به گزارش خبرنگار ایراسین، در بازار جهانی ماشینآلات معدنی، چین، ایالات متحده، ژاپن و آلمان بیشترین تولیدکننده و صادرکننده تجهیزات معدنی هستند و سهم عمده بازار جهانی را در اختیار دارند. پس از آن، کشورهای سوئد، کرهجنوبی و هند نقش مهمی در تولید و صادرات ماشینآلات تخصصی و منطقهای ایفا میکنند. از سوی دیگر، کشورهای در حال توسعه و صنعتی شده مانند هند، برزیل، روسیه و استرالیا بزرگترین واردکنندگان این تجهیزات به شمار میروند و بخش قابل توجهی از نیازهای خود را از تولیدکنندگان اصلی جهان تأمین میکنند. این ترکیب عرضه و تقاضا نشان میدهد که بازار ماشینآلات معدنی جهانی بسیار متمرکز است و رقابت بین صادرکنندگان اصلی و واردکنندگان بزرگ، جریان تکنولوژی و قیمتها را شکل میدهد.
در واقع صنعت ماشینآلات معدنی جهان بدون نام چین قابل تصور نیست. این کشور در دهه اخیر نهتنها به تولیدکنندهای بزرگ در منطقه آسیا تبدیل شده، بلکه با برخی برندهای بزرگ توانسته جایگاه خود را در جمع ده غول جهانی تثبیت کند. ارزش بازار تجهیزات معدنی چین در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۹ میلیارد دلار برآورد شده و پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۳۰ به مرز ۳۰ میلیارد دلار خواهد رسید. این اعداد صرفاً نشاندهنده حجم تولید نیست؛ بلکه بیانگر ظرفیت گسترده صادراتی چین نیز هست.
تجهیزات سنگین معدنی این کشور، از بیلهای غولپیکر گرفته تا لودرهای فوقسنگین و دستگاههای حفاری، امروز در بیش از ۱۸۰ کشور دنیا مورد استفاده قرار میگیرند. همین گستردگی حضور جهانی، برای کشوری مانند ایران که ناوگان معدنیاش فرسوده است، جذابیتی جدی ایجاد میکند. به بیان ساده، چین امروز همان بازاری است که میتواند بخشی از گرههای سخت معدنکاری ایران را باز کند.
نیاز فوری ایران به نوسازی ناوگان فرسوده
اگرچه ایران یکی از کشورهای غنی از نظر ذخایر معدنی در جهان است، اما مشکل بزرگ آن در بخش ماشینآلات پنهان شده است. طبق برآوردها بیش از ۱۵ هزار دستگاه معدنی در کشور نیازمند نوسازی فوری هستند و حدود ۲۵ هزار دستگاه جدید باید به ناوگان اضافه شود تا معادن با ظرفیت کامل فعالیت کنند. با این حال، روند واردات این ماشینآلات نهتنها محدود بلکه ناکافی بوده است.
بر اساس آمار در سال مالی ۱۴۰۱–۱۴۰۲ تنها ۲۳۰۵ دستگاه مجوز ورود گرفتند و از این میان، فقط ۶۰۵ دستگاه به کشور رسید. این فاصله عمیق میان نیاز واقعی و واردات عملی، آینده تولید معدنی ایران را تهدید میکند. بسیاری از معادن کوچک و متوسط به دلیل نداشتن تجهیزات کارآمد، یا تعطیل شدهاند یا با حداقل ظرفیت ادامه میدهند. درست در همین نقطه است که نام چین بهعنوان شریک احتمالی به میان میآید. شریکی که نهتنها ظرفیت تولید دارد، بلکه محصولاتش در مقایسه با برندهای اروپایی و آمریکایی، از قیمت رقابتیتری نیز برخوردار است.
سفرهای دیپلماتیک
سفر اخیر رئیسجمهور به چین را نمیتوان صرفاً یک رویداد سیاسی دانست. در روابط ایران و چین، معدن همیشه جایگاه ویژهای داشته است؛ از همکاری در حوزه فولاد و سنگآهن گرفته تا پروژههای زیرساختی مرتبط با استخراج. امروز اما نیاز ایران به ماشینآلات سنگین، این همکاری را وارد مرحلهای تازه میکند. اگر در این سفرها زمینه برای توافقات تجاری فراهم شود، میتوان انتظار داشت بخشی از ناوگان فرسوده معادن ایران با ماشینآلات مدرن چینی جایگزین شود. چین پیشتر نشان داده علاقهمند به حضور در بازار ایران است و از نظر فناوری نیز توانسته در برخی زمینهها حتی به پای رقبای غربی برسد. پرسش اینجاست که آیا دولت ایران میتواند از فرصت سفرهای دیپلماتیک استفاده کند و از پشت درهای بسته سیاسی، واردات ماشینآلات مورد نیاز بخش خصوصی را تسهیل کند؟ پاسخ به این پرسش، تعیینکننده آینده بسیاری از معادن خواهد بود.
سخن پایانی
آنچه امروز معادن ایران بیش از هر چیز نیاز دارند، نه فقط دلارهای صادراتی یا ذخایر زیرزمینی، بلکه ماشینآلاتی است که بتواند این ثروت را استخراج کند. چین در این میان میتواند نقش یک شریک کلیدی ایفا کند. شریکی که هم توان تولید دارد، هم تجربه صادراتی و هم روابط سیاسی نزدیک با ایران.
البته اگر سفرهای دیپلماتیک تنها به عکسهای یادگاری و بیانیههای کلیشهای ختم شود، بحران ماشینآلات همچنان باقی خواهد ماند. معادن ایران در آستانه تصمیمی سرنوشتساز قرار دارند: یا با واردات گسترده و بهموقع ماشینآلات چینی، جان تازهای میگیرند، یا همچنان در چرخه فرسودگی و تعطیلی گرفتار خواهند ماند. اکنون زمان آن است که دولت سفرها را از سطح شعار به سطح قراردادهای اجرایی برساند. تنها در این صورت است که میتوان گفت دلارهای معدنی ایران به سرمایهای پایدار و توسعهای واقعی تبدیل شدهاند.
ارسال نظر