• ۵ ساعت قبل
  • کد خبر: 75970
  • زمان مطالعه: ۴ دقیقه
مجمع عمومی فوق‌العاده شرکت فولاد مبارکه

بسیاری از مدیران تحت فشار تقاضای کوتاه‌مدت بازار، راه ساده‌تر یعنی تقسیم حداکثری سود را برمی‌گزینند تا رضایت آنی سهامداران را جلب کنند. اما این رویکرد، اغلب به قیمت از دست رفتن فرصت‌های بی‌بدیل برای ساخت یک مزیت رقابتی پایدار تمام می‌شود.

پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در فصل مجامع سالانه، تصمیم‌گیری در خصوص میزان تقسیم سود سهام (Dividend) یکی از حیاتی‌ترین انتخاب‌های استراتژیک پیش روی هیئت مدیره است، نه یک تکلیف مالی صرف. بسیاری از مدیران تحت فشار تقاضای کوتاه‌مدت بازار، راه ساده‌تر یعنی تقسیم حداکثری سود را برمی‌گزینند تا رضایت آنی سهامداران را جلب کنند. اما این رویکرد، اغلب به قیمت از دست رفتن فرصت‌های بی‌بدیل برای ساخت یک مزیت رقابتی پایدار تمام می‌شود. استراتژی واقعی، هنر تخصیص بهینه سرمایه برای آینده است، نه توزیع عوائد گذشته. از دیگر سو برخلاف نظر عام، سهامداران و خصوصاً اشخاص حقیقی به دنبال تقسیم سود در مجامع نبوده و در صورتی که از روند توسعه و سرمایه گذاری شرکت مطمئن باشند، رأی به عدم تقسیم سود می‌دهند. چرا که فرآیند دریافت سود نقدی در ایران حداقل ۴ ماه زمان می‌برد و در صورتی که شرکت بازدهی سرمایه مناسبی داشته باشد قیمت سهام در همان روز بعد از مجمع روند صعودی خود را ادامه داده و اصطلاحاً Capital Gain بالاتری نصیب سهامدار می‌کند. حتی سهامداران کوتاه مدتی نیز ترجیح می‌دهند به جای درگیر شدن در فرآیند اخذ سود نقدی، سود ناشی از تغییرات قیمتی را در دست داشته باشند.

پارادایم جهانی: آزمون یک دلاریِ وارن بافت در برک‌شایر هاتاوی

نمونه اعلای این تفکر استراتژیک، رویکرد وارن بافت در برک‌شایر هاتاوی است. این شرکت تقریباً هیچ سودی تقسیم نمی‌کند. فلسفه وارن بافت، ساده اما عمیق است: او معتقد است که می‌تواند هر یک دلار سود انباشته را به گونه‌ای سرمایه‌گذاری کند که در آینده، ارزشی بیش از یک دلار برای سهامدار خلق کند. این همان "آزمون یک دلاری" معروف اوست.

تا زمانی که مدیریت شرکت بتواند سرمایه را با نرخ بازدهی بالاتری نسبت به آنچه سهامداران به تنهایی قادر به کسب آن هستند، مجدداً به کار گیرد، انباشت سود نه تنها منطقی، بلکه یک الزام برای حداکثرسازی ثروت سهامداران در بلندمدت است. بافت، با استفاده از سودهای انباشته، شرکت‌های جدیدی را تصاحب کرد، کسب‌وکارهای موجود را تقویت نمود و زنجیره ارزش برک‌شایر را به یک دژ مستحکم رقابتی تبدیل کرد که ورود به آن تقریباً غیرممکن است. او پول نقد را توزیع نکرد؛ او آن را به موتور ارزش‌آفرینی دائمی تبدیل کرد.

نمونه‌های موفق توسعه از محل سود انباشته

این منطق استراتژیک در اقتصاد ایران نیز مصادیق درخشانی دارد. شرکت‌هایی که به جای تسلیم شدن به فشارهای کوتاه‌مدت، با انباشت سود و تخصیص هوشمندانه آن، جایگاه خود را در صنعت تثبیت کرده و حتی توسعه داده‌اند:

فولاد مبارکه اصفهان: این شرکت یک نمونه کلاسیک از سرمایه‌گذاری مجدد سود برای تقویت مزیت رقابتی است. پروژه‌های عظیمی مانند خط نورد گرم شماره ۲، احداث نیروگاه‌های سیکل ترکیبی و خورشیدی برای مقابله با ناترازی انرژی، و طرح‌های انتقال آب برای کاهش ریسک منابع، تماماً از محل سودهای انباشته و درآمدهای داخلی تأمین مالی شده‌اند. این سرمایه‌گذاری‌ها مستقیماً مزیت هزینه (Cost Leadership) شرکت را تقویت کرده و وابستگی آن را به تأمین‌کنندگان خارجی (برق و آب) کاهش داده و موانع ورود رقبا را به شدت افزایش داده است.

گروه مپنا: ماهیت کسب‌وکار مپنا مبتنی بر پروژه‌های عظیم و بلندمدت در حوزه نیروگاهی، ریلی و نفت و گاز است. این شرکت به طور ذاتی نیازمند انباشت سرمایه برای ورود به پروژه‌های جدید و سرمایه‌بر است. توسعه فناوری توربین‌های کلاس F، ورود به پروژه‌های سلامت (مانند بیمارستان‌سازی) و توسعه میادین نفتی، همگی شاهدی بر این است که چگونه سود انباشته به جای توزیع، صرف ایجاد توانمندی‌های جدید و متنوع‌سازی استراتژیک شده است.

هلدینگ‌های بزرگ پتروشیمی و معدنی (مانند پتروشیمی خلیج فارس، گل‌گهر و چادرملو): این شرکت‌ها در صنایعی فعالیت می‌کنند که مقیاس، یک مزیت کلیدی است. سودهای انباشته در این گروه‌ها صرف احداث طرح‌های توسعه‌ای جدید، افزایش ظرفیت تولید، تکمیل زنجیره ارزش (از سنگ آهن تا فولاد، از خوراک تا پلیمرهای تخصصی) و خرید دارایی‌های استراتژیک می‌شود. این اقدامات موقعیت آن‌ها را در برابر پنج نیروی رقابتی صنعت به شدت بهبود می‌بخشد.

پیشنهادی برای جلب رضایت سهامداران

تصمیم برای تقسیم یا انباشت سود، آزمون واقعی بینش استراتژیک هیئت مدیره است. سوال کلیدی این نیست که "چقدر سود تقسیم کنیم؟ " بلکه این است: "آیا ما به عنوان مدیران شرکت، فرصت‌های سرمایه‌گذاری با بازدهی بالاتر از هزینه سرمایه و فراتر از توان سهامداران در اختیار داریم که مزیت رقابتی پایدار ما را تقویت کند؟ "

اگر پاسخ مثبت است، انباشت سود یک وظیفه است. اگر پاسخ منفی است، بازگرداندن پول به سهامداران بهترین گزینه است. سود انباشته، پولِ محبوس شده در ترازنامه نیست؛ بلکه سرمایه در حال کار برای ساختن آینده‌ای است که رقبا تنها می‌توانند نظاره‌گر آن باشند. یک پیشنهاد استراتژیک در این مسیر می‌تواند تقویت بنیه بازارگردانی سهام باشد و قبول یک تعهد نانوشته از سوی هیأت مدیره و متعاقباً بازارگردان که با تزریق قسمتی از سود انباشته به صندوق بازارگردان وضعیت به گونه‌ای پیش برود که قیمت انعکاس واقعی‌تری از فرآیند توسعه فعالیت‌های شرکت را نشان بدهد و اصطلاحاً بازدهی قیمتی سهام به پشتوانه بازارگردانی قوی، از بازدهی تقسیم سود آنی در مجامع فراتر رود. در چنین شرایطی با هزینه‌ای بسیار کمتر و سرمایه گذاری بیشتر، رضایت همه ذی نفعان شرکت فراهم می‌شود.

همایون دارابی

رئیس هیأت مدیره سبدگردان داریوش

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =