پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اقتصاد ایران در نقطهای حساس ایستاده است؛ جایی که پروژههای ملی صنعت فولاد و صنایع معدنی برای ادامه رشد و رقابتپذیری، بیش از هر زمان دیگری نیازمند منابع مالی مطمئن و پایدار هستند. در این میان، اوراق مرابحه ارزی نه صرفاً یک ابزار مالی، بلکه یک مکانیزم راهبردی برای پیوند بین بانک مرکزی، بنگاههای بزرگ و سرمایههای خرد به شمار میآید. چرا که این اوراق پروژهها را مستقیماً به منابع ارزی اتصال داده و هزینههای کارگزاری را به شدت کاهش میدهند. بانک مرکزی اخیراً در رویکرد جدید خود به انتشار این اوراق و پیشتیبانی از مبادلات آن برای تأمین مالی ابر پروژههای صنعتی روی آورده است و تا کنون ۵ مورد انتشار این اوراق با موفقیت صورت گرفته است.
به گفته رئیس کل بانک مرکزی «ما در سال جدید یک سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری را در برنامه خود قرار دادیم که ۲ میلیارد دلار آن از طریق عرضه اوراق صکوک ارزی در مرکز مبادله صورت خواهد گرفت و ۲ میلیارد دلار آن از طریق سپردهگذاری ارزی بانک مرکزی در بانکها خواهد بود. بخشی از آن نیز از طریق پیشفروش ارز خواهد بود. این طرح جدیدی است که در دستور کار ماست و بخش دیگری از آن هم از طریق تأمین مالی جهت سرمایهگذاری در پروژهها خواهد بود که در کشورهای عضو بریکس صورت میگیرد.»
فرزین در جلسه عرضه اولین مرحله از اوراق مرابحه ارزی نورد ۲ فولاد مبارکه با بیان اینکه در پنجمین عرضه اوراق ارزی، ۲۰۰ میلیون یورو اوراق در دو مرحله عرضه میشود گفت: اکنون ۱۱۰ میلیون و در مرحله بعد ۹۰ میلیون عرضه خواهد شد و نهایتاً فروش ما تا پایان سال جاری به ۴۶۰ میلیون یورو خواهد رسید. ما تا سقف ۲ میلیارد یورو پروژه پذیرش میکنیم و فروش اوراق را ادامه خواهیم داد. امیدوارم این اوراق مورد استقبال ایرانیان خارج از کشور نیز قرار بگیرد.
در سالهای اخیر با توجه به شرایط تحریمی، منابع بانکی محدود، هزینههای بهره بالا و نوسانات بودجهای، اجرای طرحهای توسعهای را به تأخیر افتادهاند و بسیاری از پروژهها با تلاش بنگاههای بزرگ و آورده سهامداران به مرحله اجرا رسیده است اما این منابع نیز بدون هزینه نبوده و محدودیتهایی دارند. اوراق مرابحه، با سازوکار شفاف و بازده مشخص، امکان جذب سرمایههای خرد و کلان را فراهم میکند و به این شرکتها اجازه میدهد بدون فشار مستقیم بر بودجه دولت یا بانکها، پروژههای ملی را پیش ببرند.
تأمین مالی فولاد سبز با صکوک اسلامی
در اوراق مرابحه، بنگاه بزرگ بهعنوان ناشر، کالایی یا خدماتی را خریداری و با سود مشخص به سرمایهگذاران واگذار میکند. تفاوت کلیدی این اوراق با سایر ابزارهای مالی، تضمین بازده از ابتداست؛ ویژگیای که سرمایهگذاران محافظهکار، صندوقهای بازنشستگی و بانکها را به مشارکت ترغیب میکند. از منظر سیاستگذاری، بانک مرکزی میتواند با هماهنگی با این بنگاهها، ثبات مقررات و نرخ سود اوراق را تضمین کند و سرمایهگذاران را مطمئن سازد که پروژههای ملی در اولویت تأمین مالی قرار دارند. آخرین اوراق مرابحه ارزی که منتشر شد متعلق به مرحله اول تأمین مالی نورد ۲ است که این اوراق با بازه ۴ ساله و سود ۶ درصد سالانه تأمین مالی شد. تأمین منابع ارزی موردنیاز پروژه «نورد گرم شماره ۲» از محل عرضه اوراق مرابحه ارزی، منجر به بهرهبرداری از آن در سال ۱۴۰۶ میشود. ظرفیت تولید سالانه پروژه نورد گرم ۲ پس از راهاندازی، ۴.۲ میلیون تن کلاف گرم است که از محل این تولید، سالانه مبلغ ۹۴۲ میلیون دلار به درآمد صادراتی کشور و ۱۸۷ میلیون دلار به سود خالص فولاد مبارکه اضافه خواهد شد.
چرا مرابحه ارزی؟
مهمترین نکته در خصوص این اوراق، اتصال به منابع ارزی و کاهش هزینههای کارگزاری و صرافی برای تأمین مالی ابر پروژه هاست. فارغ از این، حجم تأمین مالی با این اوراق از توان بانکها و صندوقها و سایر ابزارهای تأمین مالی خارج است و نکته مهم در این مسیر، تفاوت در جریان نقدی خروجی هنگام پرداخت سود این تأمین مالی است. به این معنا که در وضعیت اخذ تسهیلات، اصل و فرع تسهیلات به صورت ماهانه به بانک بازپرداخت شده و فرصت تنفسی برای شرکت ایجاد نمیشود اما این اوراق ۴ ساله بوده و سود آن نیز در پایان هر سال پرداخت میشود که امکان برنامه ریزی مالی برای کاهش فشار نقدینگی شرکت را فراهم میکند، اصل مبلغ نیز پس از ۴ سال بازپرداخت میشود و برای مثال، در پروژه نورد گرم ۲، فولاد مبارکه میتواند از سال ۱۴۰۶ به بعد، با درآمد صادراتی محصولات همین خط تولید، بازپرداخت اوراق را انجام دهد.
ضرورت نقش بانک مرکزی
تجربه جهانی نشان میدهد که تنها با مشارکت نهاد پولی و سیاستگذار کلان، اوراق مرابحه توانایی خود را در مقیاس ملی نشان میدهد. بانک مرکزی میتواند با تضمین نرخ سود و تسهیل سازوکار انتشار اوراق، موانع ریسک سرمایهگذاران را کاهش دهد. این اقدام، بهویژه برای بنگاههای بزرگ، امکان میدهد که طرحهای توسعهای چند هزار میلیارد تومانی را با سرمایهگذاری خرد و منابع داخلی پیش ببرند و فشار بر تسهیلات بانکی کاهش یابد.
تجربه بنگاههای بزرگ داخلی
تمرکز بر اوراق مرابحه در پروژههای صنعتی بزرگ، فراتر از یک ابزار مالی ساده است؛ این سازوکار میتواند به محرکی استراتژیک برای توسعه صنایع کشور بدل شود. با استفاده از این اوراق، پروژههای زیرساختی و صنعتی قادر خواهند بود منابع مالی پایدار و بلندمدت جذب کنند، در حالی که فشار بر بانکها کاهش مییابد و وابستگی به بودجه دولت کمتر میشود. تضمین سود مشخص، اعتماد سرمایهگذاران خرد و کلان را جلب میکند و همزمان مسیر توسعه صنایع دانشبنیان و نوآوری محور، بهویژه در حوزه آلیاژهای پیشرفته و فرآوری معدنی، هموار میشود.
این تجربهها نشان میدهد که هماهنگی میان بانک مرکزی و بنگاههای بزرگ، ایجاد ثبات در نرخ سود اوراق و تضمین بازده، کلید موفقیت اوراق مرابحه در پروژههای ملی است. در یک اقتصاد پروژهمحور، این اوراق نه یک انتخاب اختیاری، بلکه یک ضرورت راهبردی محسوب میشوند؛ ابزاری که میتواند سرمایههای خرد را به پروژههای کلان صنعتی متصل کند و موتور محرک توسعه پایدار کشور باشد.
ارسال نظر