به گزارش ایراسین، در سالهای اخیر، موضوع تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری انرژی و محیطزیست در ایران تبدیل شده است. اسناد بالادستی کشور نشان میدهد که روند روبهرشد مصرف انرژیهای فسیلی، ایران را در زمره کشورهای با انتشار بالای کربن در منطقه قرار داده است. از سوی دیگر، گزارشهای رسمی داخلی حاکی از آن است که فشارهای ناشی از تغییر اقلیم، از تشدید خشکسالیها گرفته تا افزایش ناترازی انرژی، مستقیماً توسعه اقتصادی و امنیت انرژی کشور را تحت تأثیر قرار داده است.
در چنین شرایطی، تعهدات ایران ذیل توافقنامه پاریس و هدفگذاری کاهش انتشار کربن تا افق ۲۰۳۰، به یکی از مباحث مهم و چالشبرانگیز در محافل کارشناسی و سیاستی بدل شده است. بسیاری از تحلیلهای منتشرشده در رسانههای تخصصی حوزه انرژی و محیطزیست کشور تأکید دارند که تحقق این اهداف، نیازمند بازنگری جدی در الگوی مصرف انرژی، توسعه فناوریهای پاک و اصلاح سیاستهای حمایتی است. در همین راستا، گفتوگو با کارشناسان حوزه انرژی میتواند ابعاد فنی، اقتصادی و اجرایی این تعهدات را روشنتر کند.
در ادامه کارشناس حوزه انرژی، به بررسی واقعبینی برنامه ایران برای کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰، چالشها و الزامات تحقق این تعهدات میپردازد.
عوامل تعیینکننده در تحقق اهداف کاهش کربن
سید مهرداد هاشمیان، کارشناس حوزه انرژی، با اشاره به برنامه ایران برای تحقق تعهدات کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰، تأکید کرد که میزان واقعبینی این برنامه به مجموعهای از عوامل کلیدی وابسته است که هر یک میتواند تأثیر قابلتوجهی بر امکان تحقق اهداف تعیینشده داشته باشد.
تعهدات بینالمللی ایران در چارچوب توافقنامه پاریس
وی در تشریح تعهدات بینالمللی ایران اظهار داشت: ایران بهعنوان یکی از کشورهای عضو کنوانسیون تغییرات اقلیمی و در چارچوب توافقنامه پاریس، متعهد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای شده است. بر اساس این تعهدات، ایران کاهش ۴۰ درصدی انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سطح سال ۲۰۱۵ را هدفگذاری کرده است؛ تعهدی که در راستای اهداف جهانی برای محدود کردن افزایش دمای زمین به کمتر از ۲ درجه سانتیگراد تعریف شده است.
جایگاه ایران در انتشار کربن منطقهای
هاشمیان در ادامه با اشاره به وضعیت کنونی انتشار کربن در کشور گفت: ایران یکی از کشورهای با بالاترین میزان انتشار کربن در منطقه خاورمیانه محسوب میشود. عمده منابع این انتشار مربوط به صنایع نفت و گاز، بخش تولید برق و حوزه حملونقل است. از این رو، برای ارزیابی میزان واقعبینی برنامه کاهش انتشار، باید وضعیت فعلی این صنایع و چالشهای ساختاری و فنی آنها بهطور دقیق مورد توجه قرار گیرد.
تحریمها و وابستگی نفتی؛ موانع اقتصادی کاهش انتشار
این کارشناس حوزه انرژی، چالشهای اقتصادی و اجتماعی را از دیگر موانع مهم تحقق این برنامه دانست و افزود: تحریمهای اقتصادی و محدودیتهای مالی، توان ایران برای سرمایهگذاری در فناوریهای پاک و توسعه پروژههای انرژی تجدیدپذیر را با دشواری مواجه کرده است. از سوی دیگر، وابستگی بالای اقتصاد کشور به صادرات نفت و گاز باعث میشود که کاهش انتشار گازهای گلخانهای در کوتاهمدت با برخی منافع اقتصادی در تضاد قرار گیرد. همچنین، ارتقای سطح آموزش و آگاهی عمومی در زمینه تغییرات اقلیمی و اهمیت کاهش انتشار گازهای گلخانهای، یک ضرورت جدی محسوب میشود.
انرژیهای تجدیدپذیر؛ مسیر اجتنابناپذیر ایران
وی با تأکید بر لزوم توسعه فناوریهای پاک تصریح کرد: ایران ناگزیر است به سمت توسعه و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی و بادی حرکت کند. تحقق این هدف مستلزم سرمایهگذاری گسترده و بهرهگیری از همکاریهای بینالمللی است. علاوه بر این، بهبود بهرهوری و کارایی انرژی در بخش صنعت و ساختمانها نقش مهمی در کاهش انتشار کربن خواهد داشت.
ضرورت اصلاح سیاستها و قوانین حمایتی
هاشمیان در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت سیاستگذاری و قانونگذاری مؤثر اشاره کرد و گفت: برای تحقق اهداف کاهش انتشار، تدوین و اجرای سیاستها و قوانین کارآمد ضروری است. این سیاستها باید شامل ایجاد مشوقهای مالی، تسهیل فرآیندهای سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک و تقویت همکاریهای بینالمللی باشد تا مسیر کاهش انتشار کربن هموارتر شود.
نظارت و پایش؛ حلقه مفقوده تحقق تعهدات
وی همچنین بر ضرورت نظارت و ارزیابی مستمر تأکید کرد و افزود: برای اطمینان از تحقق تعهدات اعلامشده، وجود سیستمهای دقیق نظارتی و ارزیابی الزامی است. این سیستمها باید امکان اندازهگیری، پایش و گزارشدهی شفاف میزان انتشار کربن و میزان پیشرفت در دستیابی به اهداف تعیینشده را فراهم کنند.
تحقق اهداف ۲۰۳۰ تا چه حد واقعبینانه است؟
این کارشناس حوزه انرژی در جمعبندی سخنان خود گفت: برنامه ایران برای کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۳۰ با چالشهای جدی مواجه است. اگرچه تعهدات ایران در سطح بینالمللی اقدامی مثبت تلقی میشود، اما تحقق این اهداف نیازمند تغییرات اساسی در سیاستها، فناوریها و رویکردهای اقتصادی و اجتماعی کشور است. به اعتقاد من، بدون تدوین و اجرای یک استراتژی جامع و بدون گسترش همکاریهای بینالمللی، دستیابی به این اهداف میتواند غیرواقعبینانه باشد.
ارسال نظر