• ۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۳
  • کد خبر: 77202
  • زمان مطالعه: ۱ دقیقه

ضرورت نگاه واقع‌گرایانه به نیروی کار ساده

بهرام شکوری-رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران
بهرام شکوری

در ماه‌های اخیر، با اجرای سیاست‌های سخت‌گیرانه در زمینه اقامت و اشتغال مهاجران افغانستانی، موجی گسترده از اخراج یا مهاجرت اجباری این نیروها از ایران به راه افتاده است. اگرچه این رویکرد ممکن است در سطح کلان، با استدلال‌های امنیتی، اقتصادی یا اجتماعی قابل توجیه باشد، اما در سطح صنایع، به‌ویژه بخش‌هایی که بر نیروی کار ساده تکیه دارند، به‌منزله یک شوک ناگهانی و جدی تلقی می‌شود؛ شوکی که تبعات آن بلافاصله در تولید، اشتغال و صادرات خود را نشان می‌دهد.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در سه دهه گذشته، مهاجران افغانستانی ستون فقرات بسیاری از فعالیت‌های سخت، کم‌درآمد و پرریسک در صنایع معدنی و سنگ بوده‌اند. در استان‌هایی همچون اصفهان (محمودآباد و رضوانشهر)، یزد، کرمان، فارس، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، مرکزی و تهران، نقش این نیروها به‌قدری پررنگ بوده که حذف ناگهانی‌شان، نه‌تنها اختلال در زنجیره تولید، بلکه افزایش هزینه‌های عملیاتی و تضعیف توان رقابتی ایران را در بازارهای جهانی به‌دنبال دارد.

افغان‌ها در این مناطق وظایف کلیدی و طاقت‌فرسایی برعهده داشتند: از استخراج دستی در معادن سنتی، حمل‌ونقل مواد معدنی و سنگ‌ها، فعالیت در سنگ‌شکن‌ها، پولیش‌کاری، رزین‌زنی و اپوکسی، تا همکاری در خطوط برش و آماده‌سازی اسلب و تایل صادراتی. برآوردهای میدانی حاکی از آن است که در بسیاری از کارخانه‌ها، بین ۴۰ تا ۶۰ درصد نیروی یدی از میان مهاجران افغان تأمین می‌شد. ازاین‌رو، خلأ ایجادشده در پی خروج گسترده آنان، بی‌تردید تأثیر مستقیمی بر سطح تولید و صادرات کشور خواهد داشت.

بااین‌حال، از منظر راهبردی، باید پذیرفت که اتکای بلندمدت به نیروی کار یدی، کشور را در برابر تغییرات جمعیتی، مهاجرتی و سیاسی، آسیب‌پذیر کرده است. راه‌حل پایدار، نه در ادامه این وابستگی، بلکه در حرکت به‌سوی مکانیزاسیون، نوآوری و به‌کارگیری فناوری‌های نوین است. تجربه کشورهای پیشرو نشان می‌دهد که بخش قابل‌توجهی از فعالیت‌های سنگین و خطرناک در معادن و کارخانه‌های فرآوری سنگ، امروزه با استفاده از روبات‌ها، بازوهای مکانیکی، سامانه‌های هوشمند حمل و تجهیزات پیشرفته پردازش انجام می‌شود. این فناوری‌ها نه‌تنها بهره‌وری را افزایش می‌دهند و کیفیت محصول را ارتقا می‌بخشند، بلکه از بروز حوادث انسانی و فرسایش نیروی کار نیز می‌کاهند.

در چنین بستری، برنامه‌ریزی برای ورود تجهیزات هوشمند، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جایگزین انسانی، ضرورتی انکارناپذیر است. به موازات آن، باید بسترهای تربیت نیروی بومی متخصص و توانمند نیز فراهم شود تا بتوان خلأ مهاجران را به‌تدریج و به‌طور اصولی پر کرد. در نهایت، مسیر درست، اتخاذ یک رویکرد متوازن و هوشمندانه است: مدیریت هدفمند، زمان‌مند و قانون‌مند نیروی کار مهاجر، همراه با حرکت جدی به‌سوی نوسازی فناوری و توانمندسازی نیروی انسانی داخلی. تنها در این صورت است که می‌توان از تهدید امروز، فرصتی برای تحول ساختاری در صنعت فردا ساخت.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =