به گزارش ایراسین، «مسئولیت اجتماعی» در ادبیات صنعتی مفهومی تازه نیست؛ سالهاست در جهان، شرکتها آن را به اندازه ترازنامه مالی خود جدی میگیرند. اما در ایران، این مفهوم دیر شناخته و دیرتر جدی گرفته شد اما شکل سنتی خود را در قالب کمکهای اجتماعی حفظ کرد و به خدمات محلی و رفع مشکلات سطحی مناطق محدود شد. حالا اما نشانههایی از تغییر دیده میشود و بنگاههای بزرگ با نگاه به الگوهای موفق جهانی در پی ایجاد نگرشی نوین در حوزه مسئولیتهای اجتماعی هستند که اولین نمونههای آن را میتوان در نوع سرمایه گذاریهای گروه فولاد مبارکه در مناطق محروم در سرتاسر کشور مشاهده کرد، حرکت به سمت کاهش آلایندگی، بازچرخانی آب، تصفیه فاضلاب شهرهای اطراف، احداث نیروگاه خورشیدی، راهسازی، انتقال آب دریا به فلات مرکزی، احداث مراکز تخصصی آموزشی در شرق اصفهان، به روزرسانی تجهیزات کارگاههای روستایی بانوان و اخیراً اجرای طرح غربالگری سرطان همگی از جمله مسئولیتهای اجتماعی فولاد مبارکه است که در طی سالهای اخیر رنگ و بوی سرمایه گذاری مشخص و هدفمند برای رسیدن توسعه پایدار در مناطق محروم به خود گرفته است و نفع همه گروههای ذی نفع را تأمین کرده است. این ادبیات اما به مقامات دولتی نیز رسیده و اکنون در نحوه تعامل دولت با جامعه نیز این ردپا قابل مشاهده است.
در همایش اخیر سازمان مدیریت صنعتی، مشاور وزیر صمت با تأکید بر لزوم شفافیت، نظاممندی و جهتگیری ملی در هزینههای اجتماعی بنگاهها گفت: «مسئولیت اجتماعی باید بر اساس منافع ملی انجام شود؛ منابع آن متعلق به ملت ایران است، نه ابزار تبلیغاتی مدیران.» سخنی که برای بسیاری از فعالان صنعتی، یادآور فصلی تازه از بازتعریف رابطه صنعت و جامعه است.
از یک دغدغه قدیمی تا یک مطالبه ملی
مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) سالهاست در سیاست صنعتی کشورهای توسعهیافته نهادینه شده است، اما در ایران اغلب به فعالیتهای موردی و خیرخواهانه محدود مانده است. سید عباس حسینی در سخنرانی خود تأکید کرد: «در فرهنگ دینی و ملی ما، مسئولیت اجتماعی جایگاهی ریشهدار دارد، اما باید از سطح نیت خیر و اقدام فردی فراتر رود و به سیاستی ملی تبدیل شود.» او با اشاره به حجم منابع صرفشده در این حوزه افزود: «در سال گذشته هزینههای CSR در کشور معادل ساخت یک مجتمع فولادی بزرگ بوده است. اگر این منابع بهدرستی هدایت شود، میتواند موتور عدالت اجتماعی باشد؛ اما اگر بیبرنامه خرج شود، تنها به صورت نمادین باقی میماند.» این سخنان بازتابدهنده تغییری در نگاه دولت است؛ تغییری از توصیه اخلاقی به الزام اقتصادی و ملی، الزامی که موتور محرک توسعه صنعت است و اشتغالزایی و آبادانی را برای ایران به همراه دارد.
فولاد، مسئولیت و رقابتپذیری
در سطح جهانی، فولادسازان از نخستین صنایعی بودهاند که مسئولیت اجتماعی را به بخشی از مدل اقتصادی خود تبدیل کردهاند. شرکتهایی چون ArcelorMittal، POSCO و Nippon Steel سالهاست در قالب ابتکار جهانی ResponsibleSteel فعالیت میکنند؛ نهادی که معیارهای محیطزیستی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) را برای فولادسازان تدوین کرده است.
به گزارش انجمن جهانی فولاد، از سال ۱۹۹۰ تاکنون مصرف انرژی در این صنعت ۳۵ درصد و انتشار گازهای گلخانهای ۳۷ درصد کاهش یافته است. در کنار این شاخصها، پروژههای گستردهای برای بازسازی محیطزیست، توانمندسازی جوامع محلی و افزایش ایمنی کار اجرا شده است. در واقع، در بازار جهانی فولاد، پایداری اجتماعی دیگر یک انتخاب داوطلبانه نیست؛ بخشی از رقابتپذیری است. شرکتهایی که نتوانند گزارش مسئولیت اجتماعی شفاف ارائه دهند، عملاً از دسترسی به سرمایه و بازارهای جهانی بازمیمانند.
فولاد مبارکه؛ مصداق بومی یک رویکرد جهانی
در ایران، فولاد مبارکه را میتوان نمونهای شاخص از شرکتی دانست که مفهوم مسئولیت اجتماعی را از شعار به عمل رسانده است. این شرکت از حدود دو دهه پیش، ساختار مشخصی برای مدیریت مسئولیت اجتماعی ایجاد کرده و امروز برنامههای خود را در چند محور اصلی دنبال میکند:
پایداری زیستمحیطی از طریق احداث تصفیهخانههای صنعتی، بازچرخانی آب، کنترل آلایندهها و توسعه فناوریهای کمکربن؛ توانمندسازی جامعه محلی با آموزش مهارتهای فنی، حمایت از مشاغل کوچک و کارآفرینی زنان در مناطق پیرامونی؛ توسعه سلامت و رفاه نیروی انسانی از طریق ارتقای ایمنی محیط کار و بهبود زیرساختهای بهداشتی؛ و حمایت از فرهنگ و ورزش در سطح محلی و ملی.
این اقدامات سبب شده فولاد مبارکه در سال گذشته نخستین شرکت ایرانی باشد که گواهی بهرهوری انرژی و ردپای کربن دریافت میکند؛ اتفاقی که جایگاه آن را در مسیر تولید سبز تثبیت کرده است. کارشناسان میگویند فولاد مبارکه با این رویکرد، مسئولیت اجتماعی را به بخشی از مدل حکمرانی شرکتی خود تبدیل کرده است. همانطور که مقام وزارت صمت نیز گفت: «مسئولیت اجتماعی زمانی ارزشمند است که نظاممند و اثرگذار باشد و مردم نتیجهاش را ببینند.»
اخیراً سعید زرندی مدیرعامل گروه فولادمبارکه نیز در رونمایی از طرح غربالگری سرطان در استان اصفهان گفت: «در فولاد مبارکه دوره نگاههای موردی و احساسی در مسئولیتهای اجتماعی به پایان رسیده است. امروز براساس مطالعات علمی، تجربه جهانی و نیاز واقعی جامعه، مسیر جدیدی را آغاز کردهایم تا این مسئولیت مهم در قالب یک برنامه حکمرانی اجتماعی، نظاممند، هدفمند و با قابلیت سنجش اجرا شود؛ الگویی که بتوان به آن اتکا کرد و آن را در سطح ملی توسعه داد.»
به گفته زرندی، «این رویکرد، سه محور کلیدی را در دستور کار قرار داده است: سلامت، محرومیتزدایی و توسعه فرهنگی-اجتماعی، با تمرکز بر انس با قرآن». وی اضافه کرد: «مطالعات بینالمللی نشان میدهد که رویکرد علمی و برنامهریزی شده اهمیت بالایی دارد و بر اساس جمعبندی انجام شده، سه محور اصلی برای فعالیتهای آینده فولاد مبارکه تعیین شده است».
زرندی درباره محورهای سهگانه توضیح داد: «در حوزه سلامت، فولاد مبارکه به عنوان صنعتی مسئولیتپذیر میتواند پشتیبان ارتقای سلامت کشور باشد و اقدامات آن نشاندهنده نگاه راهبردی و متعهدانه مجموعه به این حوزه است. محور محرومیتزدایی با هدف کمک به مناطق کمتر برخوردار و ارتقای شرایط زندگی مردم طراحی شده و در شرق استان پروژههای ارزشمندی با رویکرد علمی و نوین اجرا شدهاند که باید استمرار داشته باشند. محور فرهنگ و دین نیز بر انس با قرآن و ارتقای فعالیتهای فرهنگی و دینی تمرکز دارد و هدف آن ترویج فرهنگ غنی دینی و اخلاقی در جامعه است».

در مسیر همگرایی
اثرگذاری فولاد مبارکه در این حوزه به دیگر بنگاههای بزرگ نیز سرایت کرده است. فولاد خوزستان با تمرکز بر زیرساختهای آموزشی، ذوبآهن اصفهان در حوزه زیستمحیطی، فولاد هرمزگان در پروژههای آبرسانی و چادرملو در توسعه اشتغال محلی، هر یک بخشی از مسئولیت اجتماعی صنعت را به دوش کشیدهاند. با این حال، نبود نظام گزارشدهی شفاف و ارزیابی اثرگذاری همچنان یکی از چالشهای اصلی است. بسیاری از پروژهها هنوز وابسته به اراده مدیران هستند و تداوم ساختاری ندارند.
از شفافیت تا نهادینهسازی
عضو هیأت عامل ایمیدرو در سخنان خود هشدار داد: «نباید ماندگاری یک مدیر صنعتی را به پروژههای مسئولیت اجتماعی گره زد. این منابع باید به نام ملت ایران و در ساختار بنگاهها نهادینه شود.» آنچه امروز در اقدامات مسئولیت اجتماعی بنگاههای بزرگ اقتصادی اهمیت دارد، شفافیت و نتیجه است، نه رقم هزینه.
به نوعی هر اثرگذاری مسئولیت اجتماعی باید برای مردم و جامعه شفافسازی شود تا آنها بدانند این اقدامات چقدر در کشور اثربخش است. سخنان سید عباس حسینی، مشاور وزیر صمت نشان میدهد که دولت به دنبال آن است تا مسئولیت اجتماعی را از یک حرکت تبلیغاتی به یک سیاست قابل ارزیابی تبدیل کند؛ اقدامی که اگر درست اجرا شود، میتواند اعتماد عمومی و مشروعیت اقتصادی بنگاهها را افزایش دهد.
از هزینه تا سرمایه ملی
برای عبور از وضعیت فعلی، کارشناسان بر دو ضرورت تأکید دارند: نخست، ایجاد چارچوب ملی گزارشدهی CSR با شاخصهای کمی و کیفی مشخص؛ و دوم، همراستاسازی پروژههای CSR با سیاستهای کلان توسعهای و زیستمحیطی کشور. فولاد مبارکه در این زمینه میتواند نقش مرجع را ایفا کند. تجربه این شرکت نشان داده که میتوان میان سودآوری و تعهد اجتماعی توازن برقرار کرد؛ میتوان هم رشد اقتصادی داشت و هم مسئولیتپذیر بود.
مسئولیت اجتماعی برای صنعت ایران مفهومی تازه نیست، اما تا امروز آنگونه که باید مورد توجه ساختاری قرار نگرفته است. اکنون، با تأکید دولت بر شفافیت و جهتگیری ملی، فرصتی تازه پیشروی صنایع قرار دارد. فولاد مبارکه و دیگر فولادسازان کشور، با حرکت به سمت تولید پایدار و اجرای پروژههای اجتماعی هدفمند، نشان دادهاند که این مسیر ممکن است. اگر مسئولیت اجتماعی از حاشیه به متن راهبردهای صنعتی بیاید، میتوان گفت صنعت ایران نه تنها در تولید فولاد، بلکه در ساخت آیندهای متوازن و پایدار نیز پیشتاز خواهد بود.
ارسال نظر