به گزارش خبرنگار ایراسین، در سالهای اخیر، صنعت فولاد جهان با یک نقطه عطف تاریخی مواجه شده است؛ نقطهای که در آن الزامات زیستمحیطی، تحولات فناورانه و تغییر ترجیحات بازارهای جهانی، مسیر آینده این صنعت را بهطور بنیادین دگرگون میکند. «فولاد سبز» دیگر صرفاً یک انتخاب یا مزیت رقابتی نیست، بلکه بهتدریج به شرط بقا در بازارهای بینالمللی تبدیل شده است. کشورها و شرکتهایی که نتوانند خود را با این روند همسو کنند، با محدودیتهای تجاری، از دست رفتن بازارهای صادراتی و کاهش سهم خود در زنجیره ارزش جهانی مواجه خواهند شد. در همین چارچوب، صنعت فولاد ایران نیز با یک چالش راهبردی روبهروست؛ چگونه میتوان همزمان با حفظ و توسعه صادرات، خود را با الزامات گذار به فولاد سبز تطبیق داد؟ پاسخ به این پرسش، بدون شناخت دقیق بازارهای هدف صادراتی، میزان حساسیت آنها نسبت به الزامات کربنی و توان داخلی برای پاسخگویی به این انتظارات، امکانپذیر نیست. در سمپوزیوم کیش، پژوهشی که از سوی فولاد متیل ارائه شد، نقطه آغاز مهمی برای این بحث به شمار میآید؛ بازخوردها و واکنشهای مثبت به این ارائه، نشان داد که موضوع «اولویتبندی بازارهای صادراتی فولاد ایران در مسیر گذار به فولاد سبز» نهتنها یک دغدغه نظری، بلکه یک نیاز فوری و عملی برای تصمیمگیران صنعت فولاد کشور است، این موضوع بهروشنی ضرورت انجام یک مطالعه و پژوهش جامع را برجسته میکند؛ پژوهشی که بتواند تصویر روشنی از واکنش بازارهای صادراتی فولاد ایران به الزامات فولاد سبز ارائه دهد و مسیر حرکت آینده را شفاف سازد. در چنین بستری، این میزگرد با حضور ابراهیم دادخواهتهرانی، معاون راهبری و سرمایهگذاری هلدینگ فولاد متیل و رضا قدمی، کارشناس تحقیقات بازار با هدف تعمیق همین بحث شکل گرفته است؛ ابتدا به ضرورت انجام این پژوهش و دلایل راهبردی آن پرداخته میشود، سپس مسیر و چارچوب انجام مطالعات مورد نیاز مورد بررسی قرار میگیرد و در نهایت، راهکارها و پیشنهادهای عملی برای دستیابی به فولاد سبز در صنعت فولاد ایران و همراستاسازی آن با بازارهای هدف صادراتی مطرح خواهد شد.

ایراسین: با توجه به افزایش ظرفیت تولید فولاد، محدودیت تقاضای داخلی، الزامات صادراتی و فشارهای ناشی از گذار جهانی به فولاد سبز، چه ضرورتی برای انجام یک پژوهش جامع در اولویتبندی بازارهای صادراتی فولاد ایران وجود دارد و این اولویتبندی چگونه میتواند تعادل داخلی و رقابتپذیری آینده را تضمین کند؟
دادخواه: استارت اولیه این موضوع از یک تحلیل بازار ورقهای فولادی در کشور آغاز شد؛ در این تحلیل به این نتیجه رسیدیم که در سالهای آینده که البته خیلی زود هم فرا میرسد با بازاری بهشدت رقابتی مواجه خواهیم بود. راهاندازی خط نورد ۲ فولاد مبارکه با ظرفیتی بالغ بر چهار میلیون تن و خط گلگهر با ظرفیت سه میلیون تن، نیازمند شناسایی بازارهای جدید است، چرا که تقاضای داخلی پاسخگوی این حجم از عرضه نخواهد بود؛ بر همین اساس در تحلیلهای انجامشده به این جمعبندی رسیدیم که تمرکز بر بازارهای صادراتی میتواند راهکاری مناسب باشد تا این حجم از عرضه به بازارهای خارجی هدایت شود و همزمان تعادل میان عرضه و تقاضا در داخل کشور حفظ شود؛ این نیاز در واقع نگاهی آیندهنگرانه دارد، شاید در مقطع فعلی بهطور کامل احساس نشود، اما بدون تردید در آینده نزدیک به یک ضرورت تبدیل خواهد شد. در این مسیر، تأکیدات مشخصی از سوی مدیرعامل فولاد مبارکه در حوزه توسعه صادرات وجود داشت و تکلیفی به تمامی زیرمجموعهها ابلاغ شده بود تا هر واحد، متناسب با حوزه فعالیت خود، به موضوع صادرات و توسعه صادراتی کشور بپردازد.
در همین راستا، یک تحلیل و تحقیق جامع بر بازار کشورهای همسایه انجام شد، انتخاب کشورهای همسایه به این دلیل بود که با وجود تحریمهای بینالمللی، این بازارها در مقایسه با کشورهای دورتر، دسترسپذیرتر و مناسبتر برای صادرات فولاد هستند. علاوه بر این، ملاحظات لجستیکی و هزینههای حملونقل نیز نقش مهمی در این انتخاب داشت؛ در تحلیل انجامشده تمامی کشورهای همسایه در اولویت نخست بررسی قرار گرفتند و سپس سایر کشورهایی که فولاد مبارکه سابقه صادرات به آنها را داشته یا دارای تقاضای داخلی و واردات قابلتوجه فولاد هستند، مورد ارزیابی قرار گرفتند، بر اساس نتایج این تحلیلها، بازارها خوشهبندی شدند و در نهایت، تصمیم به انجام چنین پژوهشی گرفته شد که نتایج آن نیز در سمپوزیوم فولاد کیش ارائه شد.
ایراسین: چرا موضوع فولاد سبز برای صنعت فولاد ایران به یک مسأله راهبردی تبدیل شده و ضرورت آن چیست؟
دادخواه: فولاد سبز یک الزام است و در سالهای آینده، هر شرکتی که قصد صادرات فولاد داشته باشد ناگزیر است مجموعهای از پارامترهای فولاد سبز از میزان آلایندگی گرفته تا شاخصهای متعدد دیگر را رعایت کند؛ به بیان دیگر حضور و ماندگاری در بازارهای صادراتی بدون رعایت الزامات فولاد سبز عملاً امکانپذیر نخواهد بود. علاوهبر مزایایی همچون کاهش آلایندگیها و سایر پیامدهای مثبت، فولاد سبز از جنبهای دیگر نیز یک الزام محسوب میشود؛ بنابراین هر شرکتی که بخواهد در بازارهای صادراتی فعال باشد، چارهای جز حرکت در این مسیر ندارد. در این میان، مزیتی که از آن برخوردار هستیم، توان تولید فولاد با کیفیت بالا و مطابق با شاخصهای فولاد سبز در فولاد مبارکه است؛ موضوعی که در طراحی اولیه این مجموعه نیز مورد توجه قرار داشته، در وضعیت فعلی دستیابی به این شاخصها برای فولاد مبارکه نیازمند تغییرات بنیادین و پرهزینه نیست، چرا که زیرساخت و بستر لازم از پیش فراهم شده است، در نتیجه تولید محصولات کیفی با استفاده از فرآیندهایی که الزامات فولاد سبز را رعایت میکنند، برای فولاد مبارکه کاملاً دستیافتنی است.
ایراسین: روششناسی و مدلسازی این پژوهش چگونه بوده است؟ شاخصها بر چه اساسی انتخاب و دستهبندی شدند شده است؟
قدمی: در خصوص شاخصها، سه دستهبندی اصلی انجام دادهایم؛ دسته نخست، شاخصهای تجاری و کسبوکار بودند که سهولت کسبوکار و امکان ورود به بازار هر کشور را مدنظر قرار میدهند؛ دسته دوم، شاخصهای اقتصادی از جمله میانگین قیمت صادرات ایران به کشورهای هدف که یکی از شاخصهای مهم در صادرات و دستهبندی کشورها به شمار میرود را شامل میشود؛ در نهایت، دسته سوم به شاخصهای زیستمحیطی اختصاص دارد که در آن میزان تولید دیاکسید کربن صنایع در کشورهای مختلف و همچنین میزان مصرف انرژی آنها مورد بررسی قرار میگیرد، در انتخاب این شاخصها و پارامترها، پیشینه مقالات معتبر و بهروز مرتبط با این حوزه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت تصمیمگیری بهگونهای انجام شد که این شاخصها در خوشهبندی مدل ارائهشده مورد استفاده قرار گیرند.
ایراسین: با توجه به پروژه خوشهبندی، مهمترین ویژگی بازارهای اولویتدار ایران چه بود؟
قدمی: دادههای مورد استفاده مربوط به یک بازه زمانی پنجساله (پنج سال اخیر) بوده تا نزدیکترین تصویر به بازارهای هدف ارائه شود، مطابق با مدلسازی و تحلیل انجامشده، در نهایت به سه خوشه رسیدیم که بیشترین میزان تفکیک در بازار صادراتی را نشان میدهد. هر یک از این خوشهها شرایط خاص خود را دارند و نحوه ورود به بازار در هر یک از آنها متفاوت است.
خوشه نخست عمدتاً شامل کشورهایی است که حجم واردات بسیار بالایی دارند؛ مجموع واردات این خوشه در پنج سال اخیر حدود ۵۷ میلیون تن بوده، در حالی که سهم ایران از این بازار تنها حدود ۶ درصد است. پایین بودن سهم ایران در این خوشه ناشی از وجود موانع متعدد، از جمله موانع تعرفهای و محدودیتهای سیاسی است، در این خوشه کشورهایی قرار دارند که سهم قابلتوجهی از واردات فولاد جهان را به خود اختصاص دادهاند. نمونه شاخص آن ایالات متحده آمریکا است که عملاً امکان صادرات فولاد به آن وجود ندارد. با این حال، در همین خوشه کشوری مانند ترکیه نیز قرار دارد که ایران از نظر تجاری دو قرارداد فعال با آن دارد. ترکیه در پنج سال اخیر حدود ۱۳ میلیون تن واردات محصولات تختال داشته، اما با وجود این ظرفیت، سهم بازار ایران از واردات این کشور عملاً صفر بوده است.
خوشه دوم شامل کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی است، بررسی دادههای پنجساله نشان میدهد که ایران حدود ۳۱ درصد از واردات این کشورها را تأمین کرده است؛ سهمی که نسبتاً قابلتوجه و حائز اهمیت است؛ از این رو، در برنامههای توسعه صادرات، تمرکز بر توسعه صادرات پایدار در این خوشه اهمیت ویژهای دارد، کشورهایی مانند اندونزی و الجزایر که ایران حدود ۵۰ درصد از سهم بازار آنها را در اختیار دارد، همچنین ازبکستان که در این خوشه قرار میگیرد، از جمله بازارهایی هستند که میتوان در برنامههای توسعه بلندمدت بر آنها تمرکز کرد و در عین حال، سهم بازار را در این خوشه حفظ نمود.
خوشه سوم، خوشه انتهایی مدل است که عمدتاً کشورهای اروپایی را در بر میگیرد. با مطرح شدن مفهوم فولاد سبز، تمرکز اصلی باید بر این خوشه معطوف شود، یکی از مهمترین دلایل این موضوع اجرای سازوکار «تنظیم مرزی کربن» یا CBAM از سوی اتحادیه اروپا است که از سال ۲۰۲۶ اجرایی میشود، این سازوکار تأکید ویژهای بر کنترل و کاهش سطح کربن تولیدی دارد. بررسی روند تولید فولاد در کشورهای اروپایی طی ده سال اخیر نشان میدهد که برخلاف روند افزایشی تولید فولاد در سطح جهان، تولید فولاد در اروپا روندی کاهشی داشته و این کشورها به سمت کاهش بیشتر تولید داخلی حرکت کردهاند؛ این وضعیت از یک سو میتواند یک فرصت برای ایران باشد، چرا که با کاهش تولید داخلی، میزان واردات این کشورها در سالهای آینده افزایش خواهد یافت، اما از سوی دیگر یک تهدید جدی نیز محسوب میشود، زیرا ورود به بازار اروپا مستلزم رعایت دقیق الزامات زیستمحیطی است و با تولید هر نوع فولادی نمیتوان به این بازار دست یافت.

ایراسین: با توجه به پژوهشی که انجام شد، ظاهراً قیمتهای رقابتی بهتنهایی دیگر پاسخگو نیستند؛ از نگاه شما، بزرگترین تغییر در حوزه صادرات در سطح بینالملل چه خواهد بود؟
دادخواه: باید گفت که قیمت دیگر تنها فاکتور تعیینکننده در بازار رقابتی نیست، یکی از عوامل بسیار مهم و اثرگذار در صادرات، کیفیت محصولات و میزان انطباق آنها با الزامات فولاد سبز و قوانین مرتبط با آن است؛ تولید محصولات جنرال که در حال حاضر در کشور انجام میشود، بهتدریج به سمت رقابتی شدن حرکت کرده است. فولاد مبارکه تا چند سال گذشته تنها تولیدکننده ورقهای فولادی در کشور بود و به نوعی بازار انحصاری در این حوزه داشت، اما با اضافه شدن کارخانههای جدید تولید ورق، بازار داخلی بهتدریج به یک بازار رقابتی تبدیل شده است. همین شرایط در کشورهای اطراف ایران نیز قابل مشاهده است؛ جایی که واحدها و کارخانههای فولادسازی جدیدی تأسیس شدهاند و تمامی این عوامل موجب رقابتی شدن بازار فولاد شده است. در کنار این موضوع، نباید از نقش تولید فولاد چین غافل شد. چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد جهان، به یک رقیب تجاری بسیار سرسخت برای تمامی بازارهای جهانی تبدیل شده و کشورها ناگزیرند برای فروش محصولات فولادی خود با این کشور رقابت کنند. مجموع این عوامل باعث شده است که بازار صادرات فولاد به بازاری سخت تبدیل شود و ماندگاری در آن مستلزم برخورداری از مزیتی فراتر از قیمت باشد؛ مزیتی که توان رقابت با دیگر رقبا را فراهم کند. در ادامه بحث رقابتپذیری صادرات فولاد، تأکید شد که موفقیت در بازارهای جهانی صرفاً مبتنی بر قیمت نیست، رقابت قیمتی با کشوری مانند چین عملاً بسیار دشوار است، اما با تمرکز بر کیفیت محصولات میتوان سهم بیشتری از بازار را جذب کرد. آینده فولاد ایران، اگر قرار است در این بازار بماند و بقا داشته باشد، ناگزیر به تمرکز بر تولید محصولات کیفی است؛ محصولاتی که بتوانند الزامات فولاد سبز را رعایت کنند.
ایراسین: بر اساس استانداردهای زیستمحیطی، آیا محصولات فولاد ایران توانایی ورود و رقابت در بازارهای بینالمللی را دارند؟
دادخواه: بله، محصولات فولاد مبارکه این توانایی را دارند. هرچند نمیتوان این موضوع را به تمامی فولادسازان کشور تعمیم داد، اما کیفیت محصولات فولاد مبارکه در سطحی است که امکان رقابت با تولیدکنندگان جهانی را فراهم میکند. تا چند سال پیش، صادرات فولاد ایران به اروپا و آفریقا در حجم قابل توجهی انجام میشد، اما در سالهای اخیر بهواسطه تحریمها، این صادرات کاهش یافته و تمرکز بیشتر به سمت کشورهای نزدیکتر و در دسترستر سوق یافته است؛ کشورهایی که امکان تعامل تجاری با آنها سادهتر بوده است. در این چارچوب، کیفیت محصولات فولاد مبارکه میتواند بهعنوان عاملی مکمل قیمت، نقش مهمی در بقای شرکت در سطح بینالمللی ایفا کند.
ایراسین: در کوتاهمدت، کدام بازارها میتوانند برای محصولات فولاد ایران جذابتر و اولویتدار باشند؟
قدمی: در افق کوتاهمدت، تمرکز اصلی باید بر حفظ بازارهای فعلی باشد، بر اساس تحلیلی که انجام شده، خوشه دوم بهعنوان خوشهای انتخاب شد که امکان توسعه صادرات پایدار در کوتاهمدت در آن وجود دارد؛ کشورهایی مانند اندونزی و الجزایر، که ایران سهم بازار نسبتاً مناسبی در آنها دارد، از جمله بازارهایی هستند که تمرکز بر حفظ و تثبیت سهم بازار در آنها اهمیت بالایی دارد، همچنین کشور ترکیه با توجه به حجم بالای واردات فولاد در پنج سال اخیر، میتواند یکی از اهداف مهم کوتاهمدت برای نفوذ در بازار باشد. ترکیه بهعنوان کشوری که ایران با آن قراردادهای تجاری فعال و تعرفههای صفر درصد و ترجیحی دارد و از نظر فاصله نیز مزیت رقابتی دارد، ظرفیت مناسبی برای توسعه صادرات فولاد ایران در کوتاهمدت فراهم میکند.
دادخواه: در دوره گذار از تولید فولاد معمولی به فولاد سبز، نباید از ظرفیت و پتانسیل بازارهای دو کشور عراق و افغانستان غافل شد، این کشورها دارای بازارهایی بکری هستند که هنوز بهطور کامل اشباع نشدهاند و خود در حال توسعهاند؛ از سوی دیگر بهدلیل هممرزی، سهولت حملونقل و اشتراکات فرهنگی و اقتصادی، مزیتهای قابل توجهی برای توسعه صادرات فولاد ایران به این کشورها وجود دارد. فولاد مبارکه و فولاد متیل نیز اقدامات اولیهای در این زمینه آغاز کردهاند؛ بهطوری که در افغانستان تفاهمنامهای میان فولاد متیل و یکی از هلدینگهای افغان امضا شده و برنامهریزی برای احداث کارخانه در این کشور و همزمان توسعه بازار صادراتی فولاد مبارکه در دستور کار قرار گرفته است؛ در افق سالهای ابتدایی، صادرات بیش از ۲۰۰ هزار تن محصول به افغانستان هدفگذاری شده و برای کشور عراق نیز برنامههایی در دست اقدام است که با نهایی شدن تفاهمنامهها، امکان حضور پررنگتر ایران در این بازار فراهم خواهد شد.

ایراسین: اگر افق را میانمدت در نظر بگیریم، در اروپا و شرق آسیا کدام کشورها بیشترین ظرفیت را برای جذب محصولات فولادی ایران دارند؟
قدمی: با بررسی کشورهای خوشه سوم، که واردکنندههای اصلی تختال فولادی در پنج سال اخیر بودهاند و با توجه به سوابق تجاری ایران با هریک از آنها، مشخص شد که کشورهای ایتالیا و آلمان جز کشورهایی هستند که روابط و سوابق خوبی با ایران داشتهاند؛ از این رو در افق بلندمدت میتوان با تمرکز بر این کشورها، سهم بیشتری از واردات بازار آنها را کسب کرد.
ایراسین: صنعت فولاد ایران برای انطباق با الزامات فولاد سبز جهانی، چه تغییراتی در فرآیند تولید و زنجیره تأمین خود نیاز دارد؟
قدمی: به طور طبیعی، کاهش تولید کربن مستلزم حرکت به سمت تولید فولاد با فناوریهای نوین است؛ از جمله این اقدامات میتوان به توسعه تولید فولاد با کورههای قوس الکتریکی به جای کورههای بلند اشاره کرد؛ کورههایی که وابستگی کمتری به سوختهای فسیلی آلاینده دارند، همچنین فناوریهای نوظهور از جمله تولید فولاد مبتنی بر هیدروژن، بهعنوان یکی از بهروزترین روشها در جهان مطرح است و در کشورهایی مانند امارات نیز استارت آن زده شده است؛ این فناوری میزان آلایندگی را به نزدیک صفر میرساند.
ایراسین: با توجه به پژوهش انجام شده، پیام کلیدی برای سیاستگذاران صنعت فولاد کشور چیست و این پژوهش چه دستاوردهایی میتواند در حوزه مدیریت زنجیره تأمین و صادرات فولاد کشور به همراه داشته باشد؟
دادخواه: دو پیام کلیدی مورد تأکید قرار گرفت؛ نخست، شرط ماندگاری در بازارهای صادراتی، رعایت الزامات تولید فولاد سبز است؛ دوم، شرط موفقیت در بازارهای صادراتی برای فولاد مبارکه، تمرکز بر کشورهایی است که بر اساس خوشهبندی انجامشده در اولویت صادراتی قرار دارند.
ایراسین: بر اساس مطالعات انجام شده، سه اقدام فوری برای حفظ جایگاه ایران در بازارهای جهانی فولاد چیست؟
قدمی: مورد اول، توسعه روابط تجاری و انعقاد قراردادهای بیشتر با کشورهای هدف و آنهایی که در اولویت صادراتی قرار دارند است؛ زیرا این قراردادها میتوانند نقش مهمی در کاهش موانع تعرفهای و غیرتعرفهای و تسهیل تجارت ایفا کنند؛ بر اساس نتایج این مطالعه، ایران در ده سال اخیر بهطور میانگین سالانه حدود ۱.۵ تا ۲ میلیون تن تختال به کشورهای مختلف صادر کرده است. پیام هشداردهنده این گزارش آن است که در صورت عدم رعایت الزامات فولاد سبز، این میزان صادرات که ارزآوری قابل توجهی برای کشور دارد، در سالهای آینده با روندی کاهشی مواجه خواهد شد و این موضوع میتواند بر درآمد ارزی کشور اثرگذار باشد.
ایراسین: آیا امکان پیادهسازی مدل توسعه پایدار فولاد ایران مشابه مدل ارائهشده در پژوهش وجود دارد؟ در صورت امکان، چه گامهایی باید برداشته شود؟
دادخواه: تحلیلها نشان میدهد که توسعه پایدار و اصلاح نقشه راه صادرات فولاد امکانپذیر است؛ گامهایی که باید برداشته شود، باید منطبق با تحلیل خوشهبندی انجام شده باشد؛ یعنی فولاد مبارکه باید تمرکز خود را بر کشورهایی بگذارد که در تحلیل مشخص شده مزیت دارند، اگر نقشه راه صادرات بر اساس این خوشهبندی اصلاح شود، موفقیت بیشتری حاصل خواهد شد و شروع تولید فولاد با الزامات فولاد سبز نیز مؤثرتر خواهد بود. در مرحله گذار تا رسیدن به تولید فولاد با کیفیت بالاتر و تمرکز بر کشورهایی که در تحقیق مورد تأکید قرار گرفتهاند، قاعدتاً سرمایهگذاری و تمرکز بیشتری باید بر کشورهای همسایه با بازارهای بکری صورت گیرد. این سه بازار اطراف کشور دارای پتانسیل بالایی برای جذب فولاد ایران هستند و نباید از این فرصت غافل شد.
ارسال نظر