به گزارش خبرنگار ایراسین، ورزش در نگاه نخست، فعالیتی جسمانی و تفریحی به نظر میرسد؛ اما در دهههای اخیر، اقتصاددانان توسعه و جامعهشناسان به آن بهعنوان ابزاری برای تحرک اجتماعی، توسعه اقتصادی و توانمندسازی جوامع محروم نگریستهاند.
در مناطقی که دسترسی به منابع مالی، آموزشی و فرهنگی محدود است، ورزش میتواند بستری فراهم کند برای ایجاد سرمایه اجتماعی، اشتغالزایی، افزایش امید به آینده و حتی بهبود شاخصهای سلامت عمومی.
نقش اقتصادی ورزش در مناطق محروم
ورزش یکی از معدود حوزههایی است که با سرمایه اولیه نسبتاً پایین، میتواند چرخ اقتصاد محلی را به حرکت درآورد. ساخت زمین فوتبال، سالن چندمنظوره یا مسیر دوچرخهسواری نهتنها اشتغال مستقیم ایجاد میکند، بلکه مشاغل غیرمستقیم را نیز فعال میسازد:
- فروشندگان تجهیزات ورزشی
- مربیان و داوران محلی
- خدمات تغذیه و حملونقل
- رسانههای محلی و تولید محتوای ورزشی
در بسیاری از کشورها، سرمایهگذاری در زیرساختهای ورزشی بخشی از برنامه توسعه روستایی است. برای مثال، در برزیل و آفریقای جنوبی، ایجاد زمینهای ورزشی در مناطق فقیرنشین باعث شد جوانان از آسیبهای اجتماعی فاصله بگیرند و همزمان بازار کار محلی رونق گیرد.
در ایران نیز طرحهایی مانند «خانه ورزش روستایی» وزارت ورزش و جوانان، اگر با نگاه اقتصادیاجتماعی همراه شود، میتواند نقشی کلیدی در توسعه پایدار ایفا کند.
ورزش و سرمایه انسانی
در مناطقی که سطح آموزش و بهداشت پایین است، ورزش میتواند ابزاری برای ارتقای سرمایه انسانی باشد. پژوهشها نشان دادهاند که فعالیت بدنی منظم در نوجوانان باعث افزایش تمرکز، روحیه کار تیمی و اعتماد بهنفس میشود؛ ویژگیهایی که در بازار کار آینده اهمیت بالایی دارند. از سوی دیگر، ورزش میتواند پلی میان مدرسه و اجتماع باشد و نوجوانان را از چرخه فقر فرهنگی و آموزشی بیرون بکشد.
برای مثال، در پروژههای توسعه اجتماعی در هند و کنیا، برنامههای ورزشی بهعنوان مکمل آموزش رسمی طراحی شدند تا کودکان مناطق فقیر ضمن یادگیری مهارتهای زندگی، ارزشهایی مانند احترام، نظم و همکاری را بیاموزند.

کاهش آسیبهای اجتماعی از مسیر ورزش
یکی از ملموسترین دستاوردهای ورزش در مناطق محروم، کاهش نرخ آسیبهای اجتماعی است. در جوامعی که فرصتهای شغلی و تفریحی اندکاند، بیکاری و بیهدفی در میان جوانان میتواند به اعتیاد، خشونت یا مهاجرت اجباری بینجامد. ورزش، با فراهمکردن چارچوبی سالم و پرانرژی برای تخلیه هیجان، این چرخه را میشکند.
در بسیاری از محلات حاشیهنشین، تشکیل باشگاههای محلی یا لیگهای کوچک سبب شده جوانان هویت اجتماعی تازهای بیابند. احساس تعلق به تیم یا گروه، جایگزین حس طردشدگی و بیارزشی میشود. این سرمایه اجتماعی، پایهای برای مشارکت مدنی و توسعه پایدار است.
ورزش و توانمندسازی زنان در مناطق محروم
ورزش میتواند ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی زنان و دختران در جوامع سنتی باشد. در مناطقی که نقشهای جنسیتی محدودکننده است، حضور زنان در میادین ورزشی نهتنها به افزایش اعتمادبهنفس آنها میانجامد، بلکه پیام روشنی برای جامعه دارد:
زنان نیز میتوانند فعال، توانمند و مؤثر باشند.
در کشورهای درحالتوسعه، سازمانهایی چون UN Women یا Right to Play از برنامههای ورزشی بهعنوان راهی برای آموزش حقوق زنان، بهداشت و مشارکت اجتماعی استفاده کردهاند.
در ایران نیز، ایجاد امکانات ورزشی برای دختران روستایی و تربیت مربیان زن، میتواند گام بزرگی در جهت کاهش نابرابری جنسیتی و افزایش حضور اجتماعی زنان باشد.

ورزش، برند و هویت منطقهای
ورزش میتواند برای مناطق محروم، برند و هویت اقتصادی تازهای خلق کند. یک تیم محلی موفق یا یک ورزشکار ملی که از منطقهای محروم برخاسته، میتواند جریان گردشگری، سرمایهگذاری و توجه رسانهها را به سوی آن منطقه جلب کند.
نمونههای فراوانی در جهان وجود دارد؛ شهر مدیین کلمبیا که از طریق سرمایهگذاری در فوتبال و زیرساختهای شهری، از نماد خشونت به نماد توسعه فرهنگی بدل شد.
در ایران نیز شهرهایی مانند خرمشهر یا زاهدان، با پرورش استعدادهای ورزشی، توانستهاند نگاه عمومی کشور را به ظرفیت انسانی خود جلب کنند.
چنین موفقیتهایی بهمرور سبب رشد کسبوکارهای محلی (کافهها، اقامتگاهها، تولیدات بومی) و ایجاد نوعی اقتصاد نمادین مبتنی بر افتخار منطقهای میشود.

چالشها و الزامات سیاستی
البته، ورزش بهتنهایی نمیتواند فقر را از بین ببرد. برای اثرگذاری پایدار، باید با سیاستهای آموزشی، بهداشتی و اقتصادی همافزا شود.
چند نکته کلیدی در این زمینه عبارتاند از:
- زیرساخت پایدار: ساخت زمین یا سالن بدون نگهداری و مدیریت محلی، فقط هزینه است. باید مدیریت فضاها به شوراهای محلی یا بخش خصوصی کوچک واگذار شود.
- آموزش و مربیگری: کمبود مربی آشنا با ارزشهای توسعهای باعث میشود برنامهها فقط ورزشی بمانند، نه تربیتی.
- حمایت مالی هوشمند: وامهای خرد برای باشگاههای محلی یا استارتاپهای ورزشی میتواند به چرخه اشتغال کمک کند.
- رسانه و الگو: روایت موفقیتهای محلی در رسانهها انگیزه ایجاد میکند و برند منطقه را میسازد.
- توجه به عدالت جنسیتی: تخصیص بودجه برابر برای ورزش دختران و پسران روستایی، لازمه توسعه واقعی است.
ظرفیتهای اقتصاد ورزش در ایران
در ایران، حدود ۲۰ میلیون نفر در روستاها زندگی میکنند؛ جمعیتی که میتواند پایهی بازار بزرگ اقتصاد ورزش باشد.
ایجاد صنایع کوچک ورزشی (تولید پوشاک، تجهیزات ساده، یا خدمات گردشگری ورزشی) نهتنها اشتغال محلی ایجاد میکند، بلکه مانع مهاجرت جوانان به شهرها میشود.
همچنین مناطق محروم ایران، با داشتن طبیعت بکر، ظرفیت بالایی برای ورزشهای ماجراجویانه دارند؛ از دوچرخهسواری کوهستان در کردستان تا قایقرانی در سیستان.
توسعه چنین رشتههایی میتواند جذب گردشگر و درآمد پایدار ایجاد کند، مشروط بر اینکه با حفاظت محیطزیست و آموزش جوامع محلی همراه باشد.
جمعبندی
ورزش فقط رقابت نیست؛ نوعی سرمایهگذاری اجتماعی و اقتصادی است. در مناطق محروم، میتواند مدرسهای برای امید، بستری برای اشتغال و سکویی برای دیدهشدن باشد.
توسعه واقعی زمانی رخ میدهد که مردم یک منطقه باور کنند میتوانند آیندهی خود را بسازند؛ ورزش، با ساختن همین باور، نقطه آغاز تحول است.

ارسال نظر