• ۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳
  • کد خبر: 76139
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه

ادغام‌های برنده

چرا بعضی ادغام‌ها موفق و برخی شکست می‌خورند؟
مصری‌پور

ادغام‌ها همیشه با وعده تحول آغاز می‌شوند، اما تنها برخی واقعاً بازی را عوض می‌کنند. از پرواز دیزنی با پیکسار و پیشروی گوگل با اندروید گرفته تا موفقیت‌های بی‌سروصدای ایران در بانکداری و فولاد، یک حقیقت روشن است؛ رمز پیروزی، نه در شعار، که در طراحی دقیق و اجرای هوشمندانه نهفته است.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، این یادداشت، رد پای برندگان را دنبال می‌کند و راز عبورشان را از میدان مین ادغام‌ها برملا می‌سازد. ادغام‌ها اغلب با وعده‌های بزرگ کلید می‌خورند؛ کارآیی بالاتر، تسلط بر بازار یا دگرگونی صنایع. اما تاریخ مملو از معاملاتی است که زیر فشار بلندپروازی یا سوءمدیریت فروپاشیدند. با این حال، برخی ادغام‌ها به پیروزی‌های درخشان تبدیل شدند و درس‌هایی ماندگار به جای گذاشتند. این یادداشت، شاهکارهای جهانی و ایرانی را مرور می‌کند و راز برتری برندگان بر بازندگان را می‌کاود.

شاهکارهای جهانی

ابتدا به خرید پیکسار توسط دیزنی در سال ۲۰۰۶ نگاه کنید؛ معامله‌ای به ارزش ۴/۷ میلیارد دلار که سرنوشت انیمیشن را تغییر داد. دیزنی که در دهه ۱۹۹۰ از دوران طلایی‌اش فاصله گرفته بود، در برابر موفقیت‌های پیکسار با آثاری مانند داستان اسباب‌بازی و در جست وجوی نمو کم‌رمق به نظر می‌رسید. اما این ادغام، ورق را برگرداند. دیزنی با تکیه بر خلاقیت بی‌نظیر پیکسار و قدرت توزیع گسترده خود، موفقیت‌هایی چون داستان اسباب‌بازی ۳ را رقم زد و میلیاردها دلار درآمد کسب کرد. رمز این بازگشت درخشان، میدان دادن به نوآوری پیکسار و بهره‌گیری هوشمندانه از زیرساخت‌های دیزنی بود. در اینجا، هم‌افزایی نه یک شعار، بلکه واقعیتی حیاتی بود.

سپس، ادغام اکسون و موبیل در سال ۱۹۹۸، با ارزش ۸۰ میلیارد دلار، غولی نفتی زاده شد. در روزگاری که قیمت نفت بالا و پایین می‌رفت، این دو، هزینه‌های زائد را حذف کردند و زنجیره تأمین را استوار ساختند. سرمایه‌گذاران چهار برابر سود بردند. منتقدان شاید قدرت نفت را نکوهش کنند، اما این ادغام نشان داد یکپارچگی افقی اگر خوب اجرا شود کارساز است.

خرید اندروید توسط گوگل در سال ۲۰۰۵ هم شگفت‌انگیز است؛ تنها ۵۰ میلیون دلار خرج برداشت. آن روزها گوشی‌های هوشمند هنوز همه‌گیر نبودند. گوگل اما آینده را خواند: پلتفرمی برای سلطه بر موبایل. امروز اندروید بیش از ۷۰ درصد گوشی‌های جهان را می‌چرخاند و موتور تبلیغات گوگل را تغذیه می‌کند. راز این برد نگاه دوراندیشانه بود؛ گوگل نه فقط شرکتی، بلکه اکوسیستمی خرید.

پیروزی‌های خاموش ایران

بازار ایران، با وجود سایه سنگین تحریم‌ها و دخالت‌های گسترده دولت، کمتر شاهد ادغام‌های پرسر و صداست، اما خالی از تجربه‌های موفق هم نیست. نمونه شاخص آن، ادغام بانک‌های شبه‌دولتی مانند قوامین، انصار، حکمت و سپه است؛ اقدامی هدفمند که برای کاهش هزینه‌ها و تقویت بنیان‌های مالی انجام شد. در نتیجه این ادغام، نهادی قدرتمندتر شکل گرفت که توانست در برابر نوسانات شدید اقتصادی ایستادگی کند. رمز این موفقیت اما، برنامه‌ریزی منسجم و هماهنگی میان بازیگران کلیدی بود؛ همان چیزی که اغلب در ادغام‌های شکست‌خورده غایب است.

در بخش پتروشیمی، شرکت‌ها برای تولید بیشتر و رقابت جهانی ادغام شدند و بلوک‌های مدیریتی‌شان برای یکپارچگی بهتر جابه‌جا شد. این حرکت با اشتراک منابع و فناوری، صادرات را رونق داد و کلیدی برای بقا در تحریم ظالمانه بود. تطابق راهبردی جواب داد: بزرگ‌تر شو، صادر کن، بمان.

زنجیره فولاد هم با ادغام درخشید. فولاد مبارکه با خرید اپال، ساخت نیروگاه خورشیدی، بازچرخانی پساب و ادغام زیرمجموعه‌ها، به غول خاورمیانه بدل شد. یکپارچگی افقی و عمودی زنجیره تأمین، این شرکت را پیشران حوزه‌های نوآوری کرد. فناوری اطلاعات هم بی‌نصیب نماند. ادغام شرکت‌های نرم‌افزاری و استارت‌آپ‌ها غول‌هایی چون سوپر اپلیکیشن‌ها را زاده که با خدمات گسترده، شانه به شانه بانک‌ها و هلدینگ‌ها می‌زنند. دانش مشترک و هدف یکسان، این پیروزی‌ها را ممکن ساخت.

کیمیای موفقیت چیست؟

این داستان‌ها ریشه‌ای مشترک دارند: هدف روشن. دیزنی خلاقیت طلبید، اکسون کارآیی، گوگل گستردگی. این برخلاف شکست‌هایی چون AOL و تایم وارنر در دهه دوهزار است که در رویاهایی گُنگ غرق شد. زمان‌بندی هم حیاتی است: اکسون از آشوب نفت بهره برد، گوگل پیش از انفجار موبایل آمد. پیکسار با آزادی شکفت، بانک‌های ایران با نظم، فولاد با نوآوری.

اما دام‌ها در کمین‌اند. قیمت‌گذاری غلط، مثل خرید نوکیا توسط مایکروسافت در ۲۰۱۳، یا ناسازگاری فرهنگی، مثل دایملر-کرایسلر در ۱۹۹۸، همه چیز را بر باد می‌دهد. موفقیت‌های ایران، هرچند نه بزرگ، با محدودیت منابع از این تله‌ها گریختند.

درس‌هایی برای فردا

جهان به فناوری و انرژی سبز چشم دوخته است. هوش مصنوعی یا تسلا شاید هدف بعدی باشند. در ایران، نام‌گذاری سال به «سرمایه‌گذاری» و تاکید بر دانش‌بنیان، درهای ادغام در مالی و انرژی را باز می‌کند. اما قواعد کهنه پابرجاست: صنعت را نشناسی، نقش دولت را لحاظ نکنی، قیمت را خطا کنی، فرهنگ را ندید بگیری، یا اجرا را ببازی، شکست می‌خوری.

مک‌کینزی می‌گوید فقط ۲۵ درصد ادغام‌ها به وعده‌شان می‌رسند؛ بقیه در اجرا یا خودبینی می‌لغزند. موفقیت‌های ایران و جهان با تمرکز، این آمار را رد کردند. دیزنی پیکسار را دگرگون نکرد، بلکه بر درخشش آن افزود. گوگل اندروید را فقط نخرید بلکه ساخت.

ادغام جادو نیست بلکه شرط‌بندی است روی آدم‌ها، بازار و نظم. از کالیفرنیا تا تهران، این بردها نشان می‌دهند با راهبرد درست چه می‌توان کرد. شرکت‌ها که به دنبال معامله بعدی‌اند، باید این پیروزی‌ها را بخوانند. اگر خوب پیش بروند، جایزه بزرگی دریافت می‌کنند. اما اگر خطا بروند، گورستان ادغام‌ها در انتظار خطاکاران است.

مصطفی مصری‌پور-نویسنده ماهنامه

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =