به گزارش ایراسین، دولت ایتالیا در اقدامی کمسابقه، قصد دارد حدود ۵ میلیارد یورو غرامت از شرکت آرسلورمیتال به دلیل وضعیت فرسوده مجتمع فولادی ایلوا (Ilva) که اکنون با نام Acciaierie d’Italia فعالیت میکند، مطالبه کند. این پرونده صرفاً یک اختلاف حقوقی میان دولت و یک شرکت چندملیتی نیست، بلکه بهروشنی نشان میدهد که دادخواهی قضائی به ابزاری برای بازتنظیم قدرت در سیاست صنعتی و زیستمحیطی تبدیل شده است.
آدولفو اورسو وزیر بنگاههای اقتصادی و تولید ایتالیا اعلام کرده است که مدیران منصوب دولت برای مجتمع سابق ایلوا، در حال آغاز فرآیند حقوقی برای جبران خسارت ناشی از سالها نگهداری نامناسب در دوره مدیریت آرسلورمیتال هستند. به گفته او، وضعیت کنونی تأسیسات نتیجه «فرسودگی مطلق» است که از دوران مدیریت این شرکت بهجا مانده است.
برآورد ۵ میلیارد یورویی دولت شامل دو بخش کلیدی؛ تخریب فیزیکی و فنی تجهیزات و از دست رفتن سهمیههای ارزشمند سیستم تجارت انتشار کربن (ETS)است. این ترکیب، هم بنیان اقتصادی این مجتمع را تضعیف کرده و هم برنامه کلان ایتالیا برای کربنزدایی صنعت فولاد را با وقفه و هزینههای مضاعف روبهرو ساخته است.
مدیریت دولتی موقت؛ تثبیت تولید برای جذب سرمایهگذار
برخلاف برخی گمانهزنیها، دولت ایتالیا بهصراحت اعلام کرده که هیچ برنامهای برای تعطیلی Acciaierie d’Italia ندارد. این کارخانه که زمانی بزرگترین مجتمع فولادی اروپا محسوب میشد، اکنون تحت مدیریت ویژه دولتی قرار گرفته و هدف اصلی، تثبیت تولید، حفظ اشتغال و آمادهسازی برای واگذاری به سرمایهگذار جدید است.
برنامه اضطراری تعمیرات که از حدود یک سال پیش آغاز شده، بر ماشینآلات حیاتی، سیستمهای ایمنی و تجهیزات کنترل آلودگی تمرکز دارد؛ بخشهایی که در دوران مدیریت قبلی بهشدت فرسوده شده بودند. از نگاه دولت، این اقدامات نوعی کاهش ریسک دارایی پیش از ورود خریداران بالقوه محسوب میشود.
تحلیلگران اقتصادی معتقدند دولت اکنون همزمان در سه نقش ظاهر شده است: مالک موقت، ناظر زیستمحیطی و شاکی حقوقی؛ ترکیبی کمسابقه که نشاندهنده وزن استراتژیک صنعت فولاد در سیاست صنعتی ایتالیا است.
منطقه تارانتو در جنوب ایتالیا، بهشدت به فعالیت این مجتمع وابسته است. هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم به Acciaierie d’Italia گره خورده و هرگونه تعطیلی ناگهانی، موجی از بیکاری، ناآرامی اجتماعی و فروپاشی زنجیرههای تأمین محلی را در پی خواهد داشت.
از منظر دولت، هزینههای سنگین تعمیرات زیرساختی، در مقایسه با هزینههای اجتماعی و اقتصادی تعطیلی کارخانه، توجیهپذیرتر است. این منطق، هسته اصلی تصمیم دولت برای تزریق میلیاردها یورو منابع عمومی به این مجموعه بوده است.
فرسایش سهمیههای کربنی؛ پیوند اقتصاد صنعت و سیاست اقلیمی
یکی از حساسترین ابعاد این پرونده، اتلاف سهمیههای ETS در دوره مدیریت آرسلورمیتال است. این سهمیهها نهتنها ابزار تنظیم انتشار کربن، بلکه دارایی مالی قابل معامله محسوب میشوند. از دست رفتن آنها به معنای افزایش هزینههای انطباق زیستمحیطی در آینده و از دست دادن منابع مالی بالقوه برای سرمایهگذاری سبز است.
در واقع، این پرونده نشان میدهد که سیاست اقلیمی اکنون به بخشی جداییناپذیر از ترازنامه صنایع سنگین تبدیل شده است و سوءمدیریت در این حوزه، میتواند پیامدهای میلیاردی به دنبال داشته باشد.
ایلوا دههها نماد قدرت صنعت سنگین در توسعه پس از جنگ ایتالیا بود، اما همزمان یکی از چالشبرانگیزترین کانونهای آلودگی زیستمحیطی اروپا نیز محسوب میشود. تعارض میان اشتغالزایی و سلامت عمومی، این مجتمع را به نمونهای کلاسیک از بحران مشروعیت صنایع آلاینده بدل کرده است.
ورود آرسلورمیتال در سالهای گذشته، ابتدا بهعنوان راه نجات تلقی شد، اما اختلافات بر سر سرمایهگذاری، محیطزیست و تعهدات قانونی، این همکاری را به بنبست کشاند. اکنون شکایت ۵ میلیارد یورویی، مرحلهای پرتنش از انتقال پرمخاطره مالکیت را رقم زده است.
مناقصه بینالمللی برای واگذاری این مجتمع آغاز شده و چند گروه صنعتی از جمله Bedrock Industries و کنسرسیومی به رهبری Flacks Group علاقهمندی خود را اعلام کردهاند. با این حال، خریداران باید همزمان سه ریسک؛ ریسک فنی ناشی از فرسودگی، ریسک زیستمحیطی و مقررات کربنی، ریسک حقوقی ناشی از سابقه شکایات و دعاوی سنگین را بپذیرند.
در عین حال، قیمت پایین ورودی به بازار فولاد اروپا و حمایت گسترده دولتی، برای برخی سرمایهگذاران فرصتساز خواهد بود.
بیش از ۲ میلیارد یورو حمایت دولتی؛ دولت بهعنوان سرمایهگذار نهایی
از سال ۲۰۲۲ تاکنون، بیش از ۲ میلیارد یورو وام، یارانه و کمک اضطراری به این مجتمع تزریق شده است. این سطح از حمایت، نقش دولت را از یک ناظر صرف به سرمایهگذار نهایی (Investor of Last Resort) ارتقا داده است.
از دید منتقدان، چنین تمرکزی بر یک مجتمع خاص، فشار مضاعفی بر بودجه عمومی وارد میکند، اما از نگاه حامیان، فروپاشی کامل یکی از بزرگترین زنجیرههای فولاد کشور، هزینهای بهمراتب سنگینتر خواهد داشت.
آینده Acciaierie d’Italia بهطور مستقیم با موفقیت یا شکست راهبرد کربنزدایی فولاد اروپا گره خورده است. خریدار آینده باید دارای نقشه راه فناورانه در حوزههایی مانند: کورههای قوس الکتریکی، احیای مستقیم با هیدروژن، مدلهای هیبریدی کمکربن باشد. بدون این تحول فناورانه، این مجتمع در معرض مالیات مرزی کربن، کاهش تقاضای مشتریان و افت رقابتپذیری جهانی قرار خواهد گرفت.
پرونده ۵ میلیارد یورویی ایلوا را میتوان نمونهای فشرده از چالشهای آینده صنایع سنگین اروپا دانست؛ جایی که: دولتها ناچارند همزمان حامی، ناظر، مالک موقت و شاکی قضائی باشند، سیاست اقلیمی مستقیماً به معادلات سود و زیان صنعت وارد شده است و تعطیلی صنایع آلاینده دیگر راهحل سادهای نیست، زیرا پیامدهای اجتماعی و امنیت صنعتی سنگینی دارد.
اگر دولت ایتالیا بتواند همزمان سرمایهگذار جدید جذب کند، کربنزدایی را پیش ببرد و بخشی از خسارت را از آرسلورمیتال وصول کند، این پرونده میتواند به الگویی جدید در حکمرانی صنایع سنگین در عصر اقلیم تبدیل شود؛ الگویی که در آن، مسئولیتپذیری شرکتی، حمایت دولتی و گذار سبز، سه ضلع یک راهبرد واحد خواهند بود.
ارسال نظر