• ۳ ساعت قبل
  • کد خبر: 76638
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه
چین

آیا اقتصاد ایران در برابر فشارهای تازه فرو خواهد پاشید یا مانند گذشته مسیرهای تازه‌ای برای بقا خواهد ساخت؟ تجربه خروج ترامپ از برجام در ۲۰۱۸ نشان داد پیش‌بینی فروپاشی اقتصاد ایران محقق نشد؛ صادرات نفت ادامه یافت، زنجیره‌های تأمین از اروپا به چین، عراق و امارات تغییر مسیر داد و تجارت با غرب جای خود را به شرکای شرقی داد. اکنون نیز فعال شدن ماشه بیش از آنکه تهدیدی مطلق باشد، آزمونی برای تاب‌آوری ساختار اقتصادی ایران است.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، مذاکرات پیرامون مسائل هسته‌ای با سه کشور اروپایی ادامه دارد و فعال شدن ماشه به مراحل نهایی خود نزدیک شده است. از یک سو عباس عراقچی شب گذشته اعلام داشت: بازگشت به مذاکرات هسته‌ای با واشنگتن مانند قبل از جنگ غیرممکن است. مذاکرات با واشنگتن می‌تواند آغاز شود اگر مبتنی بر احترام متقابل باشد. مذاکرات با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مانند قبل از جنگ ادامه نخواهد یافت. ایران مذاکره با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را از دستور کار خود خارج نکرده است. رابطه ما با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متلاطم شده است. در مواجه با تحریم‌ها دو خطا را نباید انجام دهیم یکی اینکه تحریم‌ها را انکار کنیم و دیگری اینکه در برابر تحریم‌ها تسلیم شویم. ما امروز مذاکرات خوبی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشتیم و به دستیابی به توافق نزدیک هستیم. من معتقدم اروپایی‌ها اکنون از وضعیت آگاه‌تر هستند. مذاکرات ما با اروپایی‌ها ادامه دارد، اما فعال کردن مکانیسم ماشه توسط آنها یک اشتباه فاحش است که اوضاع را پیچیده‌تر خواهد کرد. هرگونه مذاکره جدید با ایالات متحده باید نگرانی‌های ما را در نظر بگیرد.

لارنس نورمن خبرنگار مشهور وال‌استریت ژورنال در توییتی از روند در جریان ابراز تعجب کرد و گفت: یک واقعیت برجسته این است که ایران به مدت ۳ و نیم هفته به پیشنهاد تمدید پاسخی نداد. با توجه به مهلت محدود اسنپ‌بک در اواخر آگوست، آن سکوت گویای همه چیز بود. ممکن است راهی برای عبور از این وضعیت پیدا شود. اما من عمیقاً شک دارم که ایران این را بپذیرد، زیرا فکر می‌کنم با عدم پاسخ به پیشنهاد تمدید، تصمیمی گرفت. ایران تصمیم گرفت که اسنپ‌بک چندان مهم نیست.

اینجاست که سوال اصلی مطرح می‌شود که آیا با چکاندن ماشه، اقتصاد ایران دچار فروپاشی خواهد شد؟

وقتی دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، بسیاری پیش‌بینی کردند که اقتصاد ایران به زودی در هم می‌شکند. اما امروز، با نگاهی به آمارهای تجاری و مسیرهای جدید تأمین، به نظر می‌رسد ایران در یک بازی پینگ‌پنگی برنده شده است. تحریم‌ها بی‌اثر نبوده‌اند، اما قطعاً آن‌گونه که غرب امیدوار بود، فلج‌کننده نبوده‌اند و کارزار فشار حداکثری منجر به تخریب کامل اقتصاد ایران نشد. اکنون نیز در خصوص اسنپ بک نظرات متفاوت است و برخی با استناد به تجربه کارزار فشار حداکثری معتقدند بازگشت قطعنامه‌ها اثری که در سال ۲۰۱۲ داشت را نخواهد داشت.

افول تجارت با اروپا؛ ظهور شرکای جدید

اروپا که پیش از ۲۰۱۸ شریک مهم ایران بود، امروز سهم ناچیزی در تجارت با ایران دارد. حجم مبادلات از بیش از ۲۱ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۷ به حدود ۵ میلیارد یورو در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است و عملاً ۷۵ درصد از تجارت ایران و اروپا با سایر مبادی جابجا شده و از طرفی در حال حاضر ایران نسبت به اروپا کسری تجاری داشته و بعضی از اقلام دارو و تجهیزات و ماشین آلات را از این مبدا وارد می‌کند که دارو مشمول تحریم‌های ماشه نخواهد شد اما به طور قطع به دلیل مشکل تبادل مالی با قیمتی بالاتر به مقصد ایران خواهد رسید. خلأ کاهش تجارت اروپا را دیگران پر کرده‌اند: چین با تجارتی بیش از ۲۰ میلیارد دلار در سال، به بزرگترین شریک ایران تبدیل شده است. عراق نیز با خرید کالاهای ایرانی از مواد غذایی تا فناوری، اکنون دومین شریک تجاری ایران است. حتی امارات با نقش سنتی خود به عنوان قطب بازرگانی غیرمستقیم، همچنان پایگاه مهمی برای تجارت با ایران باقی مانده است. آمارها نشان می‌دهد بسیاری از کالاهای چینی با استفاده از روش‌های تجاری امارات و استفاده از بنادری همچون جبل علی وارد چرخه تجاری ایران شده و مقامات اماراتی تلاش کرده‌اند در تمامی این سال‌ها، این خط تجاری را مصون نگاه دارند. بررسی‌ها نشان می‌دهد میزان تجارت ایران و چین از عدد دلاری صادرات نفت ایران به چین کمتر بوده و از طرفی میزان کالای چینی وارد شده به ایران عددی بالاتر از عدد اعلامی گمرک چین دارد، دلیل این امر نیز انتخاب مسیرهای واسطه‌ای نظیر امارات و عمان است و کالاهای چینی در بین مسیر در بنادر دیگر به مقصد ایران جابجا می‌شوند.

کاهش قابل توجه تجارت با اروپا در ۷ سال اخیر و تغییر مبدا زنجیره‌های تأمین همان دلیلی است که لارنس نورمن نیز به دنبال آن بود: اهرم‌های اروپا همانند قبل کارایی نداشته و قطع تجارت با ایران عملاً اثر چندانی بر اقتصاد ایران نخواهد داشت.

نفت: صادرات بدون توقف نفت

تحریم‌های نفتی اگرچه صادرات ایران را کاهش داده، اما نتوانسته آن را متوقف کند. آمارهای اوپک و شرکت‌های ردیابی نفت حاکی از آن است که ایران هم‌اکنون روزانه بیش از ۱.۸ میلیون بشکه نفت صادر می‌کند؛ رقمی که اگرچه کمتر از دوران پیشاتحریم است، اما برای تأمین درآمد حیاتی دولت کافی است و صفر هم نیست. روش‌های خلاقانه (از تغییر پرچم کشتی‌ها تا انتقال نفت در آب‌های تاریک و پروژه اشباح) به ایران اجازه داده تا شبکه فروش خود را حفظ کند. چین بزرگترین خریدار نفت ایران است و ونزوئلا، سوریه و حتی برخی خریداران آسیایی دیگر نیز به حلقه مشتریان ایران پیوسته‌اند.

زنجیره تأمین جدید: از بغداد تا پکن

به جای وابستگی به زنجیره تأمین غرب، ایران حالا شبکه‌ای از مسیرهای جایگزین ایجاد کرده است. کالاهای با فناوری بالا از طریق امارات و عراق وارد می‌شوند، و سرمایه‌گذاری چین در زیرساخت‌های انرژی ایران نیز ادامه دارد. توافق ۲۵ ساله ایران و چین که اغلب به عنوان "همکاری راهبردی" از آن یاد می‌شود به ایران اطمینان داده که تنها نیست.

اقتصاد ایران بدون شک تحت فشار است، تورم بالا و کاهش ارزش پول نشان‌دهنده این هستند اما فروپاشی رخ نداده است. به نظر می‌رسد توانایی ایران برای انطباق با تحریم‌ها، همراه با تغییر در نظم تجاری جهانی به سمت چندقطبی شدن، باعث شده تا اثر بازگشت تحریم‌ها کمتر از حد انتظار باشد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =