پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، حضور گروه فولاد مبارکه در سمپوزیوم و نمایشگاه فولاد ۴۰۴، نه یک نمایش روتین از دستاوردهای تولیدی، بلکه رونمایی رسمی از یک دکترین استراتژیک برای عبور از یک نقطه عطف تاریخی بود. صنعت فولاد جهانی و داخلی در یک «طوفان کامل» از چالشها گرفتار شده است. در سطح جهانی، فشارهای کربنزدایی (مانند مکانیزم CBAM اروپا) و ضرورت گریز از بازار کالاهای خام به نفع محصولات با ارزش افزوده بالا و در سطح داخلی، بحران ساختاری «ناترازی انرژی» که بقای صنایع سنگین را تهدید میکند.
تحلیل عمیق رویکرد فولاد مبارکه در این رویداد، بر اساس سخنرانیهای کلیدی و پروژههای ارائه شده، نشان میدهد که این شرکت در حال یک چرخش استراتژیک آگاهانه است: عبور از «رهبری بازار» که مبتنی بر حجم و سهم بازار است، به سوی «راهبری صنعت» که مبتنی بر تعریف آینده و تعیین استانداردهاست. این دقیقاً همان الگویی است که رهبران جهانی مانند پوسکو کره جنوبی (با تمرکز بر دیجیتالسازی و فولاد هیدروژنی) و آرسلور میتال (با سرمایهگذاری سنگین در کربنزدایی) برای حفظ مزیت رقابتی خود در پیش گرفتهاند. فولاد مبارکه با ارائه «نقشه راه تحول» خود، نشان داد که این روندهای جهانی را نه به عنوان تهدید، بلکه به عنوان یک «محرک استراتژیک» برای نوآوری پذیرفته است.
شش محور به مثابه شش مزیت رقابتی
هسته اصلی این دکترین، که توسط مدیرعامل گروه فولاد مبارکه، سعید زرندی در گفتگوی اختصاصی با ایراسین تبیین شد، بر «شش محور راهبردی و ده پروژه پیشران» استوار است. این محورها، ترجمان عملیاتی مفاهیم استراتژی رقابتی برای صنعت فولاد ایران است.

محور ۱ و ۲: «فولاد سبز» و «تکمیل زنجیره ارزش» (استراتژی تمایز و رهبری هزینه پایدار)
در بازاری که فولاد به سرعت در حال تبدیل شدن به یک «کالای سبز» است، فولاد مبارکه در حال ایجاد یک استراتژی تمایز واضح است.
-
گریز از بازار خاکستری: با سرمایهگذاری بر تولید محصولات ویژه مانند فولادهای الکتریکی (حیاتی برای صنعت خودرو و ترانسفورماتور) و ورقهای مورد نیاز لوازم خانگی، مبارکه در حال خروج از تله کالایی شدن و حرکت به سمت محصولاتی با حاشیه سود بالاتر و رقبای کمتر است.
-
اقتصاد چرخشی به مثابه رهبری هزینه: پروژههای ارائه شده در نمایشگاه، مانند بازیافت لجن کلاریفایر با فناوری نانو، فراتر از یک اقدام زیستمحیطی است. این یک استراتژی رهبری هزینه است که یک «هزینه» (مدیریت پسماند) را به یک «درآمد» (بازیافت مواد ارزشمند) تبدیل میکند. این همان الگوی «کیمیاگری صنعتی» است که رهبران جهانی سالهاست اجرا میکنند.
محور ۳ و ۴: «تحول دیجیتال» و «نوآوری» (بهینهسازی زنجیره ارزش)
مزیت رقابتی پایدار از بهینهسازی فرآیندهای داخلی ناشی میشود.
-
کارخانه هوشمند: ارائه دستاوردهایی مانند «سامانه هوشمند ارگونومی مبتنی بر هوش مصنوعی (Ergonomica AI)» که اخیراً برنده جایزه معتبر جهانی Steelie نیز شد، نشان میدهد که مبارکه در حال استفاده از داده برای بهینهسازی فعالیتهای پشتیبانی (مانند مدیریت منابع انسانی) در زنجیره ارزش است. این پروژه با کاهش آسیبهای شغلی، مستقیماً بهرهوری «فعالیتهای اصلی» (عملیات) را افزایش میدهد.
-
نهادسازی نوآوری: حضور پررنگ شرکتهای دانشبنیان زیرمجموعه گروه نشان میدهد که نوآوری از یک دپارتمان R&D به یک اکوسیستم داخلی تبدیل شده است.
محور ۵ و ۶: «سرمایه انسانی» و «بهینهسازی سبد سرمایهگذاری» (اجرای استراتژی)
این دو محور، تضمینکننده اجرای موفقیتآمیز چهار محور قبلی هستند. استراتژی بدون تخصیص هوشمندانه منابع (مالی و انسانی) صرفاً یک برنامه روی کاغذ است. این محورها نشاندهنده تمرکز مدیریت ارشد بر همسوسازی کل سازمان در جهت اهداف جدید است.
ده پروژه پیشران برای ساختن خندق رقابتی
اگر شش محور نقشه استراتژی باشند، «ده پروژه» مصالح ساختمانی آن هستند. مهمترین پروژههایی که در این رویداد بر آنها تأکید شد، مستقیماً در حال ساختن یک «خندق رقابتی» عمیق به دور فولاد مبارکه هستند، به ویژه در برابر بزرگترین تهدید داخلی یعنی ناترازی در تأمین زیرساختها. در تحلیل «پنج نیروی رقابتی پورتر» برای صنعت فولاد ایران، قدرتمندترین نیرو، نه رقبا، بلکه قدرت چانهزنی تأمینکنندگان حیاتی (یعنی تأمینکنندگان انرژی) است. ناترازی برق و گاز میتواند هر برنامه تولیدی را فلج کند، کما اینکه در سال گذشته ۸.۵ همت سود مبارکه از این ناحیه از دست رفت. استراتژی فولاد مبارکه در اینجا، نه «سازگاری» با بحران، بلکه «تهاجم» برای استقلال کامل است:
-
استقلال برقی: سرمایهگذاری عظیم در نیروگاه ۹۱۴ مگاواتی سیکل ترکیبی و توسعه نیروگاههای خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی در شرق اصفهان و احداث واحد بخار در سمنان به معنای آن است که مبارکه در حال خارج کردن متغیر انرژی از معادله ریسک خود است.
-
خلق مزیت ناعادلانه: در آیندهای نزدیک که رقبای کوچکتر ممکن است به دلیل محدودیتهای برق، خطوط خود را متوقف کنند، فولاد مبارکه با اتکا به برق پایدار خود به تولید ادامه خواهد داد و سهم بازار آنها را تصاحب خواهد کرد. این، تعریف کلاسیک «ساختن خندق رقابتی» است.
-
مدیریت آب: به همین ترتیب، پروژههای مدیریت آب، ریسک وابستگی به منابع آبی ناپایدار را کاهش داده و پایداری عملیاتی را تضمین میکند و انجام هم زمان انتقال آب دریا به مبارکه، تصفیه پسآب و باز چرخانی آب در خطوط تولید تا جایی که مصرف آب هر کیلو فولاد به ۲.۲ لیتر آب برسد با همین هدف انجام شده است.
دژ در حال ساخت
حضور فولاد مبارکه در سمپوزیوم ۱۴۰۴، یک پیام روشن به بازار و رقبا ارسال کرد: «دوران رقابت بر سر تناژ به پایان رسیده است». این شرکت در حال اجرای یک چرخش استراتژیک عمیق از یک «تولیدکننده انبوه» به یک «تأمینکننده راهحلهای فناورانه و سبز» است.
نقل قول کلیدی سعید زرندی مبنی بر تعریف «شش محور راهبردی و ده پروژه پیشران»، یک بیانیه رسمی برای کل صنعت بود. این نشان میدهد که رهبر بازار بودن کافی نیست؛ فولاد مبارکه اکنون در حال پذیرش نقش «راهبری صنعت» است و با سرمایهگذاری سنگین در R&D، فولاد سبز، تحول دیجیتال و از همه مهمتر استقلال انرژی، در حال ساختن دژی مستحکم برای دهههای آینده است؛ دژی که رقبا، چه در داخل و چه در سطح جهانی، برای عبور از آن کار بسیار دشواری در پیش خواهند داشت.
ارسال نظر