به گزارش ایراسین، در حالی که بخش عظیمی از توجه به منابع نفت و گاز کشور معطوف شده، شواهد زمینشناسی نشان میدهد که عرصه زغالسنگ ایران نیز دارای ذخایر مهم و قابلیتهای بالقوهای است. برآوردها، از ذخایر زمینشناسی نزدیک به ۱۴ میلیارد تن در کشور حکایت دارند. با این حال، استخراج و بهرهبرداری اقتصادی تنها بخش کوچکی از این ذخایر را پوشش میدهد و تولید در سالهای اخیر با کاهشهایی نیز مواجه بوده است.
در مقابل، بخش بزرگی از تقاضای داخلی بهویژه در صنایع فولاد و سیمان، مجبور به استفاده از زغالسنگ وارداتی شده که هزینههای ارزی و لجستیکی آن بالا است. این وضعیت، اهمیت بازنگری در سیاستگذاری، بهبود فناوری استخراج، و تجهیز معادن داخلی را بیش از پیش نمایان میسازد؛ چرا که با فعالسازی ظرفیتهای مغفول مانده میتوان از وابستگی به واردات کاست، اشتغالزایی را گسترش داد و ارزش افزوده معدنی را ارتقا بخشید.
انوشیروان دلیریان، کارشناس ارشد صنعت و معدن، در گفتوگو با خبرنگار ایراسین با تشریح وضعیت فعلی استخراج و مصرف زغالسنگ در ایران اظهار کرد: برای ارزیابی وضعیت فعلی زغالسنگ، ابتدا باید بدانیم که در پهنه سرزمینی کشور چه ذخایری از این ماده معدنی وجود دارد و چه میزان از آن قابلیت استخراج اقتصادی دارد.
وی با اشاره به مطالعات زمینشناسی انجامشده در کشور، افزود: بر اساس بررسیها و دادههای سازمان زمینشناسی، میزان ذخایر زمینشناسی زغالسنگ ایران بین ۱۱ تا ۱۳ میلیارد تن برآورد شده است. از این مقدار، بنا به روایتها و آمار متفاوت، بین ۱.۸ میلیارد تا ۳ میلیارد تن ذخیره قطعی محسوب میشود؛ یعنی زغالسنگی که دارای صرفه اقتصادی برای استخراج و بهرهبرداری صنعتی است.
استخراج سالانه تنها معادل یک دهم درصد از ذخایر قطعی
دلیریان عنوان کرد: اگر خوشبینانهترین حالت یعنی سه میلیارد تن ذخیره قطعی را ملاک قرار دهیم و بر اساس برنامه هفتم توسعه که هدفگذاری تولید چهار میلیون تن زغالسنگ در سال را دنبال میکند پیش برویم، متوجه میشویم که سالانه تنها کمی بیش از یک دهم درصد از ذخایر قطعی کشور استخراج میشود. این رقم در مقیاس ذخایر و ظرفیتهای موجود بسیار ناچیز است.

ظرفیت ۱۰ میلیون تنی تولید و تحقق تنها ۴۰ درصد آن
وی در ادامه گفت: طبق برنامه هفتم توسعه کشور، هدف تولید چهار میلیون تن زغالسنگ تعیین شده که معمولاً ۵۰ درصد آن یعنی حدود دو میلیون تن بهصورت کنسانتره در نظر گرفته میشود. در واقع، سیاستگذار در حوزه زغالسنگ رشد چندان خوبی را هدفگذاری نکرده و در همان محدوده تولید سالیان گذشته باقی مانده است.
دلیریان تصریح کرد: نکته جالب توجه این است که بر اساس ارزیابیها، ظرفیت تولید زغالسنگ کشور حدود ۱۰ میلیون تن در سال برآورد میشود. بنابراین اگر تولید چهار میلیون تنی برنامه هفتم را ملاک بگیریم، تنها ۴۰ درصد از ظرفیت بالفعل میشود و حدود ۶۰ درصد ظرفیت تولید به دلیل مشکلات مالی، اقتصادی و فنی در حالت بالقوه باقی میماند.
ضرورت بهرهگیری از ظرفیتهای مغفول مانده
این کارشناس صنعت و معدن خاطرنشان کرد: مشکلات مالی و اقتصادی، از جمله کمبود سرمایهگذاری، نبود تسهیلات مناسب، ضعف در زیرساختهای فنی و بعضاً فرسودگی تجهیزات، از مهمترین دلایلی هستند که مانع از بالفعل شدن ظرفیت کامل تولید زغالسنگ در کشور شدهاند. در حالیکه اگر این موانع برطرف شود، معادن داخلی میتوانند چندین برابر وضعیت فعلی تولید داشته باشند.
واردات سالانه زغال و تناقض موجود
دلیریان در ادامه با اشاره به وضعیت واردات زغالسنگ گفت: جالب است بدانیم که با وجود ذخایر عظیم زغالسنگ در کشور، ما همچنان واردکننده این ماده هستیم. طبق آمار، میزان واردات سالیانه بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تن و در برخی سالها حتی تا ۱.۵ میلیون تن نیز میرسد.
وی افزود: البته بخش عمدهای از این واردات مربوط به زغالسنگ ککشو است که در صنایع فولادی مصرف میشود و از نظر کیفی نیاز به ترکیب خاصی دارد، اما این واردات ارزبری بالایی دارد و منابع ارزی کشور را تحت فشار قرار میدهد. این در حالی است که اگر همین منابع ارزی صرف تجهیز و نوسازی معادن داخلی شود، میتوان ظرفیت تولید را به طور قابلتوجهی افزایش داد.

صرفه اقتصادی بالا و کاهش ارزبری با توسعه معادن داخلی
این کارشناس ارشد صنعت و معدن تاکید کرد: توسعه معادن داخلی زغالسنگ صرفه اقتصادی بالاتری نسبت به واردات دارد. هم هزینههای استخراج داخلی پایینتر است، هم ظرفیت و بستر تولید در کشور موجود است. از سوی دیگر، این اقدام موجب صرفهجویی ارزی، کاهش وابستگی به واردات، ایجاد اشتغال و تقویت زنجیره تأمین صنایع فولادی میشود.
دلیریان تصریح کرد: در شرایط فعلی که کشور با محدودیتهای ارزی و تحریمهای اقتصادی مواجه است، منطقیترین رویکرد این است که منابع ارزی صرف واردات مواد اولیه نشود، بلکه در جهت تجهیز معادن و افزایش ظرفیت تولید داخلی استفاده شود. به این ترتیب میتوان بهجای تولید چهار میلیون تن، به سقف ظرفیت بالقوه یعنی ده میلیون تن در سال دست یافت.
نیاز به بازنگری در سیاستگذاری و حمایت از بخش معدن
وی در پایان خاطرنشان کرد: با توجه به پتانسیل زمینشناسی و ظرفیت بالقوه تولید زغالسنگ در ایران، سهم فعلی استخراج در مقایسه با حجم ذخایر کشور بسیار اندک است. بنابراین نیاز است سیاستهای حمایتی، سرمایهگذاری و فناوری استخراج مورد بازنگری قرار گیرد. تحقق این امر میتواند نقش مؤثری در تأمین پایدار نیاز صنایع داخلی، کاهش واردات، ایجاد اشتغال و توسعه متوازن مناطق معدنی کشور داشته باشد.
ارسال نظر