پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، اتلاف انرژی در ساختمانهای ایران به معضلی جدی و ریشهدار تبدیل شده است. طبق آمارهای رسمی، حدود ۴۰ درصد از کل مصرف انرژی کشور مربوط به بخش ساختمانهاست؛ رقمی هشداردهنده که پیامد سالها بیتوجهی به اصول استاندارد، ضعف نظارت و غلبه مصالح غیراستاندارد بر بازار ساختوساز است. برآوردها نشان میدهد تنها در بخش ساختمان، سالانه شش میلیارد دلار برق و سه میلیارد دلار گاز اتلاف میشود؛ یعنی مجموعاً به ارزش ۹ میلیارد دلار در سال منابع حیاتی کشور هدر میرود.
این اتلاف گسترده در حالی رخ میدهد که تراز انرژی یکی از اَبَرچالشهای اقتصاد ایران است و مصرف بیرویه انرژی در ساختمانها سهم چشمگیری دارد. بررسیها نشان داده ۷۰ درصد مجموع انرژی مصرفی کشور توسط ساختمانها و تأسیسات آن بلعیده میشود؛ سهمی که نه تنها بر اقتصاد ملی فشار میآورد، بلکه میزان تولید گازهای گلخانهای را نیز بالا برده است، بهطوری که ساختمانها بین ۳۵ تا ۴۵ درصد انتشار این گازها را به خود اختصاص میدهند.
نگاهی دقیقتر به درزهای اتلاف انرژی در ساختمانها ابعاد فاجعه را روشنتر میکند. حدود ۴۸ درصد از اتلاف انرژی از طریق پنجرهها، ۲۴ درصد از درها، ۱۳ درصد از کانالهای کولر و ۱۰ درصد از طریق شومینهها و بخاریها صورت میگیرد؛ بخشهایی که با سادهترین اصلاحات، میتوان سهم بزرگی از این هدررفت را جبران کرد.
پژوهشها ثابت میکند حتی راهکارهای سادهای مانند ارتقای عایقبندی دیوارها (کاهش ۱۵ درصدی مصرف انرژی)، عایقبندی سقف (تا ۸ درصد کاهش)، نصب پنجرههای دوجداره با گاز آرگون (۲ درصد کاهش)، میتواند تأثیر محسوسی بگذارد. اگر این راهکارها همراه با بویلرهای با راندمان بالا و موتورخانههای کممصرف اجرا شود، میتوان به کاهش ۴۵ درصدی مصرف انرژی ساختمان دست یافت و حتی از انتشار ۷۵ تن دیاکسیدکربن جلوگیری کرد. همچنین استفاده از سیستمهای تهویه پیشرفته تا ۴۴ درصد و سهجداره کردن پنجرهها نیز تا ۴ درصد دیگر مصرف انرژی را کم میکند. اضافه کردن ۲۰ سانتیمتر فوم باکیفیت در دیوارها تا ۱۲.۶ درصد، و استفاده از دو لایه عایق در سقف میتواند نهایتاً مجموع صرفهجویی مصرف انرژی ساختمان را به ۷۱ درصد برساند.
نمونه قابل توجه دیگر عایقکاری لولههای آب گرم در تهران است که برآورد میشود فقط با این اقدام، سالانه ۵۰۰ میلیون دلار صرفهجویی ریالی حاصل شود؛ سرمایهای که ظرف کمتر از دو سال بازخواهد گشت.
اما چرا این بحران ادامه دارد؟ مراکز قانونگذاری، شهرداریها و سازمان نظام مهندسی در عمل رویکرد قاطعی به نظارت ندارند. همچنان معامله جریمه و پایان کار رایج است؛ تخلفات بهراحتی با پرداخت نقدی جبران میشوند و ساختمانهای کشور اغلب بدون پایش انرژی، شناسه بهرهوری انرژی دریافت میکنند. حتی هنوز اجرای کامل مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان به تأخیر افتاده و بسیاری از مالکین، سازندگان و حتی نهادهای دولتی نسبت به بهینهسازی مصرف انرژی بیتفاوت هستند.
در این میان تجربه دنیا نشان میدهد که راه ثابتشده و ساده برای این بحران وجود دارد؛ مثل تخصیص وامهای بلندمدت و تشویق مردم به استفاده از فناوریهای نوین در ساختمانها. برای نمونه، دولت کانادا بازگشت سرمایه بهینهسازی ساختمان را در مونترال ۱۴.۹ سال و در ونکوور ۷.۷ سال برآورد کرده است.
همزمان، صنعت ساختمان در ایران هم با مشکلات داخلی دیگری مواجه است: تکرار روشهای سنتی، کمبود نیروی ماهر، جداافتادگی مراکز سیاستگذار از بدنه اجرا و حتی افزایش تخریب محیط زیست به دلیل استفاده از مصالح ناکارآمد و پرمصرف. همچنان ساختمانها بدون شناسنامه انرژی به بازار عرضه میشوند و خریدار هیچ تصویری از میزان مصرف انرژی سازه نمیبیند.
همه این عوامل در کنار هم باعث شدهاند ایران با تنها یک درصد جمعیت جهان، حدود چهار درصد از انرژی جهان را مصرف کند؛ هزینهای که علاوهبر تولید گازهای آلاینده، سالانه هزاران میلیارد ریال زیان به کشور وارد میکند و زیرساختهای صنعتی را بهسوی ورشکستگی میراند.
تا زمانی که نگاه صرفاً اقتصادی و کوتاهمدت در صنعت ساختمان غالب باشد، امید به اصلاح مصرف انرژی ضعیف خواهد بود. اجرای جدی مقررات ملی، حمایت قوی از فناوریها و مصالح نوین، نظارت مؤثر و فرهنگسازی عمیق جمعی، شاهکلید گریز از این دور باطل است.
نوید مسائلی
متخصص بهینهسازی مصرف انرژی در ساختمانها
ارسال نظر