عکس

در روابط بین‌الملل منازعه امری بدیهی و طبیعی است. در واقع سیاست، علم مدیریت منافع متعارض است؛ اما تفاوت در یک سیاست معقول و یک سیاست نامعقول در این است که ما بتوانیم این اختلافات و منازعات را به صورت مسالمت‌آمیز کاهش دهیم و حتی حل کنیم. در این میان، انسجام و وحدت گفتمانی از دیگر ویژگی‌های سیاست خارجی شایسته در عرصه نظام بین‌الملل است.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، یکی از مهم‌ترین نقاط ضعف و مشکلات سیاست خارجی ایران در طول تاریخ، عدم برخورداری از درک صحیح و واقعی از نظام بین‌الملل بوده است. چنانکه بسیاری از شکست‌ها و ناکامی‌های ایران در طول تاریخ ناشی از همین درک نادرست بوده و لذا اگر قرار است این شکست‌ها و ناکامی‌ها به پایان برسد، ایران باید درک عمیق و صحیحی از نظام بین‌الملل حاصل کند. درست مانند راننده‌ای که قصد رانندگی در یک جاده شلوغ را دارد. این راننده هرچند باید در ابتدا مراقب نحوه رانندگی خود باشد، اما باید بیشتر تمرکز خود را بر مراقبت از رانندگی دیگران متمرکز کند تا مبادا آسیبی از آن جانب وارد نشود! در عرصه بین‌الملل نیز چنین است. یعنی یک کشور تا ۱۰ درصد باید مراقب نوع رفتار خود با سایر کشورها باشد و ۹۰ درصد مراقب رفتار سایر کشورها باشد تا مبادا مشکلی برای آن ایجاد کنند. ایران نیز به دلیل شرایط ویژه‌ای که از آن برخوردار است، کشوری است که در عرصه بین‌الملل می‌تواند بزنگاهی برای آسیب دیدن و آسیب‌رساندن به سایر کشورها باشد. این امر نشان می‌دهد که در جهان امروز، نسبت نظام بین‌الملل به سیاست خارجی کشورها بسیار درهم تنیده است و نظام بین‌الملل، بستر و ساختار سیاست خارجی هر کشور را فراهم می‌سازد.

مروری بر سیاست خارجی

اما در خصوص مسائل سیاسی ایران چهار رویکرد را می‌توان مورد مداقه و بررسی قرار داد که بازیابی‌گرایی نخستین رویکرد آن به شمار می‌رود. بسیاری از صاحب‌نظران عرصه سیاست معتقدند که نظم بین‌المللی در حال بازسازی و بازیابی است و دوباره اعاده خواهد شد. رویکرد دوم، تجدیدنظرطلبی است. چنانکه بسیاری از کارشناسان این عرصه معتقدند که نظام بین‌الملل در حال تغییر و دگرگونی است. سومین رویکرد نیز عبارت از افول‌گرایی است که بر این نکته تاکید دارد که آمریکا به عنوان محور نظام بین‌الملل در حال افول و دیگر کشورها رو به صعود هستند. رویکرد چهارم نیز تحول‌گرایی است.

رویکرد بازیابی‌گرایی قائل به تداوم نظام تک‌قطبی موجود است و به معنای عدم تغییر ماهوی نظام موجود به رهبری آمریکا است. رویکرد دوم نیز بر این تاکید دارد که تغییری تدریجی در نظام دو قطبی رخ می‌دهد. چنانکه در حال حاضر فاصله معناداری میان دو قطب چین و آمریکا در جهان وجود دارد و در آینده نزدیک عدم قصد و اراده چین برای به چالش کشیدن قدرت آمریکا می‌تواند تغییراتی را در این نظام ایجاد کند. در رویکرد سوم، کاهش قدرت آمریکا مورد نظر قرار گرفته و از هم پاشیدگی بلامنازعی برای آن تصور شده است که معتقدم این رویکرد بیشتر در سطح نخبگان رایج است. در واقع تغییر فوری و فاحشی در نظم بین‌المللی ایجاد شده که تشدید چالش‌گری چین، تجدیدنظر طلبی روسیه و انتقال سریع کانون قدرت از غرب به شرق، دنیای پساآمریکایی و پساغربی از جمله مصادیق آن هستند؛ رویکردی که ایران را نیز از جمله قطب‌های مهم قدرت در آینده پیش‌بینی می‌کند. برخی از پیروان این نظریه معتقدند که میان آمریکا و متحدان آن از سویی، و چین و روسیه و ایران نیز نوعی دو قطبی در جهان شکل گرفته است. تحول‌گرایی نیز مانند افول‌گرایی بر نظام دو قطبی و چند قطبی، بر ناتوانی آمریکا در ماندن بر سریر قدرت، افزایش قدرت چین، احیای قدرت روسیه، انتقال تدریجی قدرت از غرب به شرق و فرسایش و دگرگونی نظم بین‌المللی تاکید دارد. اما تفاوت میان افول‌گرایی و تحول‌گرایی در این است که تحول‌گرایی فراتر از افول‌گرایی است و این نظریه اعتقاد دارد، تحول و تغییر ماهوی در کلیت نظام بین‌الملل در حال وقوع است.

در اینجا بد نیست به مفاهیم فلسفی تشکیک وجود و وحدت وجود نیز اشاره کرد که بر اساس آنها، اشیا در عین اینکه واحد هستند متکثر نیز هستند. نظام بین‌الملل نیز بر همین اساس یک کل یکپارچه است که اگرچه از اجزایی تشکیل شده اما در عین حال دارای وحدت است و نمی‌توان اجزای آن را از هم متمایز ساخت. این نظام، غیرمرکب و فاقد یک قدرت مرکزی بوده و فراقطبی است. همچنین پساانسانی و پساقطبی نیز هست.

اما چرا نظام بین‌الملل، نظامی پساانسانی تلقی می‌شود؟ چون امروز هوش مصنوعی نه به این دلیل که انسان در انجام کارهایش از آن بهره‌مند می‌شود، بلکه به این دلیل که خود به تنهایی قادر است یک عامل اثرگذار در روابط بین‌الملل باشد مورد توجه و بررسی قرار گرفته و سهمی برای آن در این ورطه تعیین شده است. انسان امروزه تنها بازیگر نظام بین‌الملل نیست و مهم‌ترین رکن نظام بین‌الملل تغییر ماهیت در گفتمان قدرت است.

قدرت به مثابه رابطه

قدرت به مثابه رابطه از دیگر ارکان مهم نظام بین‌الملل است و وقتی در آن تغییر و تحولی ایجاد شود تمامی ارکان نظام بین‌الملل از این تغییر متأثر خواهند شد. امروز در نظام بین‌الملل، غیر انسان‌ها خود کارگزارانی در این عرصه هستند و یک ساختار حکمرانی چندلایه در سطوح جهانی وجود دارد. دیگر نمی‌توان گفت ساختار نظام بین‌الملل یک ساختار یگانه است؛ چراکه هر حوزه و موضوعی یک ساختار خاص خود را خواهد داشت و در هر حوزه و موضوعی، بازیگرانی متنوع به ایفای نقش می‌پردازند. کسانی که به بازیابی نظام بین‌الملل تاکید دارند، توصیه‌شان نوعی سازگاری با نظام بین‌الملل و سیاست خارجی تدافعی است. تجدیدنظرطلبان نیز بر تقابل با نظام بین‌الملل و سیاست خارجی تهاجمی تاکید دارند. چنانکه افول‌گرایان بر تعامل با نظام بین‌الملل و سیاست تعاملی به ویژه سیاست بی‌طرفی مثبت تاکید دارند. امروز یکی از اصلی‌ترین راهبردها در نظام بین‌الملل کاهش ریسک روابط و مصون‌سازی است. به ویژه میان دو قدرتی که یکی در حال افول است و دیگری در حال ظهور. تحول‌گرایان نیز بر بایسته‌های راهبردی سیاست خارجی تاکید دارند. نکته دیگری که در اینجا ضرورت دارد به آن اشاره کنم این است که یکی از مشکلات سیاست خارجی ایران، در بایسته‌های راهبردی نهفته است. امروز نظام بین‌الملل و سیاست خارجی در جهان بدون رابطه هیچ معنایی ندارد و اگر کشوری به دنبال عاملیت است، پس ضرورت دارد که با سایر کشورها رابطه داشته باشد. در گام‌های بعدی، مشارکت در فعال‌سازی و سیاست خارجی سازنده و تعاملی در عرصه سیاست خارجی و نظام بین‌الملل اهمیت پیدا می‌کند. در واقع بهتر است این طور بگوییم که اگر ملت ایران احساس نکند از طریق سیاست خارجی خود منتفع می‌شود، باید دانست که این سیاست خارجی چنانکه باید مطلوب نبوده است و لذا باید در نحوه عملکرد خود تغییری ایجاد کند.

ضرورت تک‌صدایی در سیاست خارجی

از دیگر ویژگی‌های یک سیاست خارجی مؤثر و سازنده این است که متعامل، ترکیبی و اجماعی باشد. امروز یکی از مهم‌ترین مشکلات سیاست خارجی ایران این است که اجماعی نیست. دولتی می‌تواند در عرصه سیاست خارجی و نظام بین‌الملل موفق باشد که تمامی اجزا و پیکره آن با همدیگر هم‌صدا و هم‌نظر و هم‌رای باشد. در یک دوره‌ای چنین هم‌صدایی و یکپارچگی در بدنه دولت در ایران وجود نداشت اما امروز این وضعیت بهتر شده است.

همچنین، عقلانیت ارتباطی و استدلالی از دیگر ویژگی‌های مهم سیاست خارجی برای یک کشور است تا بتواند آن را به کشوری موفق و اثرگذار در عرصه سیاست خارجی و نظام بین‌الملل تبدیل کند. چنانکه وقتی همه همسایه‌ها با یک فرد در یک ساختمان دچار مشکل هستند و این فرد نتوانسته با هیچکدام از همسایه‌ها رابطه مفید و درستی داشته باشد، عملاً زندگی نامطلوبی دارد و چه بسا زندگی او به زودی مختل شود. چراکه ذات زندگی انسان به همین روابط اجتماعی گره خورده و نمی‌توان او را موجودی منفک و مستقل از سایر افراد تصور کرد. در رابطه میان کشورها نیز چنین مسئله‌ای صادق است. یعنی یک کشور باید توانسته باشد در طول زمان روابط خود را با سایر کشورها به سمت روابطی بهینه و مطلوب به پیش ببرد و چنین نباشد که درهای رابطه خود را به روی تمامی کشورها بسته باشد و گمان کند که می‌تواند در چنین تنهایی و عزلتی وضعیت کشور را به سمت مطلوبی به پیش ببرد و نیازهای مردم خود را برطرف سازد.

انسجام و وحدت گفتمانی

انسجام و وحدت گفتمانی از دیگر ویژگی‌های سیاست خارجی در نظام بین‌الملل است. نمی‌شود که همه بوروکراسی‌های سیاست خارجی تابع گفتمان‌های مختلفی باشد. لذا چنانکه ذکر شد، اجماع و وحدت رویه از مهم‌ترین رویکردهای یک سیاست خارجی موفق است که باید مدنظر دولتمردان این عرصه قرار بگیرد.

تعادل نیز ویژگی دیگری است که در حوزه سیاست خارجی بسیار اهمیت دارد. چنانکه توازن، هوشمندی، داده بنیانی، تنوع، اقتدار، مردمی بودن، اعتبار، مدنیت و همه جانبه بودن از دیگر ویژگی‌های بسیار مهم و کلیدی است که چنانچه از عرصه سیاست خارجی حذف یا کمرنگ شوند، هر کدام مشکلاتی را در این زمینه ایجاد می‌کنند. بنابراین یک کشور، فارغ از تمامی رویکردها و اهدافی که در زمینه سیاست خارجی دنبال می‌کند، باید بتواند با تحقق این ویژگی‌ها به کشوری متعادل و قدرتمند در عرصه سیاست خارجی بدل شود تا سخنش برای سایر کشورها از اعتبار قابل قبولی برخوردار باشد و بتواند در ذیل این اعتماد و اعتبار به تحقق اهداف خود بپردازد. در پایان باید خاطرنشان کنم که یکی از بایسته‌های سیاست خارجی ایران تقویت و استمرار دیپلماسی دفاعی برای پرهیز از نظامی شدن سیاست خارجی است. یعنی نظامیان باید در حوزه دیپلماسی چنان حضوری داشته باشند که عرصه دیپلماسی به عرصه‌ای صرفاً نظامی تبدیل نشود.

سیدجلال دهقانی فیروزآبادی- استاد دانشگاه علامه طباطبایی

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =