پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در حالی که بازار سرمایه ایران با نوسانات متعددی دست و پنجه نرم میکند، بررسی دادههای ماهانه سازمان بورس نشان میدهد که کمربند فلزی اقتصاد کشور (شامل فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی) نه تنها در برابر فشارها دوام آورده، بلکه در بخش درآمدی رکوردهای خیرهکنندهای را ثبت کرده است. با این حال، این ماشین پولسازی برای ادامه حرکت، هزینهی گزافی را در بخش انرژی میپردازد و همچنان انرژی، پاشنه آشیل صنایع معدنی کشور محسوب میشود و بهتر است که شرکتها، مساله خود تأمینی را با شتاب بیشتری پیگیری کنند.
رنسانس درآمدی؛ رشد فراتر از انتظار
اگر بخواهیم نبض تولید و فروش را در آبانماه بسنجیم، صنایع فلزی و معدنی ستارههای بیچونوچرای میدان بودهاند. برخلاف تصور رکود، اعداد حکایت از یک جهش اسمی و واقعی در جریان نقدینگی این صنایع دارند.
۱. جهش درآمدی در مقیاس سالانه
دادههای تجمیعی ۸ ماهه (از ابتدای سال تا پایان آبان ۱۴۰۳) تصویر روشنی از رشد ارائه میدهند:
صنعت استخراج کانههای فلزی: این بخش با ثبت درآمد ۲۱۴ هزار میلیارد تومان (همت)، رشدی ۶۴ درصدی را نسبت به مدت مشابه سال قبل (۱۱۸ همت) تجربه کرده است. این جهش ناشی از افزایش ۱۳ درصدی در حجم تولید (رسیدن به ۶۵ میلیون تن) و بهبود نرخهای فروش است.
صنعت فلزات اساسی: درآمد این صنعت مادر به رقم شگفتانگیز ۸۲۶ همت رسیده است که نشاندهنده رشد ۳۵ درصدی نسبت به سال گذشته است. اگرچه مقدار تولید در این بخش افتی ۵ درصدی (رسیدن به ۱۸.۱ میلیون تن) داشته، اما افزایش نرخها و تمرکز بر محصولات با ارزش افزوده بالاتر، تراز مالی را کاملاً مثبت نگه داشته است.
۲. آبانِ داغِ فروش
نگاهی به عملکرد ماهانه (آبان نسبت به مهر و آبان سال قبل) نشان میدهد که موتور فروش با قدرت میچرخد:

رشد نقطه به نقطه: صنعت استخراج کانههای فلزی در آبان ۱۴۰۳ نسبت به آبان سال قبل، ۷۳ درصد رشد درآمد داشته است. فلزات اساسی نیز در همین مقیاس ۵۶ درصد رشد را ثبت کردهاند.
عملکرد ماهانه: در مقایسه با مهرماه، کانههای فلزی ۵ درصد و فلزات اساسی ۴ درصد رشد فروش داشتهاند.
پیشتازان میدان: نمادهای «فخوز» (فولاد خوزستان) با رشد ۴۲ درصدی و «فولاد» (فولاد مبارکه) با رشد ۱۱ درصدی در فروش ماهانه، لکوموتیوهای این حرکت بودهاند. همچنین در بخش معدنی، با وجود کاهش فصلی تولید در نمادهایی مثل «کگل» و «کچاد»، افزایش نرخ فروش کنسانتره و گندله، منجر به حفظ مدار صعودی درآمد شده است.
جمعبندی بخش اول: صنایع فلزی و معدنی با تکیه بر افزایش نرخهای فروش (ناشی از نرخ ارز و قیمتهای جهانی) و رشد دو رقمی تولید در بخش معدن، سپر تورمی قدرتمندی برای سهامداران خود ساختهاند.
صورتحساب سنگین انرژی؛ هزینهی بقا
روی دیگر سکهی این درآمدهای کلان، مصرف عظیم انرژی است. صنایع فلزی بزرگترین "مشتریان" و در عین حال "پرداختکنندگان" در بازار انرژی کشور هستند. تحلیل دادههای انرژی نشان میدهد که صنعت فلزات اساسی به تنهایی بار اصلی تأمین مالی صنعت یوتیلیتی را به دوش میکشد.

۱. سلطه بر کیک هزینههای انرژی
طبق نمودار «سهم مصرف ریالی انرژی»، صنعت فلزات اساسی به تنهایی ۴۶ درصد از کل هزینه انرژی بازار سرمایه را پرداخت میکند. این عدد وقتی معنادارتر میشود که بدانیم نزدیکترین تعقیبکننده (محصولات شیمیایی) تنها ۲۳ درصد سهم دارد. به زبان ساده، نیمی از پول انرژی در بازار سرمایه از جیب فولادسازان و فلزیها خارج میشود.
۲. تشریح مصرف حاملهای انرژی
گاز (سوخت و خوراک):


صنعت فلزات اساسی ۲۱ درصد از کل حجم گاز مصرفی بازار را مصرف میکند. (رتبه دوم پس از پتروشیمیها).
نکته جالب اینجاست که در آبانماه، مصرف گاز در این صنعت ۹.۱۶ درصد کاهش داشته که احتمالاً ناشی از محدودیتهای فصلی زودهنگام یا مدیریت مصرف بوده است. با این حال، شرکت «فولاد مبارکه» همچنان با مصرف ۱۹۱ میلیون مترمکعب گاز، در صدر لیست مصرفکنندگان قرار دارد.
برق (نیروی محرکه):

در بخش برق، صنعت فلزات اساسی بی رقیب است. هم در "مقدار مصرف" (مگاوات ساعت) و هم در "مبلغ پرداختی"، ستونهای آبیرنگ نمودارها برای این صنعت سر به فلک کشیده است.

نرخ میانگین برق برای فلزات اساسی حدود ۲۵،۳۸۱ ریال به ازای هر مگاوات ساعت محاسبه شده است. مصرف برق این صنعت در آبان ماه نسبت به مهر ماه ۲.۸ درصد افزایش داشته که نشان از تلاش برای حداکثر استفاده از ظرفیت کورههای الکتریکی پیش از اوجگیری محدودیتهای گاز دارد.
آب (مایه حیات صنعت):
بیشترین میزان مصرف حجمی آب متعلق به صنعت فلزات اساسی است.

نکته مهم، جهش مصرف آب است؛ این صنعت در آبانماه شاهد ۱۰.۱ درصد افزایش مصرف آب بوده است. میانگین نرخ آب مصرفی برای فلزات اساسی حدود ۱۰۵ هزار تومان به ازای هر مترمکعب است که هزینه قابل توجهی را به سربار تولید اضافه میکند. در حقیقت قیمت آب برای صنایع فلزات اساسی برابر با ۱.۵ دلار مبادله (نرخ تسعیر ارز صادراتی این صنعت) است که عدد قابل توجهی است. این عدد برای پتروشیمیها ۵,۲۲۷ تومان (یک بیستم نرخ فلزات اساسی) است و حتی نیروگاهها هم آب را به قیمت ۴۴,۱۰۰ تومان (۴۱ درصد قیمت آب فلزات اساسی) مصرف میکنند.
۳. تحلیل هزینه-فایده
دادهها نشان میدهد که اگرچه صنایع فلزی بیشترین سهم مصرف را دارا هستند، اما بهرهوری انرژی در آنها به شدت وابسته به مقیاس است و این صنایع به شدت نسبت به نرخ گذاری انرژی شکننده هستند. برای مثال، نرخ انرژی بر مترمکعب (برای گاز) یا مگاوات (برای برق) در این صنایع بالاست، اما به دلیل حجم عظیم فروش (که در بخش اول اشاره شد)، نسبت هزینه انرژی به فروش همچنان حاشیه سود را حفظ کرده اما به طور کلی حاشیه سود این صنایع در چند سال اخیر به دلیل افزایش بی ضابطه نرخ انرژی، نصف شده است.
غولهایی با پاهای قدرتمند اما تشنه
گزارش آبانماه ۱۴۰۳ تصویری دوگانه اما امیدوارکننده از صنعت فولاد و کانههای فلزی ترسیم میکند. از یک سو، رشدهای ۳۵ تا ۶۴ درصدی درآمد نشاندهنده پتانسیل بالای این صنایع در خلق ثروت و تطبیق با تورم است. از سوی دیگر، سهم ۴۶ درصدی از هزینههای انرژی کل بازار، هشداری است که نشان میدهد پایداری این سودآوری در گرو تأمین پایدار برق و گاز خواهد بود. فولادسازان ایران اکنون در نبردی هستند که سلاحشان "تولید" و زرهشان "نرخ فروش" است، اما زمین نبرد (انرژی) هر روز دشوارتر میشود. این تصویر به درستی مشخص میکند که استراتژی اصلی این صنایع در شرایط فعلی بایستی سرمایه گذاری گسترده در تأمین انرژی و خودتامینی نهادهها باشد.
ارسال نظر