فولاد

 اوراق قرضه اقلیمی (Climate Bonds) به عنوان یک ابزار مالی نوظهور، نقش کلیدی در تأمین مالی گذار صنعت فولاد به سمت تولید پایدار و کم‌کربن ایفا می‌کنند. این صنعت که مسئول ۸ درصد از انتشار گازهای گلخانه‌ای جهان است، برای تحول نیازمند سرمایه‌گذاری عظیم در فناوری‌های جدیدی مانند احیای مستقیم با هیدروژن سبز است. اوراق اقلیمی با جذب سرمایه نهادی و پایبندی به استانداردهای دقیق، نه تنها به کاهش انتشار کمک می‌کنند، بلکه با تأمین مالی برنامه‌های «گذار منصفانه»، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی این تحول بزرگ صنعتی را مدیریت خواهند کرد.

به گزارش ایراسین، بحران تغییرات اقلیمی یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های پیش روی اقتصاد جهانی است و در این میان، صنعت فولاد با سهم ۷ تا ۸ درصدی از کل انتشار دی‌اکسیدکربن جهان، به یکی از کانون‌های اصلی این تحول تبدیل شده است. فرآیندهای سنتی تولید فولاد که متکی بر زغال سنگ کک‌شو است، در تقابل مستقیم با اهداف توسعه پایدار قرار دارد.

با این حال، تقاضای رو به رشد برای این ماده حیاتی در ساخت زیرساخت‌ها و انرژی‌های تجدیدپذیر، لزوم تحولی ساختاری در این صنعت را بیش از پیش آشکار ساخته است.

در پاسخ به این نیاز فوری،اوراق قرضه اقلیمی (CBs) به عنوان یک ابزار مالی نوین، پتانسیل فوق‌العاده‌ای برای تأمین مالی این گذار سنگین نشان داده‌اند. این اوراق که نوعی ابزار بدهی با درآمد ثابت هستند، منابع مالی را به طور خاص به پروژه‌هایی اختصاص می‌دهند که با معیارهای دقیق زیست محیطی سازگارند. استانداردهای بین‌المللی مانند «اقدام بین‌المللی اوراق قرضه اقلیمی (CBI)» و « taxonomy اتحادیه اروپا» چارچوبی سختگیرانه برای تعریف پروژه‌های واجد شرایط ارائه می‌کنند.

در صنعت فولاد، این پروژه‌ها شامل جایگزینی کوره‌های بلند با فناوری احیای مستقیم با هیدروژن سبز، بهینه‌سازی مصرف انرژی، توسعه بازیافت فولاد و احداث کارخانه‌های با انتشار صفر می‌شوند.

اوراق قرضه اقلیمی؛ موتور محرک گذار به فولاد سبز

با این حال، یکی از پیچیده‌ترین جنبه‌های این گذار، ابعاد اجتماعی آن است. مفهوم «گذار منصفانه» (Just Transition) تضمین می‌کند که تحول به سمت اقتصاد سبز به بهای از دست رفتن مشاغل و نابودی communities محلی تمام نشود. اوراق قرضه اقلیمی می‌توانند با تأمین مالی برنامه‌های آموزشی برای توانمندسازی نیروی کار، سرمایه‌گذاری در ایجاد مشاغل جایگزین در مناطق صنعتی و حمایت از جوامع محلی، به ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی در این مسیر تبدیل شوند.

برخی از اوراق با عنوان «اوراق گذار منصفانه (JTB)» به طور خاص به این تعهدات اجتماعی می‌پردازند.

نقش دولت‌هادر این اکوسیستم بسیار حیاتی است. آن‌ها می‌توانند از طریق اعمال سیاست‌های تشویقی، وضع مقررات سختگیرانه زیست محیطی، و prioritization خرید فولاد سبز در پروژه‌های عمومی، تقاضا برای این محصولات را افزایش داده و بستر انتشار این اوراق را فراهم کنند. همچنین، بانک‌های توسعه‌ای با ارائه ضمانت‌های اعتباری، می‌توانند ریسک سرمایه‌گذاران اولیه را به ویژه در بازارهای نوظهور کاهش دهند.

در نهایت، شفافیت و پاسخگویی through پایش و گزارش‌دهی مستمر شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) مانند «شدت انتشار کربن به ازای هر تن فولاد» یا «درصد استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر» برای حفظ اعتبار این اوراق نزد سرمایه‌گذاران ضروری است.

در چشم‌انداز پیش‌رو، اوراق قرضه اقلیمی نه تنها یک ابزار تأمین مالی، بلکه یک محرک راهبردی برای شکل‌دهی به آینده صنعت فولاد خواهد بود. با همگرایی استانداردهای جهانی، توسعه بازارهای ثانویه و ظهور فناوری‌های breakthrough، این ابزارها پتانسیل آن را دارند که به ستون فقرات مالی تحول سبز در یکی از مهم‌ترین صنایع جهان تبدیل شوند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =