پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اما در اقتصادی که نرخ تورم از ۴۰ درصد فراتر رفته و قدرت خرید ریال در کمتر از یکسال به نصف کاهش مییابد، آیا میتوان از سرمایهگذار خرد انتظار داشت به سودهای انباشته و برنامههای توسعهای شرکت دل ببندد؟ با این حال، نمیتوان از تبعات فشار برای توزیع سودهای سنگین چشم پوشید. شرکتها بهویژه در صنایع سرمایهبر، برای ادامه فعالیت، رشد و رقابت، نیازمند منابع مالی پایدار هستند. سود انباشته، مهمترین منبع داخلی برای سرمایهگذاری مجدد، نوسازی خطوط تولید و افزایش بهرهوری است. اگر کل سود سالانه صرف پرداخت به سهامداران شود، شرکت عملاً به نهادی برای توزیع نقدینگی بدل میشود، نه یک بنگاه اقتصادی پویا. این روند، در بلندمدت، شرکتها را از مسیر نوآوری دور میکند، قدرت رقابت آنها را کاهش میدهد و زیرساختهای تولید را فرسوده میسازد؛ اتفاقی که امروز در بسیاری از صنایع سنتی کشور مشهود است. پیامد این وضعیت تنها متوجه شرکتها نیست، بلکه در غیاب سرمایهگذاری، روند اشتغال، صادرات و رشد اقتصادی نیز دچار اختلال میشود و در نهایت، کل اقتصاد آسیب میبیند.
در بازارهای پیشرفته، ابزارهایی چون سهام ممتاز با سود ثابت، اوراق درآمد ثابت و صندوقهای پروژهمحور، این امکان را فراهم میکنند که سهامداران بدون ترک بازار، بخشی از نقدینگی خود را بهشکل مطمئن دریافت کنند. اما در بازار سرمایه ایران که چنین ابزارهایی هنوز توسعه نیافتهاند، سود نقدی گاهی به تنها راه بقای سرمایهگذار تبدیل شده است؛ بهویژه برای سهامداران حقیقی با سرمایههای خرد. بهنظر میرسد پیش از هر چیز، باید به ریشه نااطمینانی در اقتصاد پرداخت. همزمان، طراحی ابزارهایی ضروری است که هم منافع سهامدار حقیقی را در نظر بگیرند و هم منابع لازم برای رشد و توسعه شرکتها را حفظ کنند.
ارسال نظر