پساب

اقتصاد جهانی در آستانه بحرانی پنهان اما حیاتی است؛ «بدهی آب» انباشته‌ای که حاصل دهه‌ها غفلت از بهای واقعی منابع آبی است. نظام تولید خطی، هزینه این مصرف بی‌محابا را به آینده سپرده، اما اکنون زمان بازپرداخت فرا رسیده است. در حالی‌که صنایع آب‌بر جهان در جست‌وجوی راه نجات‌اند، تجربه فولاد مبارکه نشان می‌دهد گذار به اقتصاد چرخشی می‌تواند راه‌حل باشد؛ مدلی که با بازیافت و مدار بسته‌سازی، برداشت آب شیرین را بیش از ۵۰ درصد کاهش داده است.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اقتصاد جهانی مدرن بر پایه یک اشتباه محاسباتی خطرناک بنا شده است: اینکه آب، حیاتی‌ترین ماده اولیه، رایگان و نامحدود است. برای دهه‌ها، مدل «برداشت-تولید-دفع» اقتصاد خطی، با آب شیرین همچون یک ورودی بی‌نهایت و یک فاضلاب رایگان رفتار کرده است؛ یک اثر خارجی که به راحتی نادیده گرفته می‌شود. نتیجه، آنطور که «آرین هوکسترا» در کتاب «ردپای آب در جامعه مصرف‌کننده مدرن» به دقت مستند می‌کند، نه یک مشکل زیست‌محیطی، بلکه یک شکست اقتصادی سیستمی است. اقتصاد جهانی بدهی عظیم و ثبت‌نشده‌ای از آب انباشته کرده است و اکنون زمان سررسید آن فرا رسیده است.

بدهی پنهان بین نسلی

این بدهی پنهان است زیرا مورد معامله قرار می‌گیرد. آن سهم ۱ تا ۴ درصدی که مصرف‌کنندگان در قبوض آب خود می‌بینند، خطای گرد کردن است و عدد واقعی مصرف آنها را نشان نمی‌دهد. داستان واقعی در ۹۶ تا ۹۹ درصد «آب مجازی» پنهان در کالاها و خدماتی است که مصرف می‌کنند. این مکانیسم به ملل توسعه‌یافته اجازه داده است تا اسراف آبی خود را صادر کنند. حدود ۲۲ درصد از کل ردپای آب جهان اکنون در کالاهای تجاری بین‌المللی نهفته است. ارقام گویا هستند: ۷۵ درصد از مصرف آب بریتانیا برون‌سپاری شده است، که اغلب از مناطقی تأمین می‌شود که کمترین توانایی پرداخت آن را ندارند و خود دچار تنش‌های شدید خشکسالی هستند. ژاپن آب مجازی معادل بیش از سه برابر کل ردپای آب داخلی خود وارد می‌کند. این تجارت پایدار نیست؛ این یک آربیتراژ خطرناک بر سر منبعی در حال کاهش است.

برای مدیرعامل مدرن، آب اکنون به یک ریسک استراتژیک و مدیریت‌نشده در زنجیره ارزش تبدیل شده است. کشاورزی، که به تنهایی مسئول ۹۲ درصد از ردپای آب بشر است، مقصر اصلی است. یک شلوار جین که به ۸,۰۰۰ لیتر آب نیاز دارد، ریسک نامرئی حوضه‌های پنبه تحت تنش در پاکستان یا ازبکستان (جایی که ۹۰ درصد ردپای آب پنبه از آبیاری یا «آب آبی» تأمین می‌شود) را با خود حمل می‌کند. این مدل خطی مستقیماً به فجایعی مانند خشک شدن دریای آرال منجر شده است.

مدل پیشران فولادمبارکه در بازچرخانی آب

صنعت گوشت حتی متزلزل‌تر است؛ ۳۰ درصد از کل ردپای آب کشاورزی صرف تولید محصولات حیوانی می‌شود. ردپای آب گوشت گاو به ازای هر کالری، ۲۰ برابر ردپای آب غلات است. برای دهه‌ها، این ناکارآمدی با آب «رایگان» یارانه دریافت می‌کرد. همانطور که داده‌های هوکسترا نشان می‌دهد، آن یارانه در حال پایان یافتن است.

هیچ کجا شکست مدل خطی واضح‌تر از «ردپای آب خاکستری» نیست - یعنی حجم آب شیرین مورد نیاز برای رقیق کردن آلاینده‌های صنعتی و کشاورزی به سطح ایمن. این، تعریف کلاسیک اقتصاد خطی از رودخانه به عنوان یک فاضلاب رایگان است. در حال حاضر، دو سوم حوضه‌های آبریز جهان از آلودگی نیتروژن و فسفر رنج می‌برند، به طوری که ردپای آب خاکستری آن‌ها از ظرفیت طبیعی جذب رودخانه فراتر رفته است.

ورود هوشمندانه فولاد مبارکه به اقتصاد چرخشی

تنها پاسخ استراتژیک بادوام، همان است که توسط رهبران صنایع سنگین مانند فولاد پیشگام شد: یک گذار رادیکال به اقتصاد چرخشی. همانطور که فولادسازان مدرن به سیستم‌های آب مدار بسته و بازیافت قراضه روی آوردند، سایر صنایع نیز اکنون باید ضایعات - و در نتیجه آلودگی - را از فرآیندهای خود حذف کنند. هدف باید رساندن ردپای آب خاکستری به صفر باشد.

در ایران، فولاد مبارکه از پیشگامان اقتصاد چرخشی بوده و در حوزه آب نیز میلیاردها تومان سرمایه گذاری در چند پروژه اصلی این شرکت در خصوص کاهش مصارف آب، بازچرخانی آب در خطوط تولید و تصفیه پساب شهرهای اطراف مجتمع، صورت گرفته است. نتایج اما قابل توجه بوده اند؛ میزان برداشت آب شیرین از حوزه زاینده رود از ابتدای تأسیس از ۴۰ میلیون متر مکعب به ۱۸ میلیون متر مکعب تقلیل یافته است و مصرف ویژه آب خام به ازای هر تن فولاد به ۲.۶ مترمکعب رسیده که خود بسیار پایین‌تر از متوسط جهانی است.

مدل پیشران فولادمبارکه در بازچرخانی آب

مدل پیشران فولادمبارکه در بازچرخانی آب

راه‌هایی برای حفظ حیات نسل‌ها

این گذار نیازمند معیارهای سختگیرانه است. فراخوان هوکسترا برای «بنچ‌مارک‌ها» حیاتی است. اگر کشاورزی جهانی صرفاً به بهره‌وری آب ۲۵ درصد تولیدکنندگان برتر خود دست می‌یافت، مصرف جهانی آب کشاورزی ۳۹ درصد کاهش پیدا می‌کرد. این لنز بهره‌وری همچنین سیاست‌های بد را افشا می‌کند. راه‌حل‌های خطی برای تغییرات اقلیمی، مانند سوخت‌های زیستی نسل اول، برای آب فاجعه‌بار است؛ جایگزینی تنها ۱۰ درصد از سوخت‌های فسیلی با بیواتانول، تقاضای جهانی آب را ۷ درصد افزایش می‌دهد. در مقابل، انرژی خورشیدی و بادی ۱۰ تا ۱۰۰ برابر بهره‌وری آب بیشتری دارند.

پیشنهادهایی که هوکسترا ارائه می‌دهد - سقف‌های سخت برای مصرف در حوضه‌های آبریز، بنچمارک‌های دقیق بهره‌وری، و شفافیت رادیکال زنجیره تأمین - یک لیست آرزوی سبز نیست. آن‌ها کتابچه راهنمای عملیاتی ضروری برای اقتصاد قرن بیست و یکم هستند. سیستمی که نمی‌تواند حیاتی‌ترین ورودی خود را محاسبه کند، نه تنها ناپایدار است؛ بلکه بنا به تعریف، ورشکسته است. در عصر جدید، موفق‌ترین شرکت‌ها و اقتصادها آن‌هایی خواهند بود که می‌پذیرند آب یک دارایی استراتژیک است که باید مدیریت شود، نه کالایی که دور ریخته می‌شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =