پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، بر اساس آخرین گزارشهای مرکز آمار ایران، نرخ رشد اقتصادی کشور در شش ماهه نخست سال ۱۴۰۴، با احتساب نفت، تنها ۰.۱ درصد و بدون احتساب نفت منفی ۰.۵ درصد بوده است. این آمار نشاندهنده درجا زدن اقتصاد و تداوم وابستگی شدید به درآمدهای نفتی است. بررسی رشته فعالیتهای عمده، شکاف عمیق ساختاری را در بدنه تولید غیرنفتی آشکار میسازد:
این اعداد بهوضوح نشان میدهند که «بخش صنعت» با ثبت رشد منفی ۱.۱ درصد، موتور محرکه خود را خاموش کرده است که دلیل آن کسری شدید تراز انرژی در شش ماهه ابتدایی امسال بوده است و محدودیتهای برق که از فروردین بر بنگاهها اعمال شد، روند تولید را به شدت نزولی کرد. همچنین، افت فاجعهبار ۸.۴ درصدی در حوزه آب و انرژی، بزرگترین ریسک ساختاری اقتصاد ایران و تهدیدی حیاتی برای پایداری صنایع بزرگ محسوب میشود. در این شرایط، تنها تزریق ارزش افزوده نفتی (با رشد ۱.۸ درصدی استخراج نفت و گاز) توانسته است مانع از سقوط نرخ رشد کلی اقتصاد به قلمرو منفی شود.
بررسی روندی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (GFCF)
نشانگر کلیدی برای ارزیابی ظرفیت آتی تولید و رقابتپذیری یک اقتصاد، شاخص تشکیل سرمایه ثابت ناخالص (GFCF) است که نشاندهنده سرمایهگذاری در ماشینآلات، تجهیزات و ساختمان است. آمار رسمی مرکز آمار ایران در شش ماهه اول سال ۱۴۰۴، وخامت اوضاع را با یک روند نزولی نگرانکننده تأیید میکند:
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص کشور با ثبت رشد منفی ۳.۴ درصد مواجه شده است. این افت عمیق، در چارچوب نظری استراتژی رقابتی، زنگ خطر فرسایش مزیتهای رقابتی بلندمدت را به صدا در میآورد. عدم تشکیل سرمایه، به معنای نوسازی نشدن فناوری و تجهیزات، کاهش بهرهوری و کاهش تابآوری اقتصادی در برابر شوکهای جهانی است. به بیان دیگر، اقتصاد ایران با مصرف کردن ظرفیتهای گذشته، در حال کاستن از پتانسیل رشد آینده خود است.
استراتژی تهاجمی فولاد مبارکه: خلق خندق رقابتی در شرایط رکود ملی
در چنین چشمانداز کلان رکودی و در شرایطی که تشکیل سرمایه در سطح ملی ۳.۴ درصد کاهش یافته است، فعالیت بنگاههای بزرگ صنعتی همچون فولاد مبارکه یک پارادوکس حیاتی را شکل میدهد. فولاد مبارکه، با الهام از الگوهای عملیاتی رهبران جهانی فولاد نظیر پوسکو (POSCO) و آرسلورمیتال (ArcelorMittal) و در راستای اصول استراتژی رقابتی، یک بسته سرمایهگذاری عظیم تحت عنوان "مسیر ماندگار" تعریف کرده است. این برنامه شامل یک سبد سرمایهگذاری بالغ بر ۶.۸ میلیارد یورو است. تحلیل این برنامه نشان میدهد که این یک سرمایهگذاری صرف نیست، بلکه یک استراتژی چندوجهی برای خلق یک «خندق رقابتی» در دو جبهه دفاعی و تهاجمی است:
الف) استراتژی دفاعی: کسب مزیت از طریق یکپارچگی عمودی (Nucor Model)
بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاری، نه برای افزایش صرف تولید، بلکه برای تضمین پایداری زنجیره ارزش در برابر «ناترازیهای ساختاری ملی» است. این اقدام کاملاً شبیه به استراتژی دفاعی شرکتهایی مانند نیوکور (Nucor) در تضمین مواد اولیه و انرژی است:
پایداری آب: اجرای ابرپروژه انتقال آب از دریا که هفته گذشته رسماً افتتاح شد.
امنیت انرژی: سرمایهگذاری در میدان گازی مدار و احداث نیروگاههای با راندمان بالا و همچنین ساخت بزرگترین نیروگاه خورشیدی کشور (۶۰۰ مگاوات) و نیروگاه بادی (۲۰۰ مگاوات). این حرکت نه تنها ریسک عملیاتی شرکت را در مواجهه با ناترازی برق و گاز کاهش میدهد، بلکه آن را در مسیر «فولاد سبز» جهانی قرار میدهد.
تضمین مواد اولیه: سرمایهگذاری در معادن و کارخانجات کنسانتره و گندلهسازی برای کاهش وابستگی به بازار پرنوسان مواد اولیه داخلی و خارجی.
ب) استراتژی تهاجمی: حرکت به سمت تمایز و ارزش افزوده بالاتر
در بخش تهاجمی، این سرمایهگذاری بهطور مستقیم بر خروج از بازار فولاد کالایی و ورود به بازارهای تخصصی سودآور تمرکز دارد:
صعود در زنجیره ارزش: تکمیل پروژههایی مانند نورد گرم ۲ (با ظرفیت ۴.۲ میلیون تن ورق ویژه) و خط PLTCM (تولید ورقهای ویژه خودرو با سرمایهگذاری ۳۰۴ میلیون یورویی). هدف، تولید ورقهایی با استانداردهای جهانی (نظیر ورقهای سبک، مستحکم و مقاوم به خوردگی) است تا جایگزین واردات شده و توان رقابت در بازارهای تخصصی صادراتی را پیدا کند.
فتح بازارهای استراتژیک: سرمایهگذاری در خطوط تولید ورقهای آلیاژی (مانند فولاد زنگنزن و ورقهای الکتریکی برای صنایع ترانسفورماتور و موتورهای با راندمان بالا) و همچنین لولههای بدون درز برای صنایع نفت، گاز و پتروشیمی. این یک چرخش استراتژیک از رقابت بر سر قیمت به رقابت بر سر کیفیت و فناوری پیچیده است.
تنوع هوشمندانه: ورود جسورانه به صنعت مس (مانند پروژه جانجا)، پاسخی هوشمندانه به روند جهانی انقلاب خودروهای الکتریکی و انرژیهای تجدیدپذیر است که به مس نیاز حیاتی دارند و وابستگی شرکت به نوسانات صرف در بازار فولاد را کاهش میدهد.
در حالی که اقتصاد کلان کشور در نیمه نخست سال ۱۴۰۴ با تشکیل سرمایه ثابت منفی ۳.۴ درصد، به سمت فرسایش توان تولیدی آینده حرکت کرده است، سرمایهگذاری ۶.۸ میلیارد یورویی فولاد مبارکه یک حرکت راهبردی و ضدچرخهای است. این سرمایهگذاری، بیش از آنکه یک طرح توسعه ساده باشد، یک استراتژی دفاعی-تهاجمی است که میکوشد با الگوبرداری از رهبران جهانی، ریسکهای ساختاری اقتصاد داخلی را به مزیتهای رقابتی (مانند خودکفایی در انرژی و آب) تبدیل کرده و با تکیه بر تمایز محصول، جایگاه خود را در نقشه صنعت جهانی بازتعریف کند. این اقدام، اگرچه بهتنهایی نمیتواند رکود ملی را جبران کند، اما نشاندهنده تنها مسیر بقا و توسعه برای بنگاههای بزرگ در اقتصادهای با ریسک بالا است: استراتژی بقا از طریق سرمایهگذاری در تابآوری و خلق ارزش افزوده پایدار.
ارسال نظر