به گزارش خبرنگار ایراسین، در جهان امروز، برگزاری المپیک تنها رویدادی ورزشی نیست؛ بلکه به یکی از بزرگترین پروژههای اقتصادی و اجتماعی جهان بدل شده است. شهرهایی که میزبان بازیها میشوند، در واقع وارد فرآیندی چندساله از سرمایهگذاری، نوسازی و تغییر تصویر جهانی خود میگردند. از بازسازی محلههای فرسوده گرفته تا جذب میلیاردها دلار سرمایه خارجی، المپیک میتواند نقطهعطفی در مسیر توسعه شهری باشد.
با این حال، میزان موفقیت هر میزبان در بهرهبرداری از این فرصت، به شدت به سیاستهای شهری و اقتصادی پس از رویداد بستگی دارد. برای تفهیم این مطلب سه دوره اخیر المپیک را بررسی خواهیم کرد و سپس به سراغ دوره بعدی که سال ۲۰۲۸ در لسآنجلس برگزار میشود، خواهیم رفت.
لندن ۲۰۱۲؛ المپیک بهعنوان پروژه بازآفرینی شهری
لندن در سال ۲۰۱۲ با هدفی فراتر از میزبانی صرف المپیک وارد میدان شد. دولت بریتانیا تصمیم گرفت از این رویداد به عنوان محرکی برای احیای شرق لندن استفاده کند؛ منطقهای که سالها از نظر اقتصادی و اجتماعی در حاشیه مانده بود. ساخت پارک المپیک، ایجاد خطوط جدید مترو، بازسازی فضاهای صنعتی متروک و توسعه فضاهای سبز، همگی بخشی از برنامه بازآفرینی بودند.
هزینه کلی پروژه حدود ۹ میلیارد پوند اعلام شد، اما تأثیر آن بسیار فراتر از این رقم بود. پس از پایان بازیها، ارزش املاک شرق لندن رشد چشمگیری یافت و هزاران شغل جدید در بخشهای ساختوساز، خدمات شهری و گردشگری ایجاد شد. پارک المپیک به یکی از محبوبترین فضاهای عمومی شهر تبدیل شد و زیرساختهای ورزشی به مراکز چندمنظوره فرهنگی و اقتصادی تغییر کاربری دادند. به این ترتیب، لندن موفق شد المپیک را از یک هزینه به سرمایهای بلندمدت تبدیل کند. بسیاری از اقتصاددانان این دوره را نمونهای از میزبانی هوشمند میدانند؛ جایی که ورزش بهانهای برای بازسازی ساختار اقتصادی و اجتماعی یک منطقه شد.

ریو ۲۰۱۶؛ هزینههای سنگین و میراث مبهم
المپیک ریو ۲۰۱۶ با هزینهای بالغ بر ۱۳.۲ میلیارد دلار برگزار شد که تقریباً دو برابر برآوردهای اولیه بود. این هزینهها عمدتاً از منابع عمومی تأمین شد و در شرایطی که برزیل با بحران اقتصادی، تورم و بیکاری دستوپنجه نرم میکرد، فشار مضاعفی بر دولت وارد کرد.
بسیاری از پروژههای زیرساختی مانند ساخت استادیومها و بازسازی مناطق شهری، پس از اتمام بازیها به سرعت به حالت متروکه درآمدند و استفاده پایدار از آنها محقق نشد. با وجود وعدههای اولیه مبنی بر بهبود شرایط زندگی در مناطق کمدرآمد، بسیاری از ساکنان فاوِلاها با جابجاییهای اجباری مواجه شدند و شرایط آنها بدتر شد.
علاوه بر این، برخی از پروژههای زیستمحیطی مانند پاکسازی دریاچههای اطراف پارک المپیک با تأخیرهای طولانیمدت مواجه شدند و تنها در سالهای اخیر اقداماتی برای بهبود وضعیت آنها آغاز شده است.
در مجموع، ریو ۲۰۱۶ نمونهای از چالشهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از میزبانی المپیک در کشوری با زیرساختهای ضعیف و بحرانهای داخلی بود.

توکیو ۲۰۲۰؛ اقتصاد در سایه بحران و نوآوری
هشت سال بعد، ژاپن با امید تکرار تجربه موفق لندن آماده میزبانی شد، اما همهگیری کرونا همه چیز را تغییر داد. المپیک توکیو با یکسال تأخیر و بدون حضور تماشاگر برگزار شد. نبود گردشگران خارجی و محدودیتهای بهداشتی موجب شد تا بخش مهمی از درآمدهای پیشبینیشده از بین برود. هزینه برگزاری از حدود ۷ میلیارد دلار به بیش از ۱۵ میلیارد دلار رسید و بسیاری از تحلیلگران این دوره را از نظر اقتصادی زیانده ارزیابی کردند.
با این حال، ژاپن مسیر متفاوتی در پیش گرفت. مقامات شهری تصمیم گرفتند المپیک را ویترین فناوری و نوآوری ملی کنند. از خودروهای خودران و انرژیهای پاک گرفته تا رباتهای خدمترسان و سامانههای مدیریت هوشمند، المپیک توکیو به نمایشگاهی از توان فنی ژاپن بدل شد. هرچند منافع مالی کوتاهمدت ناچیز بود، اما برند ملی ژاپن در زمینه فناوری و نظم سازمانی بیش از پیش تقویت شد.
در واقع، اگر لندن المپیک را برای بازسازی فضاهای شهری استفاده کرد، توکیو آن را ابزاری برای بازسازی تصویر خود در جهان دانست. از دل بحران کرونا، ژاپن پیامی به جهان داد: حتی در سختترین شرایط، میتوان با تکیه بر فناوری و برنامهریزی، رویدادی امن، مدرن و کارآمد برگزار کرد.

پاریس ۲۰۲۴؛ المپیک سبز و متعادل
پاریس با درسی از دو تجربه پیشین، راه سومی را انتخاب کرد. شعار بازیها «المپیکی برای مردم و سیاره» بود؛ شعاری که از ابتدا بر کاهش هزینهها و تمرکز بر پایداری تأکید داشت. بیش از ۹۵ درصد از زیرساختهای مورد استفاده از پیش موجود بود و تنها پروژههای ضروری مانند دهکده المپیک یا بهسازی استادیومهای قدیمی اجرا شد.
هزینه کل حدود ۸.۸ میلیارد یورو اعلام شد، تقریباً نصف بودجه توکیو. شهر پاریس از این فرصت برای بازسازی مناطق شمالی خود، بهویژه منطقه سندنی، بهره برد. در جریان آمادهسازی و برگزاری بازیها حدود ۱۸۱ هزار فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شد. خطوط جدید مترو و حملونقل عمومی به بهرهبرداری رسید و میلیونها گردشگر خارجی وارد شهر شدند.
افزون بر دستاوردهای اقتصادی، المپیک پاریس از نظر برندینگ شهری نیز موفق بود. تصویر پاریس بهعنوان شهری فرهنگی، هوشمند و پایدار در رسانههای جهانی تقویت شد. با این حال، منتقدان به افزایش موقت قیمت مسکن و هزینههای امنیتی بالاتر از انتظار اشاره کردند. با وجود این، تراز کلی اقتصادی مثبت ارزیابی شد و فرانسه توانست الگویی تازه از «میزبانی کمهزینه و پربازده» ارائه کند.

لسآنجلس ۲۰۲۸؛ پیشبینیها و فرصتهای در حال شکلگیری
لسآنجلس به عنوان میزبان المپیک ۲۰۲۸، تصمیم گرفته است که رویکرد «بدون ساختوساز دائم» را دنبال کند، یعنی بیشتر از امکان استفاده از زیرساختهای موجود بهره ببرد. طبق برآوردهای فعلی، هزینه برگزاری بازیها حدود ۶.۹ میلیارد دلار برآورد شده است. در پیشبینیهای رسمی، بخش بزرگی از درآمدها از مسیر اسپانسرینگ، فروش بلیت و حقوق پخش تأمین خواهد شد. یکی از نکات مهم این است که لسآنجلس به تأمین بودجه از منابع خصوصی تکیه دارد، اما تضمینهای عمومی نیز برای جبران کسری احتمالی در نظر گرفته شده است.
طبق برآوردهای مقامات ایالتی و محلی، المپیک لسآنجلس میتواند تأثیری اقتصادی در حدود ۱۸ میلیارد دلار ایجاد کند و اشتغال معادل تقریباً ۹۰ هزار شغل کامل (Full-time Equivalent) به همراه داشته باشد. دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی کرد که بخشی از این تأثیر به هزینه مستقیم، خرید کالا و خدمات محلی و تأثیرات جانبی در بخش ساختوساز و گردشگری مربوط است. این مطالعه نشان داد بازیها ممکن است ۶ تا ۷ میلیارد دلار از هزینه مستقیم ایجاد کنند.
یکی از پروژههای کلیدی لسآنجلس «Twenty-eight by ’۲۸» نام دارد؛ این ابتکار شامل ۲۸ پروژه اولویتدار حملونقلی و زیرساختی است که قرار است تا آغاز بازیها به بهرهبرداری برسند. این پروژهها شامل توسعه خطوط قطار شهری، بهبود اتصالات مترو و اتوبوس و تسهیل دسترسی بین نقاط مختلف شهر هستند.
همچنین، شهرداری لسآنجلس اعلام کرده است که بازیها مبلغ ۱۶۰ میلیون دلار را در ورزش بانوان و برنامههای ورزشی کودکان سرمایهگذاری خواهد کرد تا بعد از رویداد نیز تأثیرات اجتماعی داشته باشد.
اما این فرصتها همراه با ریسکهایی نیز هستند. برخی تحلیلگران هشدار دادهاند که هزینههای واقعی ممکن است از برآوردها فراتر رود و فشار بر بودجههای شهری افزایش یابد. برخی پروژهها به دلیل زمان محدود ممکن است به بهرهبرداری نرسند و شهرداری مجبور به پوشش هزینههای اضافی شود. همچنین، در مناطق میزبانی مانند مناطق ساحلی، مشکلاتی مانند افزایش قیمت ملک و جابهجایی ساکنان کمدرآمد احتمال دارد به وجود آید.
از نظر برند شهری و تصویر جهانی، لسآنجلس فرصت دارد خود را بهعنوان شهری پیشرو در فناوری، فرهنگ و نوآوری معرفی کند. یکی از قراردادهای مهم، مشارکت با شرکت گوگل به عنوان ارائهدهنده خدمات ابری و ابزارهای هوش مصنوعی برای بازیهاست. این همکاری میتواند کمک کند که تجربه مخاطبان، سیستمهای شهری و فرآیندهای عملیاتی بازیها با استفاده از تکنولوژی بهینه شوند.
در کل، اگر لسآنجلس بتواند پروژههای زیرساختی را به موقع به بهرهبرداری برساند، هزینههای بازیها را کنترل کند و میراثی پایدار از تأسیسات، حملونقل و تصویر شهری باقی بگذارد، این المپیک میتواند نمونهای موفق از میزبانی مدرن و مقرونبهصرفه باشد.

پنج مسیر، یک مأموریت
مقایسه میان لندن، ریو، توکیو، پاریس و پیشبینی لسآنجلس نشان میدهد که المپیک مسیر ثابتی ندارد؛ میزبانها باید بر اساس موقعیت زمانی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی خود استراتژی منحصربهفرد بسازند. لندن با بازآفرینی شهری، ریو با ساخت و سازهای پرحاشیه و بدهی فراوان، توکیو با مواجهه با بحران و تمرکز بر فناوری، پاریس با هزینه کنترلشده و توجه به پایداری و لسآنجلس با ترکیبی از زیرساخت موجود، فناوری و نوآوری، رویکردهای متفاوت را به نمایش گذاشتهاند.
اگر میزبان بتواند در پی اجرای پروژهها، کنترل هزینهها و ایجاد میراثی که پس از بازیها کاربردی باشد، المپیک نه یک رخداد هزینهبر، بلکه فرصتی طلایی برای تحول اقتصادی و شهری خواهد بود.
ارسال نظر