بایگانی

ایران با بحران کم‌آبی و خشکسالی‌های پی‌درپی مواجه است و منابع آب کشور تحت فشار شدید قرار دارند؛ پروژه انتقال آب از دریای عمان به فلات مرکزی، به‌عنوان یک ابرپروژه ملی، نه‌تنها آب پایدار برای صنایع و شهرهای مرکزی فراهم می‌کند، بلکه بخشی از حق‌آبه‌های طبیعی رودخانه‌ها را بازمی‌گرداند و گامی مهم در مسیر توسعه پایدار و مدیریت هوشمند منابع آبی کشور محسوب می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایراسین، امروزه بحران آب در ایران به یکی از جدی‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی کشور تبدیل شده است؛ بحرانی که ریشه در ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی دارد. کاهش بارندگی‌ها، افزایش دما، رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، همگی سبب شده تا سرزمین ما بیش از هر زمان دیگری درگیر تنش آبی شود؛ در چنین شرایطی مدیریت علمی منابع آب و اجرای پروژه‌های راهبردی برای تأمین پایدار آن، ضرورتی انکارناپذیر است.
با توجه به قرار گرفتن ایران در کمربند خشک زمین و پیش‌بینی تشدید آثار تغییرات اقلیمی، دیگر نمی‌توان با روش‌های سنتی به مدیریت منابع آبی پرداخت. استفاده از فناوری‌های نوین، بازچرخانی و تصفیه پساب‌ها، همچنین اجرای طرح‌های ملی نظیر انتقال آب از دریا به فلات مرکزی از جمله اقداماتی است که می‌تواند در کاهش ناترازی منابع و مصارف آب کشور مؤثر باشد. پروژه انتقال آب از دریای عمان به استان‌های مرکزی و شرقی از جمله اصفهان یکی از مهم‌ترین این طرح‌هاست که علاوه‌بر تأمین آب صنایع و مناطق کم‌آب، می‌تواند به بازگرداندن بخشی از حق‌آبه‌های طبیعی، رونق اقتصادی و پایداری اجتماعی نیز کمک کند.

ایران در کمربند خشک زمین؛ ضرورت بازچرخانی آب‌

محمود یزدانی، کارشناس حوزه آب و محیط زیست، در گفت‌وگو با خبرنگار ایراسین باتوجه به بحرانی که چند سالی است گریبان‌گیر کشور شده و باید درک درستی از اهمیت آب داشته باشیم، اظهار می‌کند: آب بااهمیت‌ترین موهبت الهی است و سراسر حیات بشری و موجودات زنده با آن عجین شده و علاوه‌بر اینکه عامل حیات مستقیم همه جانداران است، مهم‌ترین عامل توسعه چه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی نیز محسوب می‌شود.

وی با اشاره به اینکه خط انتقال آب از دریا به اصفهان خود می‌تواند موجب رونق صنعتی و افزایش گردش نقدینگی شود، می‌افزاید: این پروژه تبعات اجتماعی و سیاسی خاص خود را دارد و تمامی این موارد دست به دست هم می‌دهند تا نشان دهند که باید به موضوع آب توجه ویژه‌ای داشته باشیم، نیاز مستمر و ضروری کشور به آب و ناهمگونی توزیع زمانی و مکانی منابع آبی در کنار افزایش جمعیت موجب شده که آب به یکی از چالش‌های عمده جهان تبدیل شود.

کارشناس منابع آب و محیط زیست ادامه می‌دهد: رشد روزافزون جمعیت (منابع محدود و در خواست‌های نا محدود)، توسعه شهرنشینی ناشی از مهاجرت، صنعتی شدن جوامع و گسترش آن و افزایش متقاضا و مصرف سرانه همگی عواملی هستند که نیاز آبی کشور را بیشتر کرده‌اند، باید بپذیریم که ایران در کمربند خشک زمین قرار دارد و مستعد خشکسالی است، کاهش بارندگی‌ها در سال‌های اخیر، پراکندگی بارش‌ها و افزایش جمعیت تمامی موارد موجب می‌شوند که باید اتفاقات بزرگ‌تری را رقم زد و بازچرخانی آب جزو تکالیف قرار گیرد.

یزدانی در ادامه با توضیح درباره خشکسالی بیان می‌کند: خشکسالی ناشی از سال‌ها کمبود بارندگی است، یک فصل مرطوب نمی‌تواند سفره‌های منابع آب زیرزمینی یا مخازن عمیق را که در سال‌های اخیر به‌ناچار از آن‌ها بهره‌برداری بیش از حد شده جبران کند، البته این بهره‌برداری‌ها در آن زمان جزو ضرورت‌های ایجابی بوده است، اما وقتی از منابع آب زیرزمینی استفاده می‌کنیم، قاعدتاً باید با تزریق و پویاسازی آبخوان‌ها همان میزان برداشت را به منابع بازگردانیم تا در دفعات بعدی نیز بتوانیم از آن بهره ببریم، در دهه ۷۰ دوره‌ای از پرآبی را داشتیم، اما در میانه دهه ۸۰ دوباره خشکسالی شدیدی کشور را درگیر کرد؛ اکنون هم وارد ششمین سال خشکسالی متوالی شده‌ایم. تغییرات اقلیمی و گرم‌تر شدن هوا موجب شده که بارش‌ها نامنظم شود، برف‌ها زودتر آب شوند و در نتیجه تبخیر افزایش پیدا کند، این مسئله منابع آبی کشور را بیش از پیش تحت فشار قرار داده است.

وی می‌افزاید: در ایران بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، در حالی که این عدد در کشورهای توسعه‌یافته حدود ۳۰ درصد است، درواقع یک سوم منابع آبی کشور در زمینه کشاورزی استفاده می‌شود، سهم آب در بخش شرب بین ۶ تا ۸ درصد است که تقریباً مشابه کشورهای توسعه‌یافته است، اما در بخش صنعت نهایت حدود ۴ درصد از منابع آبی کشور استفاده می‌شود، در حالی که در کشورهای توسعه‌یافته این رقم بیش از ۵۰ درصد است، رشد اقتصادی بدون توسعه صنعتی ممکن نیست و اگر صنعت نداشته باشیم، تبعات اجتماعی، سیاسی و محیط‌زیستی سنگینی خواهیم داشت، باید بپذیریم که منابع آبی کشور به نقطه بحرانی خود رسیده است.

از جنوب تا قلب ایران

انتقال آب از دریا؛ راهکاری قانونی برای تأمین پایدار آب صنایع

کارشناس منابع آب و محیط زیست اظهار می‌کند: براساس تکالیف مندرج در برنامه هفتم توسعه و قوانین بالادستی، استفاده از آب متعارف برای دستگاه‌های صنعتی ممنوع است و صنایع باید تأمین آب خود را انجام دهند؛ از جمله موضوعاتی که به‌صورت علمی برای تأمین پایدار آب صنایع مطرح شده، انتقال خطوط آب از دریا و استفاده بهینه از چرخه بازچرخانی آب، این موضوع از الزامات قانونی کشور است و از سال ۱۴۰۲ نیز با شدت بیشتری دنبال می‌شود.

یزدانی بیان می‌کند: پروژه انتقال آب از دریا به فلات مرکزی با هدف تأمین آب پایدار برای استان‌های هرمزگان، کرمان، یزد، اصفهان، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان اجرا شده، در خصوص کلان‌شهری مانند اصفهان که با وجود دو دستگاه بسیار مهم و استراتژیک ذوب‌آهن و فولاد مبارکه به‌عنوان قطب صنعتی زیرساخت‌های کشور شناخته می‌شود.

وی درباره پروژه انتقال آب دریا به اصفهان می‌گوید: فاز اول این پروژه به بهره‌برداری رسیده که به عنوان یک ابر پروژه است که به دست مهندسان، متخصصان و کارگران توانمند ایرانی اجرا شده، طول این خط ۱۲۰۰ کیلومتر است، فاز نخست آن در مهرماه ابتدای دهه ۱۴۰۰ بوده است.

کارشناس حوزه آب و محیط زیست اظهار می‌کند: یکی از اثرات مهم این طرح بخشی از حق‌آبه زاینده‌رود به طبیعت بازگردانده می‌شود که یک اقدامی استراتژیک است در حال حاضر پالایشگاه اصفهان، فولاد مبارکه و صنایع شمال استان از این طرح بهره‌مند شده‌اند و در آینده صنایع جنوبی استان نیز از آن منتفع خواهند شد.

وی می‌افزاید: درخصوص این پروژه دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد، برخی معتقدند صنایع آب‌بر باید در مجاورت منابع آبی احداث شوند، اما دیدگاه مقابل این است که مراکز صنعتی و زیرساخت‌های استراتژیک کشور باید در نقاط مرکزی و امن کشور مستقر باشند تا از خطرات احتمالی و تهدیدهای امنیتی مصون بمانند، شخصاً جزو موافقان این دیدگاه هستم که منابع ضروری و حیاتی باید در مناطق امن قرار بگیرند.

یزدانی اظهار می‌کند: استراتژی دنبال‌شده در این طرح علاوه‌بر تأمین آب صنایع، با هدف رفع چالش‌های اجتماعی، کمک به حکمرانی آب، کاهش ناترازی یک میلیارد مترمکعبی حق‌آبه زاینده‌رود و حفظ سفره‌های آب زیرزمینی اجرا شده است، با توجه به بحران آب که کشور را درگیر کرده، دستیابی به فناوری‌های نوین در زمینه خطوط انتقال آب یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است، این ابرپروژه یکی از الزامات برنامه‌های بلندمدت کشور بود و امیدواریم این اتفاق مبارک هرچه زودتر در سایر استان‌ها نیز به بهره‌برداری برسد تا صنایع آب‌بر از منافع آن بهره‌مند شوند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =