پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، داستان مسئولیت اجتماعی در بنگاه های بزرگ صنعتی، سیری طولانی از ابتدا تا کنون طی کرده و در کشور ایران از بسیاری از جهات هنوز اتفاق نظر مشخصی در خصوص ابعاد و محتوای آن وجود ندارد. در یک سوی این ماجرا، ذی نفعان محلی و سیاستگذاران وجود دارند و در یک سوی دیگر، سهامداران که تمرکزشان بر خلق ثروت و تولید بیشتر است از همین رو، عدم اتخاذ رویکردی که تامین کننده نظر دو سر طیف باشد، منجر به هدر رفت منابع و ایجاد نارضایتی ذی نفعان می شود و درک این مساله که مسئولیت اجتماعی باید یک سرمایه گذاری ارزش آفرین ماندگارباشد و نه یک فعالیت خیریه موقت، حلقه گم شدهای است که بنگاه های بزرگ صنعتی در ایران باید آن را مورد توجه قرار دهند. اما دادههای اخیر از فعالیتهای گروه فولاد مبارکه در شرق اصفهان، نشان از یک تغییر نگرش عمیق و گذار از این پارادایم به سمت الگویی پیشرفتهتر دارد: خلق ارزش مشترک. این نگرش، موفقیت شرکت و رفاه جامعه را در یک مسیر دانسته و به نظر میرسد مدیریت فعلی فولاد مبارکه، این مفهوم را به هسته اصلی استراتژی مسئولیت اجتماعی خود تبدیل کرده است.
بازنویسی یک مفهوم
خلق ارزش مشترک همواره موتور محرک مسئولیت های اجتماعی فولاد مبارکه بوده و رونمایی از پروژه های این گروه، مساله را شفافتر می کند. نقطه عزیمت این تحلیل، تمایز قاطعی است که مدیرعامل گروه فولاد مبارکه میان دو مفهوم "خیریه" و "سرمایهگذاری اجتماعی" قائل میشود. سعید زرندی به صراحت بیان میکند: «مسئولیت اجتماعی نباید صرفاً کار خیریهای باشد، بلکه باید نقش فعال در ایجاد جریانهای فکری و نهادسازی داشته باشد.»
این جمله یک مفهوم استراتژیک را به صراحت بیان میکند؛ در حالی که خیریه بر توزیع مجدد ثروت تمرکز دارد، "نهادسازی" بر ایجاد ظرفیت برای تولید ثروت در جامعه محلی متمرکز است. فولاد مبارکه به جای اهدای مستقیم پول که وابستگی ایجاد میکند، منابع خود را به سمت ایجاد نهادها و زیرساختهایی هدایت میکند که امکان رشد پایدار و مستقل را فراهم میآورند. این دقیقاً همان جایی است که منافع شرکت و جامعه همسو میشوند؛ یک جامعه محلی توانمند، نیروی کار ماهرتر، زنجیره تامین باثباتتر و محیط اجتماعی سالمتری را برای فعالیت بلندمدت شرکت فراهم میکند.
نکته مهم در این استراتژِی، برجسته نکردن نقش مردم، نهادهای محلی، استارتاپ ها و شتاب دهنده ها در خلق، اجرا و نگهداری از نتایج ایده است. در این روش، بنگاه اقتصادی صرفاً در مقام یک سرمایه گذار و تسهیل گر وارد شده و مردم خود به خلق و حفظ اکوسیستم کوشش می کنند.
بهره وری در مسئولیت اجتماعی
این رویکرد نوین در عمل نیز قابل ردیابی است. به جای پراکنده کردن منابع در پروژههای متعدد و کماثر، استراتژی بر تمرکز و عمقبخشی استوار است. زرندی پیشنهاد میکند: «عمق فعالیتها بیشتر شود و دایره توسعه گسترش نیابد، بلکه کیفیت و اثرگذاری فعالیتها افزایش یابد.» این تفکر، یادآور استراتژیهای موفق شرکتهایی مانند پوسکو کره جنوبی در تعالی عملیاتی است که کیفیت و بهرهوری را بر کمیت صرف ترجیح میدهند.
طنین توسعه پولادین در شرق اصفهان
شرق اصفهان به دلیل بحران آب، چند دهه است که از یک منطقه برخوردار به یک منطقه کم توان اقتصادی تبدیل شده است، دشتی که سالها حاصل خیزی را تجربه میکرد و قطب کشاورزی استان اصفهان بود اکنون با شدیدترین محدودیت های اقتصادی روبروست. رویکرد فولاد مبارکه از همان ابتدا در شرق اصفهان، حفظ کرامت مردم منطقه و تمرکز بر توانمندسازی آنها در سایر بخش های اقتصاد بود. فرآیند سرمایه گذاری فولاد مبارکه در شرق اصفهان با مطالعات دقیق منطقه ای و استخراج نظام مسائل هر روستا آغاز شد، همه مشکلات از جمله بازده پایین دامداری ها تا بحران آب و نبود فرصت های کارآفرینی مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آن، اجرای گسترده چند پروژه حیاتی از جمله اصلاح الگوی کشت، ترویج محصولات کم آب، تاسیس گلخانه های ایروپونیک و به کار گیری روش های جدید برای افزایش بهره وری دامداری ها بود. آموزش محور مهم مسئولیت های اجتماعی فولاد مبارکه است و برگزاری دورههای آموزشی عملی و کارگاهی با هدف افزایش بهرهوری و خلق فرصتهای جدید، مردم محلی را از دریافتکنندگان کمک به بازیگران فعال اقتصادی تبدیل میکند. در کنار آن، بنیان گذاری هنرستان کشاورزی پیشرفت که به طور تخصصی بر اصلاح الگوی کشت و روش های نوین کاهش مصرف آب تمرکز کرده، اتفاقات مهمی را در آینده رقم خواهد زد.
مجید ترابی، فرماندار هرند، نتایج این استراتژی را تایید میکند و میگوید: «فعالیتهای فولاد مبارکه که بهصورت مشارکتی با مردم و برای مردم انجام شده، بر زندگی کشاورزان این منطقه تأثیرات مثبتی داشته است.» این "مشارکت" کلیدواژه حیاتی است که ریسک پروژهها را کاهش داده و پایداری آنها را تضمین میکند.
حرکت در مسیر اعتماد
در نهایت هیچکدام از این برنامهها بدون یک دارایی نامشهود اما حیاتی امکانپذیر نیست: اعتماد. در منطقهای که با چالشهای زیستمحیطی ناشی از کمبود آب مواجه است، ایجاد اعتماد میان یک صنعت آببر و جامعه کشاورز، یک دستاورد استراتژیک است. فولاد مبارکه دریافته است که با قرار دادن بخشی از منابع به عنوان اهرم در اختیار مردم و درگیر کردن آنها در فرآیند توسعه، میتواند اعتماد را به سرمایهای مولد تبدیل کند.
وقتی فرماندار منطقه اذعان میکند که «برکت فعالیتهای فولاد مبارکه بهوضوح در زندگی روزمره مردم احساس میشود»، این نشاندهنده موفقیت شرکت در تبدیل هزینه های مسئولیت اجتماعی خود به سرمایه اجتماعی است.
ارسال نظر