پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در اجلاسی که اخیراً در آمریکا در حوزه انرژی برگزار شد، وزیر انرژی سابق این کشور صراحتاً اعلام کرده که نه تنها سرمایهگذاری در تجدیدپذیر در آمریکا کمتر نخواهد شد، بلکه بر اساس قوانین مصوب فدرال به سمت افزایش بیشتر حرکت خواهد کرد. با این حال، در کوتاهمدت اظهارنظرهای ترامپ و توقف پرداخت وام و تسهیلات جدید به این پروژهها اختلالاتی را ایجاد کرده است. در حال حاضر شرایط مبهمی در آمریکا از نظر دورنمای انرژیهای تجدیدپذیر، سرعت سرمایهگذاری و نحوه تامین مالی آنها در آینده وجود دارد. اینکه چه بخشهایی همچنان در آمریکا در این حوزه منابع مالی دریافت خواهند کرد و سرمایهگذاری با چه سرعتی ادامه خواهد یافت، فعلاً در هالهای از ابهام قرار دارد. اما این ابهام تنها محدود به آمریکا نیست.
پس از خروج ترامپ از پیمان آب و هوای پاریس، شاهد موضعگیری صریح رئیسجمهور اندونزی بودیم که مستقیماً اعلام کرد اگر آمریکا از این پیمان خارج میشود، چه الزامی دارد که کشورهایی مثل ما پایبند به آن بمانند و در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر سرمایهگذاری کنند. این در حالی است که اندونزی حجم قابل توجهی از پروژهها و بودجههای زیرساختی خود را به بخش سولار و انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص داده بود، با وجود اینکه خود دارای منابع غنی زغالسنگ است که میتواند از طریق استخراج و صادرات آن در کوتاهمدت منافع اقتصادی قابل توجهی کسب کند. این عدم قطعیت درباره آینده سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر پس از روی کار آمدن ترامپ در کشورهای مختلف ایجاد شده و دلیل آن روشن است. انرژیهای تجدیدپذیر در مرحله رشد خود و در مراحل ابتدایی قرار دارند و برای اینکه به نقطه مطلوب از نظر بازگشت سرمایهگذاری برسند، حداقل باید به سالهای ۲۰۴۰ برسند. این دیدگاه منجر به تغییر رویکرد در برخی کشورها شده است. به عنوان مثال، در خود اندونزی هفته گذشته شاهد تغییراتی در سرمایهگذاری حوزههای زیرساختی بودیم و دولت این کشور اولویتبندیهای جدیدی را در خصوص بودجههای عمرانی اعلام کرد، به طوری که تا این لحظه هیچکدام از پروژههای اعلام شده در حوزه انرژیهای خورشیدی به اجرا نرسیده و منابع مالی برای آنها تخصیص نیافته است.
از دیگر سو اما همچنان شاهد سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر در اروپا، خاورمیانه، عربستان، امارات و بهویژه چین هستیم که بیش از ۶۰ درصد ظرفیتهای انرژیهای بادی در این کشور متمرکز شده است. سنگاپور نیز هفته گذشته سیاست مربوط به کربن خود را تغییر داد و اهداف جدیدی را تعریف کرد، به طوری که هدف کاهش گازهای گلخانهای را از ۶۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ به ۴۵ تا ۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۵ کاهش داده است.
در حوزه تجارت جهانی انرژی نیز تحولات مهمی در حال وقوع است. شواهد حاکی از کاهش عوارض سوختهای بیوفیول وارداتی چین به اروپا است که میتواند شرایط مساعدتری را برای حضور چین در اتحادیه اروپا فراهم کند. موضوعی که نشان میدهد در چین، همچنان بحثهای مرتبط با حوزه انرژی، بهخصوص انرژیهای تجدیدپذیر در اولویت است. این موضوع بهویژه پس از وضع عوارض ۱۰ درصدی بر واردات نفت خام و ۱۵ درصدی بر واردات LNG و زغالسنگ از آمریکا به چین اهمیت بیشتری یافته که از دهم فوریه اجرایی شده است. از سوی دیگر، گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی نشان میدهد که امسال شاهد افزایش تولید و مصرف زغالسنگ در آمریکا خواهیم بود و پیشبینی میشود روند قیمت نفت خام در انتهای ۲۰۲۵ و ابتدای ۲۰۲۶ نسبت به امروز کاهشی باشد. در شرایط فعلی که قیمت گاز به شدت افزایش یافته، احتمالاً بسیاری از کشورها برای پوشش هزینههای بالای گاز در کوتاهمدت به سمت استفاده بیشتر از سوختهای فسیلی بهویژه زغالسنگ روی خواهند آورد.
یکی از موضوعاتی که در دنیا همچنان انگیزه سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر را پررنگ نگه میدارد، نیاز به انرژی بیشتر در آینده تحت توسعه هوشهای مصنوعی و رونق بلاکچین است که نیازمند برق بسیار بالایی است. برای تولید برق با قیمتهای پایین و رعایت ملاحظات زیستمحیطی و گرمایش کره زمین، بسیاری از کشورها همچنان به سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر ادامه خواهند داد. در این شرایط مبهم، لغو برخی از سرمایهگذاریها ممکن است با مشکلات قانونی و جرایمی در برخی کشورها همراه باشد. بازار جهانی با توجه به نوساناتی که پس از روی کار آمدن ترامپ در حوزه تعرفه و سیاستگذاریهای جدید در حال بهروزشدن و هضم شرایط جدید است. نکته کلیدی این است که چین به عنوان یک محور اصلی در این حوزه که هم بازار بزرگ مصرف انرژی است و هم در حوزه تجدیدپذیر سهم بازار بسیار مهمی دارد، با آمریکا به چه نوع روابط جدیدی دست خواهد یافت. آیا جنگ تجاری سختی بین این دو کشور درخواهد گرفت که تب آن بر بازارهای دیگر و کشورهای دیگر نیز اثرگذار خواهد بود، یا تفاهمی در حوزههای مختلف بین دو کشور شکل خواهد گرفت؟ در نتیجه، سرمایهگذاران در دنیا باید تصمیم بگیرند آیا منتظر سیاستمداران بمانند و سرمایهگذاریهای جدید خود را معلق نگه دارند تا دورنمای مشخصتری ایجاد شود، یا به سرمایهگذاریهایشان مطابق با استراتژیهای بلندمدت ادامه دهند. به نظر میرسد در سالهای پیش رو با سرمایهگذاری در سبدهای مختلف و حوزههای مختلف انرژی از انرژیهای فسیلی گرفته تا انرژیهای تجدیدپذیر مواجه خواهیم بود.
مائده مزینانی-کارشناس بازرگانی بینالملل
ارسال نظر