پایگاه خبری تحلیلی ایراسین، در دنیای استراتژی، ماندگاری بلندمدت یک بنگاه صنعتی نه به اندازه بازوی تولیدی آن، بلکه به استحکام شریانهای حیاتیاش بستگی دارد. وقتی بنگاهی اقتصادی در فلات مرکزی ایران باشید قضیه کمی پیچیدهتر میشود؛ چرا که تولید شما از هر سمتی تحت فشار ریسکهای متعدد میشود و حفظ شرایط موجود و بقا، دستاوردی بزرگ برای یک بنگاه صنعتی خواهد بود. زیرساختها در ایران سالهاست که در مرز فرسودگی قرار گرفتهاند و ناترازی انرژی ناشی از ناترازی بودجه دولت منجر به هجوم ریسکها به تولید شده است، در کنار آن مساله آب که ریسکی همیشگی و تاریخی بوده و این سالها به واسطه کاهش بارشها شرایط بحرانی به خود گرفته است. اما استراتژی بقا برای بنگاههای بزرگ، پایان کار نیست بلکه سرآغاز یک فرآیند جدید است. تحلیل پرتفوی سرمایهگذاری و طرحهای توسعه گروه فولاد مبارکه، روایتی از یک قهرمان ملی است که با درکی عمیق از این اصل، در حال حفر «خندق رقابتی» در قلب فلات ایران است. این استراتژی، که در نگاه اول واکنشی به محدودیتهای داخلی به نظر میرسد، در واقع اجرای هوشمندانه و بومیشدهی همان استراتژیهایی است که امپراتوریهای فولادی جهان را شکل داده است.
تجربه کاوی بازی نوکور در جغرافیای ایران
بزرگترین تهدید برای فولاد مبارکه، رقبای بازار نیستند، بلکه ناترازیهای بنیادین در آب و انرژی است. پاسخ شرکت به این تهدیدها، یک تجربه کاوی هوشمندانه از استراتژی نوکور (Nucor)، فولادساز بزرگ آمریکایی، است. نوکور برای تضمین خوراک ارزان و پایدار واحدهای آهن اسفنجی خود، مستقیماً در استخراج گاز طبیعی سرمایهگذاری کرد تا خود را از نوسانات شبکه ملی انرژی مصون دارد. نبوغ استراتژی نوکور در راهحل آن نهفته بود. آنها به جای خرید یک شرکت گازی، یک اتحاد نامحتمل با شرکت انکانا (Encana)، متخصص استخراج گاز شیل، تشکیل دادند. سنگ بنای این اتحاد، نه یک تفاهمنامه ساده، بلکه یک "قرارداد عملیاتی مشترک" (Joint Operating Agreement - JOA) بود؛ سندی حقوقی که ستون فقرات همکاری در صنعت نفت و گاز است و به شکلی دقیق، نقشها را از هم تفکیک میکرد.
فولاد مبارکه دقیقاً همین منطق را در مقیاسی بزرگتر پیاده میکند؛ سرمایهگذاری مستقیم در توسعه میدان گازی مدار با هدف تولید نهایی ۱۳ میلیون متر مکعب گاز در روز، اقدامی برای قطع وابستگی به شبکه سراسری گاز است که در فصول سرد سال با قطعیهای مکرر مواجه میشود. این یک حرکت استراتژیک برای کنترل هزینه و پایداری تولید است. همزمان، سرمایهگذاری در نیروگاه خورشیدی ۶۰۰ مگاواتی آفتاب شرق و نیروگاه بادی ۲۰۰ مگاواتی خواف، نه تنها امنیت تأمین برق را افزایش میدهد، بلکه یک بیانیه قدرتمند برای گذار به سمت "فولاد سبز" است. این آیندهنگری، شرکت را برای مواجهه با تعرفههای کربنی آتی در بازارهای صادراتی آماده میکند. علاوه بر این، برجستهترین اقدام، ابر پروژه ملی انتقال سالانه ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از دریای عمان است. این پروژه با سرمایهگذاری بیش از ۱.۱ میلیارد یورو، حرکتی فراتر از یک پروژه صنعتی و در واقع تضمین بقای بلندمدت در فلات مرکزی ایران است.
ساختن یک امپراتوری بالادستی
استراتژی یکپارچهسازی عمودی رو به عقب، ستون فقرات امپراتوری جهانی آرسلورمیتال بوده است. این ابر شرکت فولادی، کنترل مواد اولیه از معدن تا کوره برای محافظت در برابر نوسانات بازار را به عنوان استراتژی اصلی خود رعایت کرده و همین امر موجب رشد آن شده است. فولاد مبارکه همین استراتژی را با تمرکز بر جغرافیای ایران پیادهسازی میکند و در حال ساختن یک زنجیره تأمین تقریباً خودکفا است. این شرکت با سرمایهگذاریهای گسترده در سراسر کشور، در حال اضافه کردن ظرفیتهای عظیمی در بالادست است.
کنسانتره سنگ آهن (ماده خام کلیدی): با اجرای پروژههایی در سنگان خراسان (مجموعاً ۴.۹ میلیون تن از محل کنسانتره هماتیت و تکمیل اپال پارسیان)، صبانور کردستان (۲.۵ میلیون تن) و مهام پارسیان یزد (۲.۵ میلیون تن)، مجموعاً نزدیک به ۱۰ میلیون تن به ظرفیت تولید کنسانتره کشور افزوده میشود. این اقدام، وابستگی به تأمینکنندگان خارجی و داخلی را به شدت کاهش میدهد.
گندلهسازی (خوراک واحد احیا): پروژههایی مانند صبا امید (۰.۹۲ میلیون تن) و فولاد کاوان (۱.۲ میلیون تن) در کردستان، حلقههای بعدی این زنجیره را مستحکم میکنند.
آهن اسفنجی (قلب فولادسازی ایران): پنج ابر پروژه احیا مستقیم در استانهای هرمزگان (دو واحد مجموعاً ۳.۴ میلیون تنی)، کردستان (۱.۶ میلیون تن)، اردبیل (۱.۱ میلیون تن) و فارس (۱.۱ میلیون تن)، مجموعاً ۷.۲ میلیون تن ظرفیت جدید آهن اسفنجی ایجاد میکنند. این حجم، خوراک پایدار کورههای فولادسازی گروه را برای سالهای آینده تضمین میکند و این در حالی است که مهمترین گلوگاه زنجیره فولاد در حال حاضر در آهن اسفنجی ایجاد شده است.
زمینه سازی برای جهش استراتژیک
برنامه سرمایهگذاری فولاد مبارکه یک نقشه راه هوشمندانه و چندلایه است. این شرکت با مهار ریسکهای وجودی آب و انرژی و ساختن یک دژ مستحکم در زنجیره تأمین مواد اولیه، بنیادی مستحکم ایجاد کرده است. این بنیاد به او اجازه میدهد تا با اطمینان، گامهای بعدی را برای حرکت به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا (مانند ورقهای آلیاژی، ورق گرم ویژه و ورود به صنعت مس) بردارد. این استراتژی، فولاد مبارکه را از یک تولیدکننده صرف، به یک نهاد صنعتی تابآور، خودکفا و آیندهنگر تبدیل میکند که نه تنها برای امروز، بلکه برای چالشهای فردا نیز آماده است. این تعریف دقیق یک قهرمان ملی در عصر جدید صنعتی است.
ارسال نظر