معدن

ظهور رویکردهای جدید در به‌کارگیری محدودیت‌های صادراتی برای کنترل دسترسی به عناصر و مؤلفه‌های کلیدی فناوری، نظم فعلی زنجیره‌های تأمین را به مخاطره انداخته است. تبدیل منابع معدنی به اهرم فشار اقتصادی نه‌تنها پویایی بازارها را دگرگون می‌کند، بلکه مختصات رقابت بین قدرت‌ها را نیز بازنویسی می‌نماید. این وضعیت نیازمند درک دقیق پیامدها و طراحی واکنش‌های هدفمند است تا کشورهایی مانند ایران بتوانند تهدیدها را مدیریت و از فرصت‌های ناشی از بازتنظیم زنجیره ارزش بهره‌برداری کنند.

به گزارش خبرنگار ایراسین، به‌کارگیری محدودیت‌های صادراتی علیه مؤلفه‌هایی که در نیمه‌هادی‌ها، صنایع نظامی و فناوری‌های پاک اهمیت دارند، به‌سرعت می‌تواند عرضه جهانی را فشرده کند و باعث ایجاد تنش‌های قیمتی و لجستیکی شود. در چنین فضایی، کشورها ناگزیر به شتاب در ایجاد ذخایر راهبردی، تنوع‌بخشی منابع و سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌های جایگزین خواهند شد. این روند، فرآیند جهانی‌سازی متداول را با فشار بر توان بومی‌سازی و فول‌سیکل کردن تولید داخلی مواجه می‌سازد.

پیامدهای اقتصادی و فناوری برای بازیگران بین‌المللی
اختلال در دسترسی به مواد کلیدی موجب کندی در توسعه محصولات پیشرفته و افزایش هزینه تولید در صنایع حساس می‌شود. شرکت‌های فناوری مجبور به بازنگری طراحی محصولات، سرمایه‌گذاری در پژوهش‌های جایگزین و توسعه فناوری‌های بازیافتی خواهند شد. در کوتاه‌مدت، کاهش دسترسی می‌تواند به افت تولید و ایجاد صف سفارشات معلق منجر شود و در بلندمدت، ساختار زنجیره ارزش را به سمت چندقطبی شدن و تمرکززدایی هدایت نماید.

چالش‌های ویژه ایران
ایران دارای پتانسیل معدنی و ذخایر برخی عناصر است، اما خلأ در ظرفیت‌های پردازشی، محدودیت‌های سرمایه‌گذاری خارجی و اثرات تحریم‌ها مانع از بهره‌برداری کامل از این پتانسیل شده است. افزایش محدودیت‌های دسترسی جهانی می‌تواند ایران را با کمبود فناوری‌های وارداتی، کاهش سرعت پروژه‌های صنعتی و محدودیت در تأمین قطعات حیاتی مواجه کند. همچنین فضای سیاسی و بانکی بین‌المللی ممکن است مانع از عرضه سریع محصولات معدنی ایران به بازارهای پرسود گردد.

فرصت‌های استراتژیک تهران
با وجود ریسک‌ها، بازتنظیم زنجیره تأمین جهانی فرصتی برای ایران فراهم می‌آورد تا به‌تدریج جایگاه خود را از تأمین‌کننده خام به بازیگری فعال در پردازش و زنجیره پایین‌دستی ارتقا دهد. تمرکز بر توسعه ظرفیت‌های داخلی پردازش، ایجاد واحدهای بازیافت مؤثر، و به‌کارگیری فناوری‌های نوین در فرآوری می‌تواند ارزش افزوده قابل‌توجهی ایجاد کند. علاوه بر این، همکاری منطقه‌ای برای ایجاد مکانیزم‌های سوآپ و پردازش مشترک می‌تواند راهکاری عملی برای عبور از موانع انتقال و فروش باشد.

پیشنهادهای سیاستی کوتاه‌مدت و میان‌مدت
در کوتاه‌مدت، تعریف یک فهرست اولویت‌دار از عناصر حیاتی و تشکیل ذخایر راهبردی برای حفاظت از صنایع کلیدی ضروری است. هم‌زمان باید سازوکارهای تشویقی برای جذب نیروی انسانی متخصص و سرمایه‌گذاری در واحدهای پردازش داخلی فراهم گردد. در میان‌مدت، لازم است چارچوب‌های حقوقی و بیمه‌ای برای جلب سرمایه‌گذاران خارجی یا مشارکت‌های فنی با طرف‌های ثالث طراحی شود تا انتقال فناوری و سرمایه تسهیل شود.
تقویت ظرفیت بازیافت قطعات الکترونیکی و مغناطیس‌ها به‌عنوان منبع جایگزین مواد کلیدی باید در دستور کار قرار گیرد. سرمایه‌گذاری در پژوهش برای یافتن جایگزین‌های فناورانه و بهینه‌سازی طراحی محصولات به‌نحوی که وابستگی به عناصر محدودشونده کاهش یابد، اهمیت راهبردی دارد. حمایت از استارت‌آپ‌ها و مراکز تحقیقاتی در حوزه مواد پیشرفته می‌تواند شتاب تحول را افزایش دهد.

دیپلماسی هوشمند و هماهنگی منطقه‌ای
تعمیق همکاری با شرکای منطقه‌ای برای ایجاد زنجیره‌های تأمین جایگزین و مکانیزم‌های سوآپ می‌تواند مانع از ایجاد خلأهای بحرانی در دسترسی به مواد شود. هم‌زمان، ایران باید از طریق دیپلماسی اقتصادی و حقوقی، تلاش کند هرگونه اقدام یک‌جانبه یا ابزاری علیه تجارت مواد اساسی را در مجامع بین‌المللی به بحث بگذارد و برای محافظت از منافع خود ائتلاف‌های متناسب بسازد.
برای تحقق این بسته سیاستی لازم است نهادهای بین‌بخشی با اختیارات اجرایی تشکیل شود تا برنامه‌ریزی، جذب سرمایه و پیگیری پروژه‌ها را هماهنگ کند. تعریف شاخص‌های عملکرد روشن و گزارش‌دهی منظم به شورای راهبردی می‌تواند شفافیت تصمیم‌گیری و اعتماد سرمایه‌گذاران را تقویت نماید.
تبدیل شدن عناصر نادر به ابزار فشار، بخشی از رقابت ژئوپلیتیک نوظهور است که هم تهدید می‌آفریند و هم فرصتی برای بازآرایی صنعتی کشورها فراهم می‌کند. ایران در صورت اتخاذ سیاست‌های هدفمند در حوزه ذخیره‌سازی، پردازش داخلی، بازیافت و دیپلماسی منطقه‌ای می‌تواند آسیب‌پذیری را کاهش و از موج تحول برای تقویت مسیر توسعه صنعتی خود بهره ببرد. بی‌عملی یا واکنش پراکنده اما هزینه‌بر خواهد بود و ظرفیت ملی را در بزنگاه‌های آینده تضعیف می‌کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =