• ۱۹ تیر ۱۴۰۴ - ۰۸:۳۷
  • کد خبر: 76160
  • زمان مطالعه: ۹ دقیقه

هم‌جوشی استراتژیک

ادغام با شرکت‌های فناور، چگونه مسیر توسعه فناوری در صنعت فولاد را هموار می‌کند؟
رسول قنبری

ادغام و تملیک شرکت‌های فناور، در سال‌های اخیر به برگ برنده غول‌های فولادی جهان بدل شده است. آرسلورمیتالز با بلعیدن استارتاپ‌های تحلیل داده و رباتیک، خط تولید را به شبکه‌ای هوشمند تبدیل کرده و نیپون استیل با جذب شرکت‌های سبز، فولاد را با استانداردهای محیط‌زیستی آشتی داده است. این روند نشان می‌دهد توسعه فناوری، دیگر بخشی جدای از تولید نیست، بلکه مغز متفکر آن است. اما وقتی فناوری بیرون از صنعت فولاد زیست می‌کند، چگونه می‌توان آن را در خدمت تولید و توسعه صنعت فولاد قرار داد؟

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، صنعت فولاد به‌عنوان یکی از پایه‌های اصلی توسعه اقتصادی، نقش حیاتی در مراحل اولیه رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشورها ایفا می‌کند. چنان که از آمارهای جهانی هویداست، در برهه‌ای از قرن بیستم، ایالات متحده، اتحاد شوروی، آلمان و ژاپن، پیشتاز تولید فولاد در جهان بودند. پس از رشد فناوری‌های الکترونیکی، این کار به‌مرور به کشورهای درحال‌توسعه همچون چین، مکزیک و هندوستان تفویض شد. به همین قیاس و با تغییر سامان تقسیم کار در عصر هوش مصنوعی نیز، تولید فولاد(دست‌کم بخش زمخت تولید) به سایر کشورهای درحال‌توسعه واگذار خواهد شد.

در ایران نیز این صنعت با دارا بودن ظرفیت‌های عظیم معدنی و زیرساخت‌های تولیدی، سهم چشمگیری در اقتصاد ملی دارد. با این‌حال، صنعت فولاد ایران در سال‌های اخیر با چالش‌هایی همچون تحریم‌های بین‌المللی، فزونی مصرف بر تولید، کمبود سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته و رقابت فشرده در بازارهای جهانی مواجه شده است. در این شرایط است که ادغام و تملیک (M&A) به‌عنوان راهبردی کلیدی برای افزایش رقابت‌پذیری، بهبود کارآیی و دسترسی به فناوری‌های نوین مطرح می‌شود.

نظریات مرتبط با ادغام و تملیک را می‌توان به سه دسته کلی تقسیم کرد: نظریات موافق، نظریات مخالف و نظریات اقتصاد سیاسی. نظریات موافق بر این باورند که ادغام و تملیک می‌تواند منجر به ایجاد هم‌افزایی، افزایش صرفه‌جویی در مقیاس و دسترسی به بازارهای جدید شود. در مقابل، نظریات مخالف هشدار می‌دهند که این فرآیندها ممکن است با هزینه‌های سنگین، کاهش رقابت و از دست رفتن تمرکز در حوزه اصلی کسب‌وکار همراه باشد. از منظر اقتصاد سیاسی نیز ادغام و تملیک می‌تواند تحت تأثیر عوامل سیاسی، نهادی و قدرت‌های بازار قرار گیرد و منجر به ایجاد انحصار و کاهش رقابت‌پذیری، رانت‌های اقتصادی یا توزیع ناعادلانه منابع شود.

نگاهی به آمارهای تولید فولاد طی سال‌های گذشته، به‌ویژه در سال ۱۴۰۲، نکات جالبی را به ما می‌گوید. تولید فولاد کشور در این سال به ۳۲ میلیون و ۱۰۸ هزار تن رسیده که بالاترین میزان تولید این محصول در تاریخ ایران است. با توجه به وضعیت تولید ناخالص داخلی ایران و لزوم افزایش بهره‌وری در صنایع سنگین، ادغام و تملیک می‌تواند به‌عنوان ابزاری استراتژیک برای تقویت صنعت فولاد مورد توجه قرار گیرد. اما این فرآیند باید به‌صورت عاقلانه و محتاطانه انجام شود تا از پیامدهای منفی آن جلوگیری شود. این امر به‌ویژه در کشوری مثل ایران که ارتباط محدودی با بازارهای جهانی دارد و رقابت‌پذیری داخلی نیز به‌دلیل وجود انواع انحصارات دولتی، خصوصی و شبه‌خصوصی بالا است، از اهمیت بالایی برخوردار است. از سوی دیگر، رشد فناوری و ورود فناوری‌های نوین به معادن و صنایع سنگین، ضرورت بازنگری را در استراتژی‌های ادغام و تملیک، بیش از پیش آشکار می‌سازد. این فناوری‌ها نه‌تنها می‌توانند هزینه‌های تولید را کاهش دهند، بلکه امکان دستیابی به محصولات با کیفیت‌تر و رقابت‌پذیرتر در بازارهای جهانی را فراهم می‌کنند.

یکی از اصلی‌ترین مزایای ادغام و تملیک در صنعت فولاد، امکان ایجاد صرفه‌جویی‌های اقتصادی از طریق مقیاس‌های بزرگ‌تر تولید است. ادغام شرکت‌های کوچک و متوسط با یکدیگر یا با بنگاه‌های بزرگ‌تر، می‌تواند تأثیر بسزایی در کاهش هزینه‌های ثابت و متغیر تولید داشته باشد. این موضوع به‌ویژه در صنایعی مانند فولاد که سرمایه‌گذاری‌های کلان و هزینه‌های عملیاتی سنگینی دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. افزایش مقیاس تولید نه‌تنها موجب بهینه‌سازی مدیریت منابع و کاهش هزینه‌های لجستیکی می‌شود، بلکه زنجیره تأمین را کارآمدتر کرده و دسترسی به مواد اولیه را تسهیل می‌کند. با این حال، نباید صرفه‌جویی در مقیاس را صرفاً یک مفهوم مدیریتی دانست که اجرای آن اختیاری باشد. واقعیت‌های اقتصادی صنعت فولاد ایران در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می‌دهد که این مسأله یک ضرورت است. بررسی قیمت فولاد در ایران و جهان نشان می‌دهد که با وجود یارانه‌های گسترده انرژی و هزینه‌های پایین نیروی کار، هزینه تولید فولاد در کشور همچنان رقابت‌پذیری لازم را ندارد. این مساله اهمیت ایجاد ساختارهای بهره‌ور، هم‌افزایی بین شرکت‌ها و بهینه‌سازی هزینه‌ها از طریق ادغام و یکپارچه‌سازی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

افزایش قدرت چانه‌زنی

ادغام و تملیک، به‌ویژه زمانی که میان شرکت‌های داخلی و خارجی انجام شود، امکان دسترسی به فناوری‌های پیشرفته و بهبود فرآیندهای تولید را فراهم می‌کند. این موضوع برای صنعت فولاد ایران که به‌طور تاریخی با چالش‌هایی نظیر فناوری‌های قدیمی و ناکارآمد مواجه بوده، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. اما لازمه این کار، لزوم بهبود دیپلماسی سیاسی در وهله اول، و دیپلماسی عقلانی تجاری است. باید منتظر ماند و دید که آیا ظرفیت دیپلماسی کشور، توان اقناع شرکای تجاری مثل چین را برای ورود به بازار تولید ایران دارد یاخیر. بی‌شک وارد کردن فناوری‌های نوین توسط شرکای تجاری خارجی و به‌کارگیری آنها در خطوط تولید، نه‌تنها موجب بهبود کیفیت محصولات، افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های تولید می‌شود، بلکه قدرت چانه‌زنی را نیز در بازارهای جهانی به ما اعطا می‌کند.

از منظر راهبردی، این نوع ادغام و تملیک می‌تواند به افزایش قدرت رقابتی صنعت فولاد ایران در بازارهای جهانی منجر شود. با ایجاد شرکت‌های بزرگ‌تر و منسجم‌تر، امکان دسترسی به بازارهای جدید فراهم شده و توانایی رقابت با تولیدکنندگان بزرگ جهانی بهبود می‌یابد. همچنین، این فرآیند می‌تواند به افزایش سرمایه‌گذاری‌های خارجی و ایجاد ارتباطات تجاری مؤثرتر کمک کند.

با نگاهی به تاریخچه صنعت فولاد ایران، می‌توان نمونه‌های موفقی از ادغام و تملیک را یافت که به بهبود وضعیت این صنعت کمک کرده‌اند. برای مثال، ادغام برخی از شرکت‌های کوچک تولیدکننده فولاد در مناطق معدنی با شرکت‌های بزرگ‌تر فعال در زنجیره تأمین، منجر به افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌های تولید شده است. همچنین، استفاده از فناوری‌های جدید از طریق همکاری‌های استراتژیک و مشارکت‌های بین‌المللی، به بهبود کیفیت محصولات و افزایش توان رقابتی ایران در بازارهای صادراتی منجر شده است.

با وجود این، اگرچه ادغام و تملیک می‌تواند به‌مثابه راهکاری مؤثر برای تقویت صنعت فولاد ایران مطرح شود، اما این فرآیند با چالش‌های متعددی نیز همراه است که باید به‌دقت مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند.

موانع پیش‌روی ادغام و تملیک

یکی از بزرگ‌ترین موانع پیش‌روی ادغام و تملیک در صنعت فولاد ایران، تحریم‌های اقتصادی و محدودیت‌های بین‌المللی است. این تحریم‌ها نه‌تنها مانع جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی می‌شوند، بلکه دسترسی به فناوری‌های نوین را نیز دشوار می‌سازند. به همین دلیل، بسیاری از شرکت‌های ایرانی ناچار به تکیه بر فناوری‌های داخلی و قدیمی هستند که رقابت‌پذیری آنها را در بازارهای جهانی کاهش می‌دهد. از منظری که من به علم اقتصاد می‌نگرم، عقلانیت سیاسی، مقدم بر عقلانیت اقتصادی است و این امر جز با جز با بهبود روابط سیاسی با سایر کشورها، فراهم نخواهد شد.

قوانین و مقررات مربوط به ادغام و تملیک نیز در ایران همچنان با ابهاماتی مواجه است که موجب کاهش انگیزه شرکت‌ها برای ورود به این فرآیند می‌شود. نبود چارچوب‌های قانونی شفاف و کارآمد، نه‌تنها مانع ادغام‌های مؤثر می‌شود، بلکه امکان سوءاستفاده از فرآیندهای ادغام و تملیک را نیز افزایش داده و موجب ایجاد انحصارات و رانت‌جویی‌های جدید خواهد شد. اصلاح و بهبود این قوانین می‌تواند به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و فعالان صنعت فولاد کمک کند.

توجه به این نکته ضروری است که ادغام و تملیک، همواره با مقاومت‌هایی از سوی کارکنان، مدیران و حتی سهامداران شرکت‌ها همراه است. این مقاومت‌ها می‌تواند ناشی از تفاوت‌های فرهنگی، مدیریتی یا حتی منافع متضاد یا متعارض گروه‌های ذی‌نفع باشد. بنابراین، موفقیت ادغام‌ها و تملیک‌ها نیازمند مدیریت صحیح تغییرات، شفافیت در فرآیند تصمیم‌گیری، حاکمیت شرکتی مبتنی بر قانون و برقراری ارتباطات مؤثر میان شرکت‌های درگیر است.

بخش بزرگی از صنعت فولاد در ایران، تحت کنترل دولت یا نهادهای شبه‌دولتی قرار دارد. این موضوع موجب ایجاد انحصاراتی شده است که مانع از رشد و توسعه رقابتی صنعت فولاد می‌شود. از سوی دیگر، وجود انحصارات خصوصی نیز می‌تواند موجب ایجاد ساختارهای غیررقابتی و ناکارآمدی در بازار شود. برای موفقیت ادغام و تملیک در این صنعت، باید به اصلاح ساختارهای انحصاری و ایجاد محیطی رقابتی و شفاف توجه ویژه‌ای داشت.

در عصر حاضر، فناوری‌های نوین به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و اتوماسیون صنعتی، نقش تعیین‌کننده‌ای در تحول صنایع سنتی مانند فولاد ایفا می‌کنند. با در نظر گرفتن چالش‌های گفته شده در صنعت فولاد ایران، ادغام و تملیک شرکت‌های فناور می‌تواند به‌عنوان راهبردی کلیدی، صنعت فولاد را در مسیر تحول فناورانه قرار دهد. در سطح جهانی نیز، شرکت‌های بزرگ فولادی از ادغام و تملیک شرکت‌های فناور برای تقویت جایگاه خود استفاده کرده‌اند. مثلاً شرکت ArcelorMittal (یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان فولاد جهان)، با خریداری شرکت‌های فناور فعال در حوزه‌های اتوماسیون و تحلیل داده، توانسته است به‌طور چشمگیری بهره‌وری خود را افزایش و هزینه‌های تولید را کاهش دهد و شرکت Nippon Steel ژاپن نیز با ادغام شرکت‌های فناور در حوزه‌های انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های سبز، به یکی از پیشتازان تولید فولاد پایدار در جهان تبدیل شده است. این نوع از ادغام و تملیک، نه‌تنها دسترسی به فناوری‌های نوین را تسهیل می‌کند، بلکه می‌تواند به افزایش بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها و تقویت رقابت‌پذیری در بازارهای جهانی منجر شود. هر چند چنین کار عظیمی، مستلزم پیش‌نیازهایی است که صنعت فولاد ایران، چندان بهره‌ای از آن ندارد.

برای مثال، شرکت فولاد مبارکه به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین شرکت‌های اقتصاد ایران، با ارزشی حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان (۶۰۰ همت)، سهم چشمگیری در تولید ناخالص داخلی و اشتغال‌زایی دارد. با این‌حال، ارزش کل سرمایه‌گذاری خطرپذیر صندوق سرمایه‌گذاری این شرکت، به زحمت به یک همت (کمتر از ۲/۰ درصد) کل ارزش شرکت می‌رسد و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا با این وضعیت، صنعت فولاد ایران می‌تواند در حوزه فناوری به جایگاه مناسبی دست یابد؟. طبق اصول بنیادین تحول دیجیتال، هر شرکتی برای اینکه وارد فاز اصلی تحول دیجیتال شود، باید دست‌کم ۵ درصد از سهم هزینه‌های شرکت به توسعه این بخش تخصیص یابد. با وجود این، ورود این شرکت به صورت خاص و صنعت فولاد به‌طور عام به حوزه سرمایه‌گذاری خطرپذیر و ادغام و تملیک شرکت‌های نوآور، اساساً اتفاق مثبتی است که نباید آن را نادیده گرفت.

از اساسی‌ترین چالش‌های سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- عدم تناسب سرمایه‌گذاری با نیازهای صنعت. سرمایه‌گذاری ۱ همتی صندوق خطرپذیر فولاد مبارکه در مقایسه با ارزش ۶۰۰ همتی این شرکت (و شرکت‌های دیگر زنجیره ارزش نیز وضع بهتری در این مورد ندارند)، نشان‌دهنده عدم تناسب میان نیازهای فناورانه این صنعت و منابع مالی اختصاص‌یافته است. این امر می‌تواند منجر به کندی روند تحول فناورانه و عقب ماندن صنعت فولاد ایران در بازارهای جهانی شود.

- ریسک‌پذیری پایین در سرمایه‌گذاری: صنعت فولاد به‌دلیل ماهیت سرمایه‌بر و سنتی خود، معمولاً تمایل کمتری به پذیرش ریسک‌های مرتبط با فناوری‌های نوین دارد. این موضوع می‌تواند مانع از جذب سرمایه‌گذاران خطرپذیر و استارت‌آپ‌های فناور به این صنعت شود.

- تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی: تحریم‌ها دسترسی صنعت فولاد ایران به فناوری‌های پیشرفته جهانی را محدود کرده است. این موضوع سبب شده که شرکت‌های ایرانی نتوانند به‌راحتی از فناوری‌های روز دنیا استفاده کنند و به‌ناچار به فناوری‌های داخلی یا قدیمی‌تر متکی باشند.

با تمام این تفاسیر، یکی از راهکارهای مؤثر برای غلبه بر چالش‌های فوق، ادغام و تملیک شرکت‌های فناور است. این فرآیند می‌تواند به صنعت فولاد ایران کمک کند تا به‌سرعت به فناوری‌های نوین دست یابد و جایگاه خود را در بازارهای جهانی ارتقا دهد. چنین ادغام و تملیک‌هایی، مزایای نسبی برای صنعت فولاد فراهم می‌کند که از جمله آن می‌توان به مواردی همچون دستیابی سریع به فناوری‌های نوین، کاهش هزینه‌های تحقیق و توسعه و ایجاد اکوسیستم فناورانه اشاره کرد.

با توجه به فرصت‌ها و چالش‌های موجود، صنعت فولاد ایران برای دستیابی به فناوری‌های نوین نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر و استراتژی‌های هوشمندانه‌تر است. اگرچه ادغام و تملیک شرکت‌های فناور می‌تواند به‌عنوان یک راهکار مؤثر، این صنعت را در مسیر تحول فناورانه قرار دهد؛ اما برای موفقیت در این مسیر، لازم است:

- سرمایه‌گذاری در صندوق‌های خطرپذیر به سطحی متناسب با نیازهای صنعت افزایش یابد.

- همکاری بین شرکت‌های فولادی و شرکت‌های فناور و نیز واحدهای تحقیق و توسعه دانشگاه‌ها تقویت شود.

- حمایت‌های دولتی به‌واسطه مشوق‌های مالیاتی، تسهیلات کم‌بهره و حمایت از تحقیقات مشترک افزایش یابد.

رسول قنبری- پژوهشگر اقتصاد سیاسی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =