پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اصفهان را سالها به عنوان قلب فولاد ایران میشناختند، اما امروز روایت دیگری در حال شکلگیری است؛ روایتی که از دل دانشگاهها و شهرک علمی و تحقیقاتی بیرون آمده و در پیوند با صنایع بزرگی همچون فولاد، زیستبوم دانشبنیان این استان را به یکی از پرتحرکترین بسترهای نوآوری کشور بدل کرده است.
چالشهای پیچیده دانشبنیانها
از دهه ۸۰ که اولین مرکز رشد دانشبنیان در اصفهان پا گرفت، کمتر کسی تصور میکرد روزی این شرکتهای کوچک و نوپا بتوانند در صنایع استراتژیک کشور نقشی جدی ایفا کنند. در آن زمان مسئله، صرفاً هدایت ایدهها و تأمین بودجههای اندک بود. امروز اما معادله تغییر کرده است. شرکتهای دانشبنیان به بلوغ رسیدهاند و چالشهای پیچیدهتری پیش روی آنهاست: نقدینگی، بازار و شبکهسازی. درست همین نقطه است که صنایع بزرگ، مانند فولاد مبارکه، وارد صحنه میشوند.
فولاد مبارکه تنها در سال ۱۴۰۳، خرید بیش از دو هزار میلیارد تومان از محصولات دانشبنیان را تعهد کرده است. اقدامی که بیش از یک قرارداد تجاری، یک پیام روشن دارد: اگر میخواهید به فناوری بومی تکیه کنید، باید بازار پایدار برای آن بسازید. این حمایت، اعتماد شرکتهای فناورانه را به بازار داخلی افزایش داده و الگویی برای سایر بخشهای صنعتی، بهویژه معدن، فراهم آورده است.
معدن یکی از صنایع تشنه نوآوری است. فرآیندهای سنتی، هزینهبر و وابسته به واردات، ظرفیت رقابت جهانی را کاهش دادهاند. در چنین شرایطی، فناوریهای بومیشدهای که از دل شرکتهای دانشبنیان بیرون میآیند از تجهیزات استخراج گرفته تا نرمافزارهای مدیریت زنجیره تأمین به ابزاری حیاتی برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها تبدیل شدهاند. همکاری فولاد مبارکه با بیش از ۷۷۰ شرکت دانشبنیان، سرمایهگذاری هزار میلیارد تومانی در بومیسازی تجهیزات و تزریق ۱,۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه خطرپذیر به پروژههای فناورانه، تصویری روشن از این مسیر ترسیم میکند.
خطر شکست دومینویی
با این حال، این زیستبوم هنوز با تناقضهای جدی دست و پنجه نرم میکند. همانطور که رئیس شهرک علمی و تحقیقاتی هشدار داده، تقاضا از عرضه پیشی گرفته و خطر شکست دومینویی میان شرکتهای فناورانه واقعی است. مشکل نقدینگی همچنان بزرگترین مانع است و تمایل برخی صنایع به واردات، حتی در مواردی که محصول داخلی ارزانتر و باکیفیتتر است، انگیزه نوآوری را کاهش میدهد. ریشه این مسئله گاه در بیاعتمادی و گاه در تعارض منافع نهفته است.
راهحل روشن است: برگزاری نمایشگاههای تخصصی، یارانه به خریداران و ترویج فرهنگ خرید کالای داخلی. اما شاید مهمتر از همه، الگوبرداری سایر صنایع از فولاد مبارکه باشد. این شرکت نه تنها حلقه گمشده میان دانشگاه و صنعت را پر کرده، بلکه با تعریف پروژههای مشترک تحقیقاتی، بستر انتقال دانش را فراهم آورده است.
چشمانداز آینده روشن است. اگر صنایع معدنی کشور رویکرد مشابهی اتخاذ کنند، میتوانند وابستگی به واردات فناوریهای گرانقیمت را کاهش دهند، کیفیت فرآوری مواد معدنی را ارتقا دهند و در نهایت سهمی جدیتر از بازار جهانی به دست آورند. اصفهان امروز صرفاً قطب فولاد نیست؛ موتور محرکهای برای نوآوری صنعتی ایران است.
در این میان، حمایتهای مستمر صنایع پیشران از دانشبنیانها تنها یک انتخاب اخلاقی یا ملی نیست، بلکه راهبردی اقتصادی برای بقا و رقابت در بازاری است که هر روز بیشتر از دیروز، بر پایه فناوری و نوآوری میچرخد. فولاد مبارکه این مسیر را آغاز کرده است؛ مسیری که اگر ادامه یابد، میتواند آینده معدن و صنعت ایران را بازنویسی کند.
ارسال نظر