پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، گزارش اخیر مرکز آمار ایران از تورم آبانماه ۱۴۰۴، تنها یک مجموعه عدد و رقم نیست؛ بلکه حکمِ نهایی بازار بر علیه استراتژی فعلی بانک مرکزی است. با ثبت تورم نقطه به نقطه ۴۹.۴ درصدی و جهش ۴.۷ درصدی قیمت مواد غذایی در مقیاس ماهانه، اکنون آشکارتر از همیشه است که سیاست تثبیت نرخ ارز نهتنها به هدف خود نرسیده، بلکه به یک «مزیت رقابتی منفی» برای اقتصاد ایران تبدیل شده است. این اتفاقات به وضوح نشان میدهد که قیمتها اهمیتی برای سیاستهای دستوری قائل نیستند.
هشدار از دل سبد مصرف کننده
در ادبیات اقتصادی، استراتژی یعنی «انتخاب اینکه چه کاری را انجام ندهیم». به نظر میرسد سیاستگذار پولی با اصرار بر تثبیت دستوری ارز، انتخاب کرده است که واقعیتهای بازار را نادیده بگیرد. آمارها بیرحماند:
تورم ماهانه خوراکیها (۴.۷٪): این عدد بسیار فراتر از تورم عمومی (۳.۴٪) است. در اقتصاد کلان، این جهش قیمت غذا نشان میدهد که «سرکوب ارز» نتوانسته جلوی رشد هزینههای تولید و واردات را بگیرد.
تورم سالانه (۴۰.۴٪): عبور مجدد از مرز ۴۰ درصد نشاندهنده یک بیماری ساختاری است، نه یک نوسان گذرا. بیماری که هر ماه خود را در بهم ریختگی کامل سیاستهای دستوری نشان میدهد و این بار شاهد بودیم که تورم نقطه به نقطه نسبت به ماه قبل رشد ۰,۸ درصد را نشان داده که این یعنی همچنان روند تورم صعودی است.
چرا سیاست تثبیت شکست خورد؟
باید گفت که تلاش برای کنترل تورم از طریق میخکوب کردن نرخ ارز، شبیه به تلاش برای خنک کردن دماسنج به جای خاموش کردن آتش است. رکوردشکنی تورم مواد غذایی اثبات میکند که لنگر ارزی بانک مرکزی دیگر قدرت نگهداشتن انتظارات تورمی را ندارد. این سیاست باعث ایجاد رانت برای واردکنندگان خاص شده (دسترسی به ارز ارزان) اما مصرفکننده نهایی همچنان کالا را با دلار بازار آزاد خریداری میکند. این شکاف، دقیقاً همان ناکارآمدی در زنجیره ارزش است که در صنایع سنگین میتواند منجر به ورشکستگی شود. از دیگر سو بر اساس آمار گمرک جولان کارتهای یکبار مصرف بازرگانی ادامه دارد و عدد آن به سطح بحرانی رسیده است.
ضرورت تغییر پارادایم
همانطور که رهبران صنعت فولاد در مواجهه با تغییرات جهانی قیمت انرژی، فوراً استراتژی قیمتگذاری و ترکیب سبد محصولات خود را تغییر میدهند، بانک مرکزی نیز باید بپذیرد که مدل فعلی منسوخ شده است. ادامه سیاست تثبیت در حالی که تورم خوراکیها رکورد میزند، تنها به معنای سوزاندن ذخایر ارزی بدون ایجاد رفاه برای مردم است. بانک مرکزی باید از «تثبیت دستوری» به سمت «مدیریت نوسان» و پذیرش واقعیتهای بازار حرکت کند. اصرار بر استراتژی شکستخورد، در علم مدیریت استراتژیک، خطایی نابخشودنی است.
ارسال نظر