به گزارش ایراسین، بحران آب در فلات مرکزی ایران و بهویژه در استان اصفهان طی سالهای اخیر شدت گرفته است؛ افت مستمر سطح منابع آب زیرزمینی، کاهش روانآبها و خشک شدن زیستبوم پیرامون زایندهرود از مهمترین نشانههای این بحران به شمار میرود. در چنین شرایطی، بهرهگیری از راهکارهای نوین تأمین آب، بهویژه بازچرخانی و استفاده از پساب تصفیهشده شهری، به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری در بخش صنعت تبدیل شده است.
در چارچوب سیاستهای اقتصاد چرخشی و با هدف کاهش فشار بر منابع متعارف آب، استفاده از منابع نامتعارف از جمله پساب، جایگاه ویژهای در برنامههای ملی یافته است. بر اساس ماده ۱۲۵ لایحه برنامه هفتم توسعه، صنایع بزرگ کشور موظفاند بخش قابلتوجهی از نیاز آبی خود را از منابع نامتعارف تأمین کنند. این الزام، ضمن کاهش برداشت از منابع محدود سطحی و زیرزمینی، زمینهساز شکلگیری الگوهای جدیدی از حکمرانی آب صنعتی در کشور شده است.
در این میان، نزدیکی منابع قابلتوجه پساب شهری به مجتمع فولاد مبارکه، شرایطی فراهم کرده که استفاده از پساب تصفیهشده نه تنها از نظر اقتصادی توجیهپذیر باشد، بلکه بهعنوان اقدامی راهبردی در جهت پایداری منابع آبی و زیستمحیطی نیز مورد توجه قرار گیرد.
بازچرخانی آب؛ الزام اقتصادی و قانونی
عباس حاتمی، دانشیار دانشگاه اصفهان و پژوهشگر حوزه حکمرانی آب در گفتوگو با خبرنگار ایراسین، استفاده فولاد مبارکه از پساب تصفیهشده شهری را اقدامی کارآمد و مطابق با الزامات قانونی و زیستمحیطی توصیف کرد.
وی افزود: برای ارزیابی کارآمدی و پایداری استفاده از پساب در فرایندهای صنعتی فولاد مبارکه باید چند عامل را همزمان در نظر گرفت. نخست آنکه بازچرخانی آب یکی از ارکان اقتصاد چرخشی است و از این منظر، توجیه اقتصادی قابلتوجهی دارد. دوم اینکه زایندهرود دیگر منبع پایداری برای تأمین آب صنایع محسوب نمیشود و بر اساس بند ۳۹ برنامه هفتم توسعه، صنایع بزرگ موظفاند آب مورد نیاز خود را از منابع نامتعارف مانند پساب تأمین کنند.
حاتمی عنوان کرد: در شعاع ۱۰۰ کیلومتری فولاد مبارکه حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب پساب شهری وجود دارد. بنابراین از یک سو الزام قانونی برای استفاده از پساب مطرح است، از سوی دیگر منابع سنتی مانند زایندهرود پایداری گذشته را ندارند و از طرف سوم، منبع قابلتوجهی از پساب در اطراف فولاد مبارکه در دسترس است. در نتیجه، استفاده از پساب نهتنها انتخابی منطقی بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای صنایع بزرگ محسوب میشود.
الزامات زیستمحیطی و تعادل در بهرهبرداری از پساب
این پژوهشگر حوزه حکمرانی آب در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت ملاحظات زیستمحیطی در بازچرخانی پساب اشاره کرد و گفت: رابطه میان استفاده از پساب و الزامات زیستمحیطی، رابطهای ساده و خطی نیست. باید توجه داشت که بخشی از پساب، حقی برای محیطزیست محسوب میشود؛ زیرا حتی در صورت عدم بازچرخانی، از طریق نفوذ در خاک میتواند به کاهش فرونشست زمین کمک کند. از این رو، استفاده کامل از پساب در صنعت بدون درنظر گرفتن سهم محیطزیست منطق علمی و زیستمحیطی قوی ندارد.
وی ادامه داد: در صورتی که نیمی از پساب بازچرخانی و توسط صنعت مصرف شود و نیم دیگر برای نیازهای زیستمحیطی رهاسازی گردد، نقطه تعادلی پدید میآید که ضمن تأمین نیاز صنایع، به حفظ تعادل اکولوژیکی نیز کمک میکند. چنین رویکردی میتواند مدل جدیدی از تعامل میان صنعت و محیطزیست در کشور باشد.
فولاد مبارکه؛ الگویی برای مدیریت پایدار آب صنعتی
حاتمی در پایان خاطرنشان کرد: «چنانچه تعادل میان استفاده صنعتی از پساب و در نظر گرفتن الزامات زیستمحیطی رعایت شود، الگوی فولاد مبارکه میتواند بهعنوان مدل مدیریت پایدار آب صنعتی در سایر استانهای کشور مورد استفاده قرار گیرد. این الگو میتواند به کاهش برداشت از منابع آب زیرزمینی، افزایش تابآوری صنایع و تحقق اهداف توسعه پایدار ملی منجر شود.»
به گفته کارشناسان، حرکت فولاد مبارکه به سمت تأمین پایدار آب از منابع نامتعارف، گامی مؤثر در جهت همراستاسازی توسعه صنعتی با حکمرانی نوین آب به شمار میرود؛ مسیری که در صورت تعمیم به سایر صنایع کشور، میتواند بخشی از بحران مزمن آب در مناطق صنعتی ایران را کاهش دهد.
            
            
ارسال نظر