نخست سال جاری در مقایسه با ۶ ماه نخست سال گذشته و همچنین در مقایسه با ۶ ماه دوم سال گذشته در صنایع معدنی، فولادی و خودرو با کاهش تولید مواجه شدهایم که عموماً به دلیل قطعی و کمبود انرژی برق بوده است. این یعنی یک کارخانه بزرگ تولیدی بالغ بر ۶ ماه هزینههایی مانند حقوق و مزایا و هزینههای سربار را متحمل شده است، ولی در عمل تنها ۴ ماه و نهایتاً ۵ ماه فعالیت و فروش داشته است! باید پرسید که آیا ظلمی از این بالاتر در حق این فعالان تولیدی میتوان کرد؟
احترام به ساز و کار بازار
بیتردید مسؤولان حوزه انرژی و نیرو زحمات بسیار زیادی در این حوزه متقبل شدهاند ولی نقطه حساس همین است که باید کالای برق به یک کالای اقتصادی تبدیل شود، چراکه اگر این امر محقق نشود، در همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید و هیچ مشکلی حل نخواهد شد.
باید بدانیم که بازار نیز یکی از پدیدههای طبیعی است که باید به آن احترام گذاشت و چنانچه بازار واقعی برق درست شود، بازار اوراق بهادار مربوط به برق که یکی از آنها نیز بازار صرفهجویی انرژی است به کمک آن خواهد شتافت. وگرنه این بازار نیز پس از مدتی به یک بازار محدود بدل میشود و بیشتر به درد تصفیه میخورد تا توسعه! ولی اگر آن بازار اصلی ایجاد شود، این اوراق جایگاه خود را پیدا کرده و حتماً نیز بر روند کار مؤثر خواهد بود. در چنین شرایطی گواهی اعتبار آلایندگی یا بازار صرفهجویی انرژی کار خود را به درستی انجام خواهند داد. لذا باید در کنار مسائلی مانند تحریمها و اعمال مدیریت صحیح، احترام به ساز و کار بازارها نیز در نظر گرفته شود. بیشک ضرورت دارد، با افزایش بهرهوری، کاهش و بهینهسازی مصرف و پرداخت یارانههای عادلانه، برق را به جایگاه خود که کالایی اقتصادی است و نقش مهمی در توسعه زیرساختها و تولید دارد، برسانیم.
حجتاله صیدی -رئیس سازمان بورس
ارسال نظر