به گزارش خبرنگار ایراسین، گنجی به نام سنگآهن سالها موتور محرک یکی از بلندپروازانهترین صنایع ایران، یعنی فولاد بوده است. در چهار دهه گذشته، واحدهای فولادی یکی پس از دیگری سر برآوردند و ایران را در جمع بزرگترین تولیدکنندگان فولاد جهان قرار دادند. اما امروز زمزمههای نگرانکنندهای از دل معادن به گوش میرسد: ذخایر سنگآهن کشور در حال اتمام است. مسئولان سازمان زمینشناسی ایران اخیراً اعلام کردند که با توجه به میزان شناسایی ذخایر و پروانههای بهرهبرداری صادر شده، حتی اگر با ظرفیت کامل ۵۵ میلیون تن شمش فولادی تولید کنیم، کمتر از ۱۰ سال دیگر ذخایر سنگآهن به پایان خواهد رسید. بنابراین ضروری است هم به دنبال روشهای نوین استخراج و فرآوری باشیم و هم استفاده از منابع معدنی فراسرزمینی را مدنظر قرار دهیم. کارشناسان هشدار میدهند که با روند کنونی بهرهبرداری، تنها حدود یک دهه فرصت داریم تا ذخایر باکیفیت را از دست ندهیم. این زنگ خطر جدی، تهدیدی است که میتواند چراغ یکی از ستونهای اصلی اقتصاد ایران را خاموش کند. اما این پایان ماجرا نیست؛ بلکه آغاز نبردی برای بقاست. پرسش مهم این است: صنعت فولاد ایران برای نجات خود چه مسیرهایی را باید در پیش گیرد؟
یک شمشیر دو لبه
از یک سو، ایران با تولید بیش از ۳۰ میلیون تن فولاد خام در سال، در جمع ۱۰ تولیدکننده برتر جهان ایستاده و باوجود داشتن ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد، بخشی از این ظرفیت خالی مانده است. این صنعت، اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم گستردهای ایجاد کرده و نقش کلیدی در صادرات غیرنفتی دارد. اما از سوی دیگر، قلب تپنده این غول صنعتی، با مشکل اتمام معادن سنگآهن روبرو است. ذخایر قطعی سنگآهن در حال کاهش است، عیار سنگآهن استخراجی کاهش یافته و هزینه استخراج در عمق نیز در حال افزایش است.
گذر از بحران با سه استراتژی کلیدی
برای عبور از این تنگنای صنعت فولاد، ایران باید همزمان روی چندین رویکرد سرمایهگذاری و برنامهریزی انجام داد:
۱. بازیافت فولاد: ایران سالانه میلیونها تن ضایعات آهن و فولاد تولید میکند. توسعه صنعت بازیافت و ایجاد شبکههای مدرن جمعآوری و تفکیک ضایعات، میتواند بخش عمدهای از نیاز کورههای قوس الکتریکی را تأمین کند. تولید فولاد از طریق بازیافت، علاوه بر صرفهجویی در مصرف سنگآهن، تا ۷۰ درصد در مصرف انرژی و ۴۰ درصد در مصرف آب صرفهجویی میکند و دوستدار محیطزیست است. این «معدن شهری» یک فرصت طلایی و نادیده گرفته شده است که باید به آن توجه کرد.
۲. استخراج هوشمند از معادن موجود: بسیاری از معادن ایران به دلیل فناوریهای قدیمی، با ضریب بازیافت پایینی کار میکنند. با سرمایهگذاری روی فناوریهای روز دنیا در حوزه استخراج و فرآوری (کنسانتره و گندلهسازی)، میتوان از هر تن سنگآهن، محصول بیشتری استحصال کرد و حتی ذخایر کمعیار را نیز اقتصادی به چرخه تولید بازگرداند. این کار عمر معادن موجود را افزایش میدهد. همچنین میتوان به سمت معدنکاری عمیق پیش رفت و در همین معادن موجود سنگآهن، ذخایر بیشتری را استخراج کرد.
۳. سرمایهگذاری فراسرزمینی: بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی، سالهاست که برای تأمین امنیت مواد اولیه خود، به خرید معادن در دیگر کشورها روی آوردهاند. ایران نیز میتواند با استفاده از توان شرکتهای سرمایهگذاری، به خرید سهام یا اکتشاف و استخراج معادن در کشورهای آفریقایی، آمریکایجنوبی و همسایه بپردازد. این کار نه تنها خوراک واحدهای داخلی را تأمین میکند، بلکه میتواند زمینهساز حضور پررنگتر در بازارهای جهانی باشد.
اگر امروز دست به کار شویم، میتوانیم تهدید اتمام سنگآهن در کشور را به یک فرصت تاریخی برای نوسازی صنعت فولاد، حرکت به سمت اقتصاد چرخهای و تثبیت جایگاه ایران در نقشه جهانی فولاد تبدیل کنیم و این نبرد، تنها نبرد صنعتگران نیست؛ نبرد دولتمردان برای تصویب قوانین حمایتی، نبرد محققان برای توسعه فناوری و نبرد همه ایرانیان برای حمایت از تولید داخلی و تفکیک پسماند است.