به گزارش ایراسین، با وجود برخورداری ایران از دومین ذخایر گازی اثباتشده جهان، چالش ناترازی گاز در سالهای اخیر به یکی از مهمترین مسائل راهبردی حوزه انرژی کشور تبدیل شده است. رشد فزاینده مصرف داخلی، بهویژه در بخش خانگی، همزمان با کاهش تدریجی توان تولید از میدانهای اصلی، موجب شده توازن میان عرضه و تقاضای گاز بهطور محسوسی برهم بخورد، این وضعیت نه حاصل کمبود منابع، بلکه نتیجه ضعف در سرمایهگذاری بهموقع، تأخیر در تصمیمگیریهای کلان و اجرا نشدن پروژههای زیرساختی حیاتی است.
در حال حاضر، بخش قابلتوجهی از گاز مصرفی مناطق شمالی کشور از طریق انتقال طولانی مدت از میدانهای جنوبی، بهویژه عسلویه تأمین میشود؛ امری که موجب افزایش هزینهها و تلفات شبکه شده است، این در حالی است که ایران در شمال کشور و در حاشیه دریای خزر، دارای میادین بزرگ و مشترک گازی با کشورهای همسایهای همچون ترکمنستان و جمهوری آذربایجان است؛ کشورهایی که سالهاست با برداشت مستمر از همین میادین، نیاز داخلی خود را تأمین کرده و حتی به صادرکنندگان گاز تبدیل شدهاند. توسعه این میادین میتواند بهطور مستقیم تأمین گاز مناطق شمالی کشور را از مبدأ همان منطقه ممکن سازد و نقش مؤثری در کاهش ناترازی گاز ایفا کند.
از سوی دیگر، رفع پایدار ناترازی گاز صرفاً با اتکا به افزایش تولید ممکن نیست، بلکه مستلزم بهروزرسانی فناوریهای برداشت، اجرای پروژههای فشارافزایی، اصلاح شبکه انتقال و مهمتر از همه، عملیاتی شدن قراردادها و وعدههایی است که سالها روی میز ماندهاند؛ تجربه سالهای گذشته نشان داده است که اعلام پروژهها و امضای قراردادها، بدون پیگیری و اجرای مؤثر، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه هزینههای راهبردی سنگینی را به آینده کشور تحمیل خواهد کرد.
در چنین شرایطی، بازنگری در سیاست توسعه میادین گازی بهویژه در شمال کشور، همراه با سرمایهگذاری هدفمند و تصمیمگیریهای مبتنی بر واقعیتهای فنی و اقتصادی، میتواند مسیر عبور از بحران ناترازی گاز را هموار کرده و زمینهساز تأمین پایدار انرژی و تقویت جایگاه ایران در بازار منطقهای گاز شود.

شمالِ پرگاز، جنوبِ تحت فشار
امیرمیثم نیکفر، پژوهشگر دانشگاه و کارشناس انرژی، در گفتوگو با خبرنگار ایراسین با تأکید بر اهمیت سرمایهگذاری در بخش گاز، ناترازی فعلی کشور را نتیجه سالها بیتوجهی به تصمیمات راهبردی میداند و اظهار کرد: امروز حدود ۵۰ درصد گاز کشور در پنج استان شمالی شامل تهران، مازندران، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و سمنان در بخش خانگی و صنعتی مصرف میشود که بهطور مشخص، نزدیک به ۴۰ درصد مصرف گاز خانگی کشور تنها مربوط به استان تهران و البرز است.
به گفته وی، در شرایط فعلی گاز مورد نیاز شمال کشور از عسلویه و با پمپاژ در مسیری طولانی منتقل میشود، در حالی که ایران دارای میادین بسیار بزرگ گازی در دریای خزر است که همگی مشترک با کشورهای همسایه از جمله ترکمنستان و آذربایجان هستند، این کشورها سالهاست با برداشت از این میادین نیاز داخلی خود را تأمین کرده و هم صادرات دارند، اما ایران تاکنون هیچ برداشت مؤثری از این میادین نداشته است.
این کارشناس انرژی بیان کرد: اگر توسعه میادین مشترک گازی در شمال کشور در دستور کار قرار میگرفت، میتوانستیم گاز مصرفی شمال را از همان منطقه تأمین و از ناترازی گاز جلوگیری شود و در چنین شرایطی، گاز جنوب کشور که دسترسی به آبهای آزاد دارد، امکان صادرات پیدا میکرد.
نیکفر تأکید میکند: عملاً از مسیر شمال کشور امکان صادرات گاز وجود ندارد، چرا که چهار کشور همسایه شمالی ایران خود صادرکننده گاز هستند و نیازی به واردات آن از ایران ندارند؛ در مقابل منطقه جنوبی کشور از ظرفیت بالایی برای صادرات گاز برخوردار است.
وعدههای گازی روی میز، ناترازی در میدان
وی با اشاره به مکاتبات و گزارشهای متعدد ارائهشده به مسئولان ذیربط گفت: بارها این موضوع در قالب نامه، گزارش و طرحهای کارشناسی مطرح شده، اما هیچ پاسخ روشنی دریافت نشده است؛ او هشدار میدهد که اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، ایران با وجود دارا بودن دومین ذخایر گازی جهان، ظرف دو سال آینده به واردکننده گاز تبدیل خواهد شد.
کارشناس انرژی، ریشه اصلی ناترازی گاز را افت فشار در مخازن گازی، بهویژه میدان پارس جنوبی، عنوان کرد و توضیح داد: بزرگترین میدان گازی کشور، پارس جنوبی است؛ هنگام افتتاح یک میدان، فشار طبیعی مخزن باعث میشود گاز با فشار بالا به سطح زمین برسد، اما با گذشت زمان این فشار کاهش مییابد، هرچه فشار مخزن کمتر شود، میزان گاز تولیدی نیز کاهش پیدا میکند، در این مرحله لازم است با استفاده از تأسیسات فشارافزایی، فشار مصنوعی به مخزن تزریق شود تا گاز با فشار مناسب به سطح زمین برای برداشت برسد.
به گفته نیکفر، این اقدام باید حداقل از ۱۰ سال گذشته آغاز میشد، اما متأسفانه اجرایی نشد و هماکنون فشار چاههای پارس جنوبی روزبهروز افت بیشتری پیدا کرده است؛ روندی که در نهایت میتواند ما را به نقطهای برساند که عملاً امکان برداشت گاز از مخازن وجود نداشته باشیم.
وعدههای تکراری، پروژههای نیمهتمام
وی با مرور وعدههای دولتهای مختلف افزود: در دوره وزارت آقای زنگنه اعلام شد که پروژه فشارافزایی پارس جنوبی با تشکیل کنسرسیوم آغاز شده، اما به نتیجه نرسید؛ در دولت شهید رئیسی و زمان وزارت آقای اوجی نیز تبلیغات گستردهای درباره قرارداد ۲۴ میلیاردی برای فشارافزایی پارس جنوبی انجام شد، اما آن قرارداد نیز عملاً به جایی نرسید، در دوره آقای دکتر پاکنژاد نیز حدود شش ماه پیش از امضای قرارداد با یک کنسرسیوم چهارجانبه شامل پتروپارس، قرارگاه خاتمالانبیاء، شرکت اویک (O1)و مپنا خبر داده شد، اما تاکنون هیچ اقدام جدی و مؤثری در این حوزه صورت نگرفته است.
کارشناس انرژی تأکید کرد: آنچه امروز بهعنوان ناترازی گاز مطرح میشود، در واقع نتیجه مستقیم افت فشار در مخازن پارس جنوبی و مدیریت توزیع و مصرف اشتباه است؛ افت فشاری که هر روز بیشتر میشود و بهطور طبیعی تولید گاز کشور را کاهش میدهد.
ارسال نظر