به گزارش خبرنگار ایراسین، شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران از زمان آغاز روند اصلاحی در مردادماه سال جاری تاکنون، حدود ۸۰۰ هزار واحد (تقریباً ۴۰ درصد) کاهش داشته است. البته باید توجه داشت که شاخص کل بورس تنها میانگین وزنی همه نمادهای حاضر در بازار بورس بوده و بنابراین برخی نمادها، روند اصلاحی قابل ملاحظهای را طی و حتی نزدیک به ۸۰ درصد از ارزش خود را در این مدت از دست دادهاند.
در این میان برخی دولت و نهادهایی چون شورای عالی بورس یا سازمان بورس را مقصر اصلی این ماجرا میدانند و برخی مردم را. اگرچه مردم با دعوت مسئولان عالی رتبه کشوری به بازار سرمایه وارد شدند اما معرفی یک جانبه و اصطلاحاً تک بعدی در این موضوع چندان صحیح نیست.
بورس بازاری حرفهای و پرریسک است
در این خصوص توجه به چند نکته ضروری است. در ابتدا باید توجه داشت که بازار سرمایه، بازاری حرفهای و پر ریسک است که اگرچه میتواند سودهای قابل توجهی برای سرمایهگذاران به ارمغان آورد اما به همین میزان ریسک بیشتری نیز نسبت به سایر بازارهای مالی در خود جای داده است بنابراین فعالیت در چنین بازاری تنها برای افرادی توصیه میشود که حاضر به پذیرش ریسک این بازار هستند.
توجه به دو عامل ریسک و بازده از اصولیترین مقدمات سرمایهگذاری در هر بازاری به شمار میرود اما شناخت نادرست یا ناقص از دو مفهوم ریسک و بازده میتواند معاملهگران را با اشتباه در تصمیمگیری مواجه کند.
بررسی ملاکهای دیگر سرمایهگذاری نظیر شرایط روز اقتصاد کشور در مدت سرمایهگذاری، شرایط صنعت و پیشبینی آن در آینده و همچنین بررسی دقیق وضعیت مورد سرمایهگذاری از دیگر نکات مهم برای سرمایهگذاری محسوب میشود.
فارغ از این مسائل توجه به دو مفهوم دیگر نیز حائز اهمیت است؛ استراتژی معاملاتی و مدیریت سرمایه. انتخاب صحیح در این دو گزینه، کم و کیف سرمایهگذاری جهت رسیدن به بیشترین بازده با کمترین احتمال شکست و زیان را تعیین میکند.
با اندکی تأمل در موارد یاد شده میتوان دریافت که سرمایهگذاری کار چندان راحتی نیست و نیاز به تفکر، دانش، مهارت و صبر دارد.
جمله معروف وارن بافت، ثروتمندترین سرمایهگذار جهان، که میگوید «بزرگترین مانع ثروتمند شدن مردم عادی، کمبود اطلاعات مالی و سرمایهگذاری است» یا جمله دیگر او «متأسفانه درصد بسیار زیادی از مردم، پولی را که به زحمت به دست آوردهاند در بازارهایی مثل سهام و املاک سرمایه گذاری میکنند بدون اینکه ابتدا ذرهای برای آموزش دیدن، هزینه کرده باشند.» به خوبی بیانگر لزوم رعایت این موارد فوق است.
بدیهی است دستیابی به مهارت و دانش سرمایهگذاری، زمانبر است بنابراین توصیه میشود برای سرمایهگذاری موفق، از متخصصان و کارشناسان خبره سرمایهگذاری استفاده شود و تاز زمان دستیابی به دانش و مهارت لازم، از سرمایهگذاری مستقیم پرهیز شود.
علاوه بر این، از آنجا که کسب سود در سرمایهگذاری نیازمند صبر و زمان بوده و ممکن است برخی پیشبینیها نیز در عمل درست از آب در نیاید، نباید از وجه اولیه سرمایهگذاری از محل فروش ملزومات زندگی نظیر منزل مسکونی یا فروشگاه، زمین کشاورزی یا هر آنچه به صورت مستقیم در امرار معاش خانواده تأثیرگذار است، تأمین شود. از سوی دیگر روندها همیشگی نیستند بنابراین هر صعودی، نزولی به همراه دارد.
نقدی بر عملکرد دولت در بازار سرمایه
اگرچه رعایت اصول سرمایهگذاری از سمت سرمایهگذاران جهت دستیابی به سود مناسب، لازم و ضروری است اما جایگاه دولت و نهاد قانونگذار و ناظر نیز در این مسئله قابل توجه است.
شورای عالی بورس بر اساس قانون بازار اوراق بهادار کشور، به عنوان بالاترین نهاد تصمیمگیر در بازار سرمایه که ریاست آن بر عهده شخص وزیر اقتصاد است، موظف است بر عملکرد و فعالیتهای سازمان بورس و اوراق بهادار کشور نظارت کند.
یکی از وظایف سازمان نیز «اتخاذ تدابیر ضروری و انجام اقدامات لازم به منظور حمایت از حقوق و منافع سرمایهگذاران در بازار اوراق بهادار» است.
در همین راستا از این سازمان انتظار میرود شرایط را برای انجام معاملات عادلانه و منطقی فراهم آورد. این در حالی است که در عمل در روزهای سبز و قرمز این مسئله به چشم دیده نمیشود.
بسیاری از سرمایهگذاران در بازار بورس ایران، سرمایهگذارانی مبتدی و تازه وارد هستند که به سرعت تحت تأثیر هیجانات موجود در بازار شده و همین هیجانات، مبنای معامله آنها را تشکیل میدهد. بنابراین این بدین معنا است که تمایل قیمت سهام به رسیدن به کف قیمتی یا سقف قیمتی روزانه میتواند با هیجان موجود بازار تشدید شود و اصطلاحاً معاملات قفل شده و صفهای طولانی خرید و فروش تشکیل شود.
این مسئله شاید در روزهای سبز بازار، تنها معامله گران را خرید سهم و کسب سود باز دارد اما در روزهای قرمز و هیجانات منفی همانند آنچه از مردادماه سال جاری شاهد بودیم، مشکل آفرین است.
به عبارت دیگر سازمان بورس و اوراق بهادار باید با همراهی شورای عالی بورس، زمینه را برای روان شدن معاملات به ویژه در شرایط منفی هیجانی فراهم کند؛ آنچه در این مدت تقریباً سه ماهه مشاهده شد، نمونهای از نبود برنامه و هماهنگی و همچنین عملکرد ضعیف نهادهای مربوطه در مدیریت بازار بود.
لزوم تدوین پروتکلهای معاملاتی برای مدیریت هیجان در بورس
سازمان بورس و اوراق بهادار باید با استفاده از ابزارهای کنترلی همچون دامنه نوسان یا حجم مبنا که در اختیار دارد، زمینه را برای معاملات عادلانه فراهم کند.
شرایط در بازار بورس باید به گونهای باشد که به دور از وعدههای واهی، امکان خرید یا فروش همواره برای سرمایهگذاران وجود داشته باشد. بر همین اساس به شورای عالی بورس و سازمان بورس پیشنهاد میشود با تدوین پروتکلهای مناسب، خود را برای مدیریت هیجان (چه مثبت و چه منفی) آماده کنند. به بیان بهتر نقدشوندگی بازار سرمایه باید در عمل افزایش یابد نه با حرف و وعده.
ارسال نظر