پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اگر تا چند سال پیش با تعداد بالای جوانان فعال در شرکتهای استارتآپی روبهرو بودیم حالا میبینیم که بسیاری از این شرکتها به دنبال نیروهای توانمند هستند، زیرا در دو، سه سال گذشته بیش از ۲ هزار ویزای استارتآپی و کارآفرینی به مقصد کشورهای توسعهیافته و حتی کشورهای همسایه، برای جوانان ایرانیان صادر شده است.
چرا به چنین روزی گرفتار شدهایم که درصد بالایی از جمعیت کشور تحقق رویاهای خود را در سرزمینهای دیگر جستوجو میکنند؟ پاسخ به این سوال به عوامل متعدد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باز میگردد، اما ریشه اصلی آن را به اعتقاد من باید در کاهش شدید اعتماد اجتماعی و سقوط سرمایه اجتماعی دنبال کرد. اگر روزی بیشتر شاهد مهاجرت دانشجویان و نخبگان علمی برای تحصیل به کشورهای دیگر بودیم حالا میبینیم از ورزشکاران مدالآور و فعالان استارتآپی گرفته تا کارمندان و کارگران آرزوی مهاجرت دارند و حتی بسیاری از خانوادهها، فرزندانشان را از همان کودکی به مدارس خارج از کشور میفرستند. برای مثال طبق آمار سازمان نظام پزشکی تعداد گواهی گوداستندینگ از حدود ۷۵۰ نفر در سال ۱۳۹۷ به ۶ هزار نفر در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است؛ اتفاقی که آثار منفی شدید خود را در سالهای آینده با کمبود پزشک، داروساز و به خصوص پرستار در نظام درمان کشور نشان خواهد داد.
طبق گزارش بانک مرکزی در طول ۲۰ سال گذشته که در ۱۲ سال آن میانگین نرخ سرمایهگذاری منفی بوده، حداقل ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است؛ عددی که طبق برنامه هفتم توسعه معادل نیاز کشور برای رسیدن به رشد ۸ درصدی در یکسال است. در واقع در چند سال گذشته وضعیت شتاب خروج سرمایه و افزایش استهلاک سرمایه به مراتب تندتر از ورود سرمایه بوده است.
در شرایط کنونی معتقدیم برای مدیریت مساله مهاجرت نیروی انسانی و فعالان اقتصادی و کسبوکارها ضرورت دارد انگاره حاکمیت از بخش خصوصی و جامعه تغییر کند.
ارسال نظر