پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، مساله پسماندهای صنعتی و خصوصاً لجنهای حاصل از عملیات تولید در زنجیره فلزات، یکی از مهمترین عوامل آلایندگی این صنایع در کنار تولید کربن کوره هاست و بنگاههای بزرگ همواره در پی رفع این آلودگی و کاهش اثرات آن بر محیط زیست بودهاند؛ اما پیشرفت تکنولوژی و به وجود آمدن شاخههای جدید علمی نظیر نانو تکنولوژی کل معادلات را برهم زد و فرآیندها را تسریع نمود. در پارادایم نوین صنعت جهانی، رهبران فولاد دیگر با چالش مدیریت پسماند مواجه نیستند، بلکه با فرصت خلق ارزش از پسماند روبرو هستند، به این معنا که پسماندهای صنعتی به دلیل وجود کاتالیست ها و ادتیوها به عنوان یک دارایی ارزشمند طبقه بندی میشوند و فراتر از آن، به وجود آمدن برخی ترکیبهای جدید، ارزش آن را افزایش میدهد. این دقیقاً همان تفکر استراتژیکی است که شرکتهای پیشرو مانند پوسکو کره جنوبی را به سمت تبدیل سربارههای فولادی به منابع ارزشمند و حتی ایجاد جنگلهای دریایی سوق داده است. پروژه جدید فولاد مبارکه برای «خط بازیافتی لجن کلاریفایر نورد گرم» با استفاده از فناوری نانو، یک گام استراتژیک بلند و همسو با همین الگوی جهانی است که هم ارزش افزوده خلق کرده و هم اثرات زیست محیطی مثبتی فراهم میآورد.
یک تغییر در زنجیره ارزش
این پروژه ۱۹۰ میلیارد تومانی که قرار است در کمتر از ۲۴ ماه و با مدل BOT (ساخت، بهرهبرداری، انتقال) اجرا شود، یک تغییر بنیادین در زنجیره ارزش شرکت است. فولاد مبارکه یک مرکز هزینه اقتصادی و اجتماعی و یک بدهی زیست محیطی را به جریان درآمدی و دارایی استراتژیک تبدیل میکند. پسماند لجن کلاریفایر، با چالشهای فنی پیچیدهای چون ۱۵ تا ۲۰ درصد روغن و رطوبت، وجود ذرات جامد آلاینده (سنگ، فلز و…)، چسبندگی بالا و مشکلات «لیچینگ شیمیایی»، پیش از این یک معضل پرهزینه برای دفن و مدیریت محسوب میشد. این پروژه با ظرفیت بازیافت سالانه ۲۵,۰۰۰ تن از این پسماند، این معضل را به یک فرصت تبدیل میکند.
نوآوری فناورانه در تراز جهانی
نقطه قوت این طرح، نه فقط در مقیاس آن، بلکه در عمق نوآوری آن نهفته است. اجرای این پروژه توسط شرکت دانشبنیان «فولاد اکسیر فدک» (از گروه فولاد مبارکه) و استفاده از مجموعهای از فناوریهای پیشرفته شامل نانو-کاتالیستها، اکسیداسیون پیشرفته و نانوفیلتراسیون، نشان میدهد که فولاد مبارکه در حال رقابت در لبه فناوری جهانی است. در حالی که بسیاری از رقبا بر فیلتراسیون سنتی متمرکز هستند، فولاد مبارکه با این اقدام، پسماندی بسیار پیچیده را به محصولاتی با ارزش افزوده بالا (مانند تولید هماتیت با خلوص بالا) و بازچرخانی منابع ارزشمند تبدیل میکند.
رهبری هزینه و تمایز سبز
این پروژه فراتر از یک دستاورد زیستمحیطی، یک مانور هوشمندانه اقتصادی است. با دستیابی به اهداف «اقتصاد چرخشی»، فولاد مبارکه به طور همزمان به دو هدف کلیدی استراتژی رقابتی یعنی رهبری هزینه و ایجاد تمایز دست مییابد. از طریق حذف هزینههای هنگفت دفن پسماند و بازگرداندن مواد اولیه ارزشمند به چرخه تولید سود کسب میکند و از طریق تثبیت برند خود به عنوان یک تولیدکننده فولاد سبز مجوزهای لازم برای حضور فعال در بازارهای جهانی را کسب میکند. فولاد مبارکه پیشتر نیز با طرحهایی نظیر استفاده از سرباره در آسفالت معابر و تصفیه پسماندهای خود، فرآیند اقتصاد چرخشی و مصرف مجدد سرباره و پسماند تولید را آغاز کرده بود. در بازاری که به زودی با موانع و مالیاتهای کربنی (مانند CBAM اروپا) مواجه خواهد شد، این نوع پروژهها دیگر یک انتخاب نیستند، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای بقا و رهبری در صنعت فولاد جهانی هستند.
ارسال نظر