پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، هر گاه صحبت از تولید گازهای گلخانهای، ردپای کربن و تولید گاز متان میشود، اولین واکنشها نسبت به صنایع و خصوصاً صنعت فولاد است، این در حالی است که بیشترین نظارتهای داخلی در خصوص انتشار آلایندهها و گازهای گلخانهای بر زنجیره فولاد صورت میپذیرد و فولادسازان به دلیل ایفای نقش مسئولیتهای اجتماعی خود و همچنین رعایت استانداردهای بین المللی تولید فولاد سبز، طرحهای مهمی در حوزه کاهش آلایندگی انجام دادهاند. در این بین و خصوصاً در ایران، آمار تولید گازهای گلخانهای در سایر بخشها بسیار نگران کننده است. بر اساس گزارشی که «مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب» در خصوص سیاستهای کاهش تولید گازهای گلخانهای در بخش کشاورزی ارائه داده، آمارها بسیار فراتر از انتظارات بوده است.
این گزارش، میزان انتشار گازهای گلخانهای بخش کشاورزی را ۱۰۳ میلیون تن معادل دیاکسید کربن برآورد میکند که سهمی ۱۰ درصدی از کل انتشار سالانه کشور را تشکیل میدهد. این اختلاف فاحش با برآوردهای پیشین (حدود ۳۶ میلیون تن) از آنجا ناشی میشود که محاسبات جدید، دو منبع عظیم انتشار را که قبلاً نادیده گرفته شده بودند، در نظر گرفته است: نخست، مصرف هنگفت انرژی در این بخش شامل برق، گاز طبیعی و گازوئیل؛ و دوم، انتشارات غیرمستقیم ناشی از آزادسازی کربن خاک و چرای دامها. بر این اساس، مشخص شده است که مصرف انرژی به تنهایی مسئول انتشار ۳۸ میلیون تن گاز گلخانهای است و تخمیر رودهای دامها و مصرف کودهای شیمیایی و آلی نیز هر کدام حدود ۲۰ میلیون تن به این رقم میافزایند.
این یافتهها ایران را در جایگاه نامطلوبی در عرصه بینالمللی قرار میدهد. در حالی که کشورهایی مانند ایالات متحده با اجرای قوانین جامع مانند «لایحه مزرعه» و «قانون کاهش تورم» موفق به مهار انتشار گازهای گلخانهای خود شدهاند، روند انتشار در ایران همچنان صعودی است. این چالش با توجه به اینکه آخرین گزارش رسمی ایران به کنوانسیون تغییر اقلیم سازمان ملل متحد (UNFCCC) در سال ۲۰۱۰ ارائه شده، تشدید میشود و نشاندهنده یک شکاف عمیق در دادهپردازی و سیاستگذاری است.
با این حال، این گزارش صرفاً به بیان مشکل اکتفا نمیکند، بلکه یک نقشه راه عملی برای اصلاح مسیر ارائه میدهد. در سطح کلان، پیشنهاد شده است که با الگوبرداری از سیاستهای موفق جهانی، قانونی برای تخصیص درصدی از تولید ناخالص داخلی به پروژههای کاهش گازهای گلخانهای تصویب شود. در سطح عملیاتی نیز راهکارهای هدفمندی مطرح شده است. برای مهار متان ناشی از دامداری—بزرگترین منبع انتشار—بر لزوم نوسازی دامداریهای سنتی و استفاده از افزودنیهای خوراک تأکید شده است. برای مدیریت اکسید نیتروز ناشی از کودها، راهکارهایی چون بهینهسازی مصرف بر اساس آزمون خاک و تولید کودهای با رهایش کنترلشده پیشنهاد میشود.
جالب آنکه گزارش، برخی راهحلهای رایج جهانی مانند «کشاورزی بدون خاکورزی» را برای ذخیره کربن در بلندمدت کماثر دانسته و در مقابل، «دارکشتورزی» (Agroforestry) را به عنوان یک راهکار پایدارتر و مؤثرتر برای شرایط ایران معرفی میکند. در نهایت، این گزارش چیزی فراتر از یک اصلاح آماری است؛ این یک فراخوان برای بازنگری بنیادین در سیاستگذاری کشاورزی ایران است. نادیده گرفتن هزینه واقعی کربن در تولید مواد غذایی دیگر یک گزینه نیست و چالش پیش روی ایران این است که آیا میتواند این تصویر شفافتر را به اقدامی مؤثر برای ایجاد توازن میان امنیت غذایی و پایداری اقلیمی تبدیل کند یا خیر.
ارسال نظر