اقتصاد ایران در چنبره رکود تورمی گرفتار آمده است؛ معضلی عمیق که تولید را میان دو سنگ آسیاب تورم و رکود خرد میکند. از یکسو هزینههای تولید با سرعتی فزاینده اوج میگیرد و از سوی دیگر بازارهای مصرف در سردی رکود به سر میبرند. در این میانه پرسش اساسی این است که آیا واحدهای تولیدی توانایی عبور از این گردنه خطرناک را دارند؟ برخی کارشناسان مدیریت هوشمند و افزایش بهرهوری را تنها راه نجات میدانند اما واقعیت این است که حتی بهترین مدیریتها نیز در برابر ساختارهای معیوب اقتصادی تاب مقاومت ندارند.
تولیدکنندگان ایرانی امروز در میدانی نابرابر گرفتار آمدهاند؛ از یکسو باید کیفیت را حفظ کنند تا سهم بازار خود را از دست ندهند و از سوی دیگر با کاهش قدرت خرید مردم مواجه هستند که حتی کالاهای اساسی را از سبد مصرفی خود حذف میکنند. آیا راهکاری برای برونرفت از این بنبست وجود دارد؟ یا باید شاهد تعطیلی تدریجی چرخ تولید ملی باشیم؟
پیامدهای یک شرایط ناگوار
رضا امینفر، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «جهانصنعت» به پیامدهای ادامهدار شدن رکود تورمی بر واحدهای تولیدی پرداخت و عنوان کرد: در شرایط کنونی اقتصاد ایران، پدیده رکود تورمی بهعنوان یک بحران ساختاری و عمیق، پیامدهای مخرب و ادامهداری را برای واحدهای تولیدی بههمراه داشته است. رکود تورمی برای واحدهای تولیدی به این معناست که ورودی و مواد اولیه واحدهای تولیدی بهدلیل تورم بهصورت مداوم در حال گران شدن است که در نهایت قیمت تمامشده آنها را افزایش میدهد، از سوی دیگر خروجی این واحدها رونق ندارد و بازار آنها دچار رکود است که ادامهدار شدن این شرایط پیامدهای بسیار منفی را برای واحدهای تولیدی بههمراه خواهد داشت.
امینفر در ادامه خاطرنشان کرد: در صورت ادامهدار شدن رکود تورمی در بازار، برخی صنایع که جزو کالاهای اساسی و ضروریات مردم بهشمار نمیروند، از سبد خرید خانوارها خارج خواهند شد که این امر به رکود این صنایع بیش از پیش دامن خواهد زد. حتی شاهد هستیم که در کالاهای اساسی نیز میزان مصرف برخی کالاها کاهش یافته است، برای نمونه سرانه مصرف لبنیات یا گوشت قرمز نیز در حال کاهش یافتن بوده که در این شرایط طبیعی است سایر کالاهایی مانند لوازمخانگی یا سایر لوازممصرفی بادوام کاهش پیدا کند و از فهرست خرید خانوارها خط بخورد.
وی در ادامه با اشاره به این موضوع که پیامد دیگر ادامهدار شدن رکود تورمی، کاهش کیفیت کالاهاست، توضیح داد: در شرایط رکود تورمی تولیدکنندگان برای کاهش قیمت تمامشده خود کیفیت محصولات خود را کاهش میدهند تا بازار بیشتری را نصیب خود کنند که اگر این امر تبدیل به یک روال شود، شاهد یک بازار بیکیفیت در بیشتر صنایع خواهیم بود.
این کارشناس اقتصادی در ادامه یادآور شد: یکی از اثرات شرایط رکود تورمی بر واحدهای تولیدی، عدم توسعه خواهد بود، بدون شک در چنین شرایطی که بازار از رونق افتاده باشد، طبیعی است که این واحدها دیگر تمایلی به بزرگ شدن خود نخواهند داشت و در حالت خوشبینانه اگر این کسبوکارها تعطیل نشوند، به حفظ وضعیت موجود بسنده خواهند کرد. تعدیل نیروی انسانی برای کاهش هزینهها نیز موضوعی است که نباید از آن غافل شد.
چه مدیریتی راهگشاست؟
امینفر در پاسخ به این پرسش که در شرایط رکود تورمی، آیا بیشتر بنگاههای بزرگ اقتصادی دچار آسیب میشوند یا کسبوکارهای کوچکتر، خاطرنشان کرد: در چنین شرایطی به یک نسبت هم بنگاههای بزرگ و هم بنگاههای کوچک در تنگنا قرار دارند و دچار آسیب میشوند. میزان آسیبی که این واحدها به آن دچار خواهند شد، بستگی به مدیریت آن مجموعه خواهد داشت. البته در این میان واحدهای کوچک نباید خود را توسعه بدهند، خریدهای خود را باید بهصورت هوشمندانه انجام دهند و در عین حال از کیفیت محصول نکاهند تا همچنان بازار را در اختیار داشته باشند چراکه کاهش کیفیت محصول ممکن است هزینهها را در وهله نخست کاهش دهد اما در صورت ادامهدار شدن منجر به از دست دادن بازار خواهد شد.
وی در پایان با برشمردن راهکارهایی برای عبور واحدهای تولیدی از شرایط رکود تورمی عنوان کرد: شاهکلید عبور بنگاههای اقتصادی از این شرایط، موضوع مدیریت بنگاه است.
بنگاههای اقتصادی باید بتوانند با افزایش بهرهوری و آموزش نیروهای متخصص تا جایی که ممکن است میزان هزینههای خود را کاهش دهند. البته فراتر از هر اتخاذ راهکاری که بنگاهها برای برونرفت از این شرایط باید در پیشرو بگیرند، شرایط کلان اقتصادی است که نیازمند اصلاح ساختار است.
مدیریت هوشمند و چابک، شاه کلید اصلی خروج از بحران
در شرایط رکود تورمی و با در تنگنا قرار گرفتن واحدهای تولیدی، حتی توانمندترین مدیران نیز در برابر ساختارهای معیوب اقتصادی که زمینهساز این بحران شدهاند، تاب مقاومت محدودی دارند. پیامدهای این شرایط بهصورت کاهش سرانه مصرف حتی در کالاهای اساسی، کاهش کیفیت محصولات برای بقای مالی، توقف توسعه واحدهای تولیدی و تعدیل نیروی کار نمایان شده است.
در این میدان نابرابر، تولیدکنندگان نهتنها برای حفظ سهم بازار خود باید بجنگند بلکه با کاهش روزافزون قدرت خرید مردم مواجه هستند که دامنه انتخابهایشان بهطور فزایندهای در حال محدودتر شدن است. این وضعیت بقای بسیاری از بنگاهها، چه بزرگ و چه کوچک را به مخاطره انداخته است.
راه برونرفت از این بنبست، اگرچه دشوار اما غیرممکن نیست. شاهکلید اصلی در این شرایط، مدیریت هوشمند و چابک است؛ مدیریتی که بتواند با افزایش بهرهوری، آموزش نیروی انسانی متخصص و خرید هوشمندانه مواد اولیه، بر کاهش هزینهها متمرکز شود، بدون آنکه کیفیت محصول را قربانی کند چراکه کاهش کیفیت در بلندمدت به معنای از دست دادن قطعی بازار است. با این حال تاکید صرف بر مدیریت بنگاهها کافی نیست و این راهکارها در خلأ ساختاری نتیجهبخش نخواهد بود. البته باید به یاد داشت که نجات تولید ملی از این گردنه خطرناک، نیازمند عزمی ملی و تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی است. بدون اصلاحات ساختاری، ثباتبخشی به فضای کسبوکار و ارائه حمایتهای هدفمند از سوی حکمرانی اقتصادی، حتی بهترین مدیران نیز در نبردی نابرابر، در آستانه خستگی قرار خواهند گرفت. بنابراین عبور از رکود تورمی هم آزمونی برای مدیریت خرد بنگاههاست و هم محکی جدی برای اراده و کارآمدی مدیریت کلان اقتصاد کشور بهشمار میرود.
ارسال نظر