پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در صنعت جهانی فولاد، بقا و رهبری بازار دیگر تنها به «تناژ تولید» وابسته نیست، بلکه محصول یک «استراتژی توازن» هوشمندانه است. رهبران جهانی این صنعت، مانند آرسلور میتال یا پوسکو، مزیت رقابتی خود را بر پایه دو ستون بنا میکنند: اول، تسلط بر بازارهای داخلی با محصولات تخصصی و دوم، ایجاد یک سبد صادراتی متنوع برای مصونیت از شوکهای اقتصادی منطقهای. تحلیل دادههای عملکردی و برنامههای آتی گروه فولاد مبارکه نشان میدهد که این شرکت دقیقاً در حال اجرای همین الگوی استراتژیک پیشرفته است. استراتژی صادراتی فولاد مبارکه یک اقدام فرصتطلبانه برای فروش مازاد تولید نیست، بلکه یک جز ساختاری، ضروری و دائمی در مدل کسبوکار این شرکت برای مدیریت ریسک و تضمین رشد پایدار است.
تحلیل سبد فروش
نمودارهای عملکرد فروش، به وضوح نشان میدهند که صادرات یک ستون ثابت در معماری فروش فولاد مبارکه است؛ نمودار روند فروش از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۳ نشان میدهد که صادرات همواره بخش قابل توجهی از تولید بوده و به طور میانگین سالانه بیش از ۱.۲ میلیون تن را شامل شده است. این ثبات، صادرات را از یک فعالیت جانبی به یک عملیات اصلی تبدیل کرده است.

این رویکرد بلندمدت، منجر به صادرات بیش از ۲۷ میلیون تن محصول تخت و ارزآوری بیش از ۱۲ میلیارد دلار از ابتدای فعالیت شرکت تا کنون شده است. ارزهایی که اساس سرمایه گذاری و افزایش ظرفیت فولاد مبارکه در اقصی نقاط کشور و تکمیل زنجیره فولاد و تقویت زیرساختها شدهاند.
ترکیب سهم بازارهای خارجی، یک استراتژی هوشمندانه مدیریت ریسک را آشکار میسازد. فولاد مبارکه با پرهیز از اتکای به یک یا دو بازار، سبد صادراتی خود را در مناطق مختلف جهان توزیع کرده است. حضور همزمان در جنوب شرقی آسیا، اروپا و خاورمیانه به این شرکت اجازه میدهد تا در صورت رکود یا موانع تجاری در یک منطقه، فروش خود را به مناطق دیگر منتقل کند.
چالش استراتژیک: پیشبینی مازاد عرضه داخلی
استراتژی صادراتی فولاد مبارکه صرفاً یک انتخاب گذشتهنگر نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای آینده است. همانطور که در تحلیلهای مدیر برنامهریزی فروش گروه فولاد مبارکه اشاره شده، این شرکت با یک چالش استراتژیک مواجه است؛ مصرف فعلی فولاد تخت در کشور بین ۸.۵ تا ۹.۵ میلیون تن است. پیشبینی میشود این تقاضا در دهه آینده به ۱۴.۶ میلیون تن برسد. با این وجود، به دلیل طرحهای توسعه ظرفیت فولادسازی در کشور، پیشبینی میشود که بازار داخلی، به ویژه در محصولات گرم، با «مازاد عرضه» مواجه شود.
پاسخ فولاد مبارکه به این تهدید، یک «استراتژی دوگانه» است که در پنل تخصصی سمپوزیوم فولاد تشریح شد؛ اولین اقدام، برنامهریزی برای جذب سیستماتیک مازاد تولید از طریق بازارهای جهانی است.
مجید فخاری، مدیر برنامهریزی فروش گروه فولاد مبارکه، در این باره میگوید: فولاد مبارکه بهمنظور حفظ پایداری تولید و استفاده حداکثری از ظرفیتهای تولید، دو استراتژی حفظ سهم بازار داخل و توسعه صادرات را در حال اجرا و پیادهسازی دارد. با توجه به پیچیدگیهای حوزه صادرات و ضرورت نفوذ در بازارهای جدید، از سال جاری برنامهریزی ویژهای در حال اجراست تا روند صادرات محصولات نهایی به صورت سالانه متناسب با رشد ظرفیتها، سال به سال افزایش یابد.
همزمان با مدیریت مازاد، فولاد مبارکه در حال اجرای بخش پیچیدهتر استراتژی، یعنی تمایز است. این شرکت به جای رقابت بر سر قیمت در محصولات عادی، در حال سرمایهگذاری سنگین برای ایجاد بازارهای جدید و تخصصی است. این استراتژی بر دو صنعت کلیدی متمرکز است: خودروسازی و لوازم خانگی.
شاهبیت این استراتژی، سرمایهگذاری بر تولید فولادهای الکتریکی (GO و NGO) است. این محصول نه تنها یک کالای وارداتی با پتانسیل بازار ۲۰۰ هزار تنی است، بلکه مستقیماً به حل بحران ناترازی انرژی کشور کمک میکند. این اقدام، فولاد مبارکه را از یک تأمینکننده فولاد به یک شریک استراتژیک در حل بحران انرژی ملی تبدیل میکند. بر اساس برآوردهای کارشناسی فولاد مبارکه که در این پنل ارائه شد:
"…تنها در حوزه کولرهای آبی، با استفاده از ورقهای الکتریکی در تولید موتورهای جدید، امکان صرفهجویی حدود ۲۰۰۰ مگاوات انرژی معادل ظرفیت یک نیروگاه بزرگ برق وجود دارد… در صورت توسعه و بهکارگیری گسترده این فناوری در صنایع مختلف، میتوان تا ۳۰۰۰ مگاوات صرفهجویی انرژی در کشور ایجاد کرد."
الگوی کلاسیک سودآور
استراتژی صادراتی فولاد مبارکه یک الگوی کلاسیک و بالغ از تفکر راهبردی است که همتراز با رهبران جهانی فولاد عمل میکند. این شرکت، چالش آتی مازاد عرضه داخلی را به درستی شناسایی کرده و با دو بال در حال پرواز است؛ توسعه صادرات (برای تضمین حجم و پایداری تولید) و تمایز داخلی (برای خلق ارزش افزوده و حاشیه سود بالا از طریق محصولاتی مانند فولاد الکتریکی). این دکترین، شرکت را از یک تولیدکننده کالای خام به یک تأمینکننده راهحلهای صنعتی تبدیل میکند و با گره زدن آینده خود به حل بحران انرژی ملی، مزیت رقابتی پایدار خود را برای دهههای آینده تضمین مینماید.
ارسال نظر