انرژی

پس از صدور فرمان‏‌های اجرایی ترامپ، شاهد ایجاد فضای مبهمی در حوزه انرژی‏‌های تجدیدپذیر هستیم. او طی یک فرمان اجرایی، تمام وام‏‌ها، پرداختی‏‌ها و مجوزهای مرتبط با انرژی‏‌های تجدیدپذیر که در دولت بایدن تصویب شده، را لغو کرد. به نظر می‏‌رسد، چشم‏‌انداز مبهم آمریکا در حوزه انرژی‏‌های تجدیدپذیر، سرعت سرمایه‏‌گذاری و نحوه تامین مالی آنها را با مخاطره روبه‌رو ساخته است.

پایگاه‬ خبری‬ تحلیلی‬ ایراسین، ‬ در اجلاسی که اخیراً در آمریکا در حوزه انرژی برگزار شد، وزیر انرژی سابق این کشور صراحتاً اعلام کرده که نه تنها سرمایه‏‌گذاری در تجدیدپذیر در آمریکا کمتر نخواهد شد، بلکه بر اساس قوانین مصوب فدرال به سمت افزایش بیشتر حرکت خواهد کرد. با این حال، در کوتاه‏‌مدت اظهارنظرهای ترامپ و توقف پرداخت وام و تسهیلات جدید به این پروژه‏‌ها اختلالاتی را ایجاد کرده است. در حال حاضر شرایط مبهمی در آمریکا از نظر دورنمای انرژی‏‌های تجدیدپذیر، سرعت سرمایه‏‌گذاری و نحوه تامین مالی آنها در آینده وجود دارد. اینکه چه بخش‏‌هایی همچنان در آمریکا در این حوزه منابع مالی دریافت خواهند کرد و سرمایه‏‌گذاری با چه سرعتی ادامه خواهد یافت، فعلاً در هاله‏‌ای از ابهام قرار دارد. اما این ابهام تنها محدود به آمریکا نیست.

پس از خروج ترامپ از پیمان آب و هوای پاریس، شاهد موضع‏‌گیری صریح رئیس‌جمهور اندونزی بودیم که مستقیماً اعلام کرد اگر آمریکا از این پیمان خارج می‏‌شود، چه الزامی دارد که کشورهایی مثل ما پایبند به آن بمانند و در حوزه انرژی‏‌های تجدیدپذیر سرمایه‏‌گذاری کنند. این در حالی است که اندونزی حجم قابل توجهی از پروژه‏‌ها و بودجه‏‌های زیرساختی خود را به بخش سولار و انرژی‏‌های تجدیدپذیر اختصاص داده بود، با وجود اینکه خود دارای منابع غنی زغال‏‌سنگ است که می‏‌تواند از طریق استخراج و صادرات آن در کوتاه‏‌مدت منافع اقتصادی قابل توجهی کسب کند. این عدم قطعیت درباره آینده سرمایه‏‌گذاری در انرژی‏‌های تجدیدپذیر پس از روی کار آمدن ترامپ در کشورهای مختلف ایجاد شده و دلیل آن روشن است. انرژی‏‌های تجدیدپذیر در مرحله رشد خود و در مراحل ابتدایی قرار دارند و برای اینکه به نقطه مطلوب از نظر بازگشت سرمایه‏‌گذاری برسند، حداقل باید به سال‏‌های ۲۰۴۰ برسند. این دیدگاه منجر به تغییر رویکرد در برخی کشورها شده است. به عنوان مثال، در خود اندونزی هفته گذشته شاهد تغییراتی در سرمایه‏‌گذاری حوزه‏‌های زیرساختی بودیم و دولت این کشور اولویت‏‌بندی‏‌های جدیدی را در خصوص بودجه‏‌های عمرانی اعلام کرد، به طوری که تا این لحظه هیچ‏‌کدام از پروژه‏‌های اعلام شده در حوزه انرژی‏‌های خورشیدی به اجرا نرسیده و منابع مالی برای آنها تخصیص نیافته است.

از دیگر سو اما همچنان شاهد سرمایه‏‌گذاری در انرژی‏‌های تجدیدپذیر در اروپا، خاورمیانه، عربستان، امارات و به‏‌ویژه چین هستیم که بیش از ۶۰ درصد ظرفیت‏‌های انرژی‏‌های بادی در این کشور متمرکز شده است. سنگاپور نیز هفته گذشته سیاست مربوط به کربن خود را تغییر داد و اهداف جدیدی را تعریف کرد، به طوری که هدف کاهش گازهای گلخانه‏‌ای را از ۶۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ به ۴۵ تا ۵۰ میلیون تن در سال ۲۰۳۵ کاهش داده است.

در حوزه تجارت جهانی انرژی نیز تحولات مهمی در حال وقوع است. شواهد حاکی از کاهش عوارض سوخت‏‌های بیوفیول وارداتی چین به اروپا است که می‏‌تواند شرایط مساعدتری را برای حضور چین در اتحادیه اروپا فراهم کند. موضوعی که نشان می‏‌دهد در چین، همچنان بحث‏‌های مرتبط با حوزه انرژی، به‏‌خصوص انرژی‏‌های تجدیدپذیر در اولویت است. این موضوع به‏‌ویژه پس از وضع عوارض ۱۰ درصدی بر واردات نفت خام و ۱۵ درصدی بر واردات LNG و زغال‏‌سنگ از آمریکا به چین اهمیت بیشتری یافته که از دهم فوریه اجرایی شده است. از سوی دیگر، گزارش‏‌های آژانس بین‏‌المللی انرژی نشان می‏‌دهد که امسال شاهد افزایش تولید و مصرف زغال‏‌سنگ در آمریکا خواهیم بود و پیش‏‌بینی می‏‌شود روند قیمت نفت خام در انتهای ۲۰۲۵ و ابتدای ۲۰۲۶ نسبت به امروز کاهشی باشد. در شرایط فعلی که قیمت گاز به شدت افزایش یافته، احتمالاً بسیاری از کشورها برای پوشش هزینه‏‌های بالای گاز در کوتاه‏‌مدت به سمت استفاده بیشتر از سوخت‏‌های فسیلی به‏‌ویژه زغال‏‌سنگ روی خواهند آورد.

یکی از موضوعاتی که در دنیا همچنان انگیزه سرمایه‏‌گذاری در انرژی‏‌های تجدیدپذیر را پررنگ نگه می‏‌دارد، نیاز به انرژی بیشتر در آینده تحت توسعه هوش‏‌های مصنوعی و رونق بلاک‏‌چین است که نیازمند برق بسیار بالایی است. برای تولید برق با قیمت‏‌های پایین و رعایت ملاحظات زیست‏‌محیطی و گرمایش کره زمین، بسیاری از کشورها همچنان به سرمایه‏‌گذاری در انرژی‏‌های تجدیدپذیر ادامه خواهند داد. در این شرایط مبهم، لغو برخی از سرمایه‏‌گذاری‏‌ها ممکن است با مشکلات قانونی و جرایمی در برخی کشورها همراه باشد. بازار جهانی با توجه به نوساناتی که پس از روی کار آمدن ترامپ در حوزه تعرفه و سیاستگذاری‏‌های جدید در حال به‏‌روزشدن و هضم شرایط جدید است. نکته کلیدی این است که چین به عنوان یک محور اصلی در این حوزه که هم بازار بزرگ مصرف انرژی است و هم در حوزه تجدیدپذیر سهم بازار بسیار مهمی دارد، با آمریکا به چه نوع روابط جدیدی دست خواهد یافت. آیا جنگ تجاری سختی بین این دو کشور درخواهد گرفت که تب آن بر بازارهای دیگر و کشورهای دیگر نیز اثرگذار خواهد بود، یا تفاهمی در حوزه‏‌های مختلف بین دو کشور شکل خواهد گرفت؟ در نتیجه، سرمایه‏‌گذاران در دنیا باید تصمیم بگیرند آیا منتظر سیاستمداران بمانند و سرمایه‏‌گذاری‏‌های جدید خود را معلق نگه دارند تا دورنمای مشخص‏‌تری ایجاد شود، یا به سرمایه‏‌گذاری‏‌هایشان مطابق با استراتژی‏‌های بلندمدت ادامه دهند. به نظر می‏‌رسد در سال‏‌های پیش رو با سرمایه‏‌گذاری در سبدهای مختلف و حوزه‏‌های مختلف انرژی از انرژی‏‌های فسیلی گرفته تا انرژی‏‌های تجدیدپذیر مواجه خواهیم بود.

مائده مزینانی-کارشناس بازرگانی بین‌الملل

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =