به گزارش ایراسین، همزمان، طرحی دیگر روی میز قرار گرفته است: مشروطسازی قراردادهای دولتی به قاعده «خرید محصولات اروپایی». بدین معنا که پروژههایی چون خطوط انتقال انرژی، متروها و راهآهن باید با «فولاد سبز اروپایی» ساخته شوند. حتی ناوگان شرکتهای بزرگ و اجاره خودرو نیز از طریق نظام سهمیهای به سمت خودروهای برقی ساخت اروپا هدایت خواهند شد.
استفان سژورنه، معاون اجرایی کمیسیون اروپا و کمیسار استراتژی صنعتی، جملهای کلیدی بر زبان آورد: «اروپا چارهای ندارد، باید تعادلی جدید پیدا کند.» او تأکید کرد که اتحادیه ناگزیر است همزمان موانع داخلی را بکاهد تا بازاری کارآمدتر شکل گیرد، و در عین حال تدابیر حمایتی تازهای بیندیشد تا با شرکایی که قواعد بازی را کنار گذاشتهاند، مقابله کند.
سادهلوح نباید بود!
اما همه پایتختهای اروپایی با یک ریتم نمیرقصند. آلمان، موتور صنعتی قاره، همچنان محتاط است. لارس کلینگبایل، معاون صدراعظم و وزیر دارایی، گرچه خود را حامی تجارت آزاد معرفی میکند و با حمایتگرایی سرسختانه مخالف است، اما همزمان هشدار میدهد که در برابر سیاستهای صنعتی تهاجمی چین و آمریکا «سادهلوح نباید بود».
این کشمکشها در بروکسل در حالی جریان دارد که اورسولا فوندرلاین، رئیس کمیسیون، اوایل سپتامبر هشدار داده بود: ظرفیت مازاد جهانی، حاشیه سود فولادسازان اروپایی را بلعیده و سرمایهگذاری برای گذار سبز را به کابوسی تبدیل کرده است. او از «ضرورت تدابیر جدید» برای محدودیت واردات فولاد سخن گفت و وعده داد ابزاری تجاری بلندمدت جایگزین تدابیر موقتی رو به انقضا شود.
اعداد و ارقام نیز این نگرانی را تأیید میکنند. فدراسیون فولاد اروپا (Eurofer) اعلام کرده که واردات فولاد اتحادیه در سال ۲۰۲۴ به ۲۸ میلیون تن رسیده، یعنی یکچهارم کل فروش و دو برابر سطح یک دهه پیش، زمانی که چین به صادرکننده اصلی بدل شد. از آن سو، به دلیل سیاستهای تعرفهای ترامپ، صادرات فولاد اروپا به آمریکا که سالانه ۳.۸ میلیون تن بود، در معرض سقوط آزاد است. فرانسه و ده کشور دیگر از جمله ایتالیا و اسپانیا نیز خواستار الگوبرداری از قانون «ذوب و ریختهگری» آمریکا شدهاند تا فولاد چینی نتواند با عبور از کشورهای ثالث، تعرفهها را دور بزند.
در همین حال، تحلیلگران رویترز برآورد میکنند صادرات فولاد چین در ۲۰۲۵ رکورد تاریخی خواهد زد: ۱۱۵ تا ۱۲۰ میلیون تن، رشدی میان ۴ تا ۹ درصد. این همان سیلی است که اروپاییها بیم دارند سدهای تعرفهای نتواند جلوگیر آن باشد.
فراتر از جدال فولادی
اروپا البته تنها با چین درگیر نیست. آمریکا نیز با تعرفههای سرسامآور فشار را دوچندان کرده است. ترامپ در مارس تعرفه ۲۵ درصدی بر فولاد و آلومینیوم وضع کرد و دو ماه بعد آن را به ۵۰ درصد رساند. بروکسل ابتدا با تهدید به تلافی واکنش نشان داد و تعرفههایی بر کالاهای آمریکایی وضع کرد، اما سپس در اوت، با امضای توافق تجاری، اجرای این اقدامات را برای شش ماه تعلیق کرد.
واقعیت اما روشن است: صنعت فولاد اروپا، پیش از هر تعرفهای، زیر بار سنگین رقابت محصولات ارزان چینی و هزینههای بالای انرژی نفسگیر شده بود. تعرفههای ترامپ تنها زخمی تازه بر بدنی آسیبدیده زد. تولیدکنندگان بزرگ، از جمله تیسنکروپ آلمان، هشدار میدهند که اگر بروکسل سیاستی مشابه واشنگتن در قبال واردات اتخاذ نکند، «صنعت در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت». مدیر این غول صنعتی صریح میپرسد: «میخواهیم خودرو در اروپا تولید شود یا نه؟ اگر پاسخ مثبت است، پس باید فولاد اروپایی را انتخاب کنیم و برای آن تصمیمهای سخت بگیریم.» این شرکت خود بهتازگی اعلام کرده که در بحبوحه بازسازی ساختاری، بخشی از ظرفیت تولید را کاهش میدهد و ۱۱ هزار نفر را اخراج خواهد کرد.
پکن نیز ساکت نمانده است. سخنگوی وزارت خارجه چین استدلال میکند که رشد و بازبودن اقتصاد چین فرصت است نه تهدید؛ و اینکه «محافظتگرایی اروپا را عقب نگه میدارد و آیندهاش را میسوزاند». چین همچنان بر گفتوگو و همکاری بهعنوان تنها راهحل پافشاری دارد.
پرسش اساسی اما فراتر از جدال فولاد است: آیا اتحادیه اروپا میتواند میان حمایت از صنایع داخلی و کنترل هزینه برای شهروندان تعادلی شکننده را حفظ کند؟ این آزمونی استراتژیک برای توانایی قاره در حفاظت از رقابتپذیری، پیشبرد گذار سبز و پایبندی به قواعد تجارت جهانی. راهحلها باید چندوجهی باشند: حمایت هدفمند از تولیدکنندگان بدون تحمیل بار اضافی بر مصرفکنندگان؛ در عین حال حفظ مسیر گفتوگو با شرکای تجاری. اگر اروپا در یافتن این میانهروی ناکام بماند، بازار داخلیاش دچار فرسایش، نوآوریاش تضعیف و تنشهای تجاریاش تشدید خواهد شد. اما اگر موفق شود، میتواند الگویی جهانی برای همزیستی میان رقابت، همگرایی و گذار سبز ارائه دهد.
احسان چلونگر- دکترای اقتصاد
ارسال نظر