به گزارش خبرنگار ایراسین، هر وقت صحبت از دخالت قدرت، سیاست و منافع مالی در فوتبال به میان میآید، نگاهها ناخودآگاه به سمت آلمان و قانون معروف «۵۰+۱» میرود؛ قانونی که نقش مهمی در بازداشتن باشگاههای این کشور از پیوستن به پروژه شکستخورده سوپرلیگ اروپا ایفا کرد.
در سالی که دوازده باشگاه بزرگ اروپا، از جمله شش تیم مطرح انگلیسی، با مشارکت غولهای اسپانیا و ایتالیا به دنبال خلق یک لیگ بسته و پر از سود برای خود بودند، تیمهای آلمانی بهطور کامل از این ماجرا دور ماندند. دلیل اصلی؟ قانونی بهنام ۵۰+۱ که در تار و پود فوتبال آلمان تنیده شده و کنترل امور باشگاهها را تا حد زیادی در دستان هواداران قرار داده است.
قانون ۵۰+۱ چیست؟
بر اساس این قانون، اکثریت سهام دارای حق رأی یک باشگاه (حداقل ۵۱ درصد) باید در اختیار خود باشگاه باقی بماند. یعنی سرمایهگذاران نمیتوانند بدون حمایت مستقیم اعضا و هواداران، تصمیمی حیاتی بگیرند. نتیجه؟ مدیرانی که باید در مقابل جامعه هواداری پاسخگو باشند.
برای مثال، در باشگاه هانوفر، رئیس وقت مارتین کیند پس از رأی منفی بیش از دو هزار عضو، ناچار به استعفا شد. این میزان از دموکراسی را مقایسه کنید با وضعیت باشگاههای لیگ برتر انگلیس، جایی که مالکان میلیاردر عملاً بدون دخالت هواداران تصمیم میگیرند و تنها هدفشان افزایش سود است.
چتری برای حفظ سنتها
توبی آلتشافل، خبرنگار نشریه «بیلد»، معتقد است قانون ۵۰+۱ نماد پیوند فوتبال آلمان با ریشهها و سنتهاست. او میگوید: «در جریان ماجرای سوپرلیگ دیدیم که بایرن و دورتموند چگونه در کنار سایر باشگاهها ایستادند و به صدای هواداران گوش سپردند. در آلمان، فوتبال از مردم است و با نظر آنها زنده میماند.»این قانون نهتنها قیمت بلیتها را پایین نگه داشته و استادیومها را پر، بلکه باعث شده جو فوتبال آلمان همچنان گرم، مردمی و فرهنگی باقی بماند.
اما این قانون بینقص نیست...
منتقدان میگویند محدودیتهای ۵۰+۱ سرمایهگذاران بزرگ را فراری میدهد. با وجود این قانون، تیمهایی مثل فرایبورگ هیچوقت بودجهای مانند بایرن نخواهند داشت. از این زاویه، شاید حذف قانون میتوانست به توازن بیشتر در قهرمانیها منجر شود. آیا اگر مالک عربی فرایبورگ را بخرد، بایرن همچنان بهراحتی قهرمان خواهد شد؟ اینها پرسشهایی است که ذهن منتقدان را مشغول کرده.
در مقابل، در لیگ برتر انگلیس سرمایهگذاران کنترل کامل دارند. رومن آبراموویچ سالها در چلسی هر تصمیمی که میخواست میگرفت، از خرید ستارهها گرفته تا تخریب استادیوم احتمالی.
راههای دور زدن قانون
البته همه در آلمان هم صداقت به خرج ندادهاند. باشگاههایی مانند لایپزیش، ولفسبورگ و لورکوزن از راههای قانونی اما بحثبرانگیز برای عبور از قانون استفاده کردهاند. مخصوصاً لایپزیش که با کمتر از ۲۰ عضو رسمی، همه وابسته به شرکت ردبول، کنترل باشگاه را در دست دارد. به همین دلیل لقب «باشگاه پلاستیکی» را یدک میکشد.
آیا این مدل در انگلیس قابل اجراست؟
با سقوط پروژه سوپرلیگ، هواداران انگلیسی بیش از پیش به مشارکت در اداره باشگاهها علاقهمند شدهاند. آنها خسته از بلیتهای گران و مدیریت سرمایهدارانه، به مدل آلمانی چشم دوختهاند.
نمونهای جالب: گرانترین بلیت فصل در بوندسلیگا ۲۰۲ پوند است، در حالی که در لیگ برتر، تاتنهام بلیتی به قیمت ۲۰۰۰ پوند ارائه میدهد!
در واکنش به این تحولات، دولت بریتانیا نیز وعده داده بررسیهایی برای افزایش نفوذ هواداران در ساختار باشگاهها انجام دهد.
نتیجهگیری
قانون ۵۰+۱ فقط یک ساختار حقوقی نیست، بلکه بیانیهای است علیه تجاری شدن بیحد و مرز فوتبال. مدلی است که در آن هواداران تنها تماشاگر نیستند، بلکه صاحبان واقعی بازیاند. شاید فوتبال انگلیس از آن فاصله داشته باشد، اما مسیر تغییر از همین نقطه آغاز میشود.
ارسال نظر